فاطمه شوشتری | شهرآرانیوز؛ گذشتن از ۲۸ میلیارد تومان نهفقط در عمل، بلکه در تصور هم سخت است، اما برای برادران سزاواررحمت که خوشحالی دیگران لبخند بر لبشان میآورد، سخت نبود. این پولی بود که در ۲ سال گذشته جدا از یکدیگر کمکها صرف ساخت یک مسجد و یک مدرسه شد تا گام خیری که مرحوم پدرشان احمد در سال ۱۳۴۲ برداشته بود، ادامه پیدا کند.
نیتشان همدلی است و دوستداشتن دیگران. مهم نیست کار کوچکی باشد یا پروژهای بزرگ. مهم برایشان همان گام خیر است که برداشته میشود. با همین نیت تاکنون ۲ مدرسه (دبستان دخترانه در کوچه حمامباغ ومدرسه هوشمند در گلشهر) افتتاح شده است. به قول خودشان، دانشآموزانشان مانند بچههای خودشان هستند که حالا با شوق بیشتری دنبال آرزوهایشان میروند. همچنین مسجدی با نام امام جعفرصادق (ع) تابستان امسال در همسایگی حرم مطهر افتتاح کردهاند.
برای خانوادههای نیازمند در روستای کاظمآباد ۲۴ واحد آپارتمان ساختهاند و در آخرین قدم هم در چندروز آینده ساخت درمانگاه جدیدی را برای عکسبرداری از بیماران سرطانی آغاز خواهند کرد. با نگاه به کارهای خیرخواهانه آنها، قرارمان را به مناسبت دهه وقف، با محمد سزاواررحمت و برادرزادهاش، احمد سزاواررحمت، در مسجد امامجعفرصادق (ع) واقع در خیابان رضوان گذاشتیم تا بشنویم از دلیل این همه خدمترسانی ستودنی به مردم.
مرحوم حاجاحمد سزاواررحمت از اهالی نوغان بود و اسم و شهرت زیادی داشت، اما ثروتی که چشمگیر باشد نه. زرگر بود و از همین محل، کل داروندارش به یک خانه نهچندان بزرگ، نزدیک تکیه علیاکبریهای نوغان خلاصه میشد، اما برخلاف خانهاش که برای ۴ دختر و ۳ پسر (رضا، محمد و محمود) کوچک هم بود، دل بزرگی داشت. او همین حیاط را که کل داراییاش به حساب میآمد، قبل از فوت به پیشنهاد پسرانش وقف و تبدیل به مدرسه کرد. البته حاجاحمد آنقدر شیفته اهلبیت (ع) بود که قبل از ساخت این مدرسه، گسترش مسجد خردو را در سال ۱۳۴۲ به دست گرفته بود.
این مسجد محله نوغان که این روزها بهدلیل احداث خیابان رضوان، دیگر خبری از آن نیست، بهقدری کوچک بود که امکان برپایی نماز در آن نبود و فقط محل عزاداری هیئت کوچک قمر بنی هاشم بود. حاجاحمد با کمک مردم خانههای اطراف مسجد را خرید و صحن آن را تا ۲۰۰ متر گسترش داد. همچنین درست روبهروی مسجد خانه دیگری را هم خودش خرید و بعد از تملک، تبدیل به وضوخانه و خانه عالم این مسجد کرد. بعد از گسترش این مسجد، نام «خردو» از رویش برداشته و بهنام امام جعفرصادق (ع) ثبت شد.
وقتی مرحوم حاجاحمد نخستین مسجد را ساخت، به شکرانه پایان کارش با محمد، پسر وسطی خانواده، در سال ۱۳۴۲ راهی کربلا شد. حالا محمد به یاد همان روزها و دستهای زحمتکش پدر در آن ساختمان قدیمی، ساختمان جدید مسجد را با کمک برادرزادهاش احمد بالا آوردهاست؛ ساختمانی زیبا و خوشنقشه با آجرهای کرمی: «مرحوم پدرم برای شکلگرفتن مسجد امام جعفرصادق (ع) خیلی زحمت کشید. وقتی مسجد در روند ساخت خیابان جدید خراب شد، آرام و قرار دلم رفت. این شد که سال ۱۳۹۷ حیاط ویلاییام در خیابان کوهسنگی را فروختم تا مسجد را دوباره سرپا کنم.»
طبق قانون اداره اوقاف و شهرداری، معوض مسجدی که ساخت پدر او بود و خراب شد، در نزدیکی محل آن ۵۳۵ متر زمین به آنها داده شد. این زمین را آقامحمد با کمک برادرزادهاش احمد ساخت و حالا بعد از ۴ سال، مسجد امام جعفرصادق (ع) در خیابان رضوان دوباره سرپا شده است، با ساختمانی زیبا: «باید ساختمانی میساختم که بهنام مسجد در شأن همسایگی آقا امام رضا (ع) باشد. از همین رو بهترین مصالح را در آن بهکار بردیم و با آینهکاری زیبایش کردیم تا در شأن این همسایگی و زائران آقا باشد.»
مسجد امام جعفرصادق (ع) که برای تکمیل آن در ۳ طبقه (طبقه منفییک چند منظوره برای کارهای فرهنگی و محل استراحت و خوابگاه زائران امام رضا (ع)، طبقه همکف مخصوص نمازگزارهای مرد و طبقه اول مخصوص بانوان) بیش از ۱۲ میلیارد تومان هزینه شده است، این روزها محل نماز و نیایش مردم است. البته در این مسجد وقفی برای زائران همهنوع امکانات پیشبینی شده و بهجرئت میتوان گفت یکی از مسجدهای مجهز مشهد است که حتی در آن چندین دوش حمام برای زائران پیاده پیشبینی شدهاست.
مگر ماندن و جاودانشدن جز این است که امروز دانشآموزان مدرسه حاجاحمد سزاواررحمت ۳۴ ساله شدهاند، ولی هنوز یادشان نرفته است چهکسی مدرسه آنها را در محله نوغان سرپا کرد. یکی از نوههای او که همنام حاجبابایش است و همچون او زرگر (فعال در طلاسازی)، میگوید: «حاجبابا در زندگیاش چندتا عشق داشت که با لذت از آنها صحبت میکرد؛ اولی عشق به اهلبیت (ع) و دومی عشق به کسب علم بود. برای همین وقتی به پیشنهاد پدرم محمود و ۲ عموی دیگرم تصمیمگرفت خانهاش را که تنها داراییاش محسوب میشد وقف کند، وقف علم کرد. هنوز زنده بود که خانه را با ۲۵۰ متر مساحت بهنام مدرسه بخشید و بعد از مدتی برای توسعه آن، پدر و عموهایم خانه همسایه را هم خریدند و به آن اضافه کردند. حالا این مدرسه وقفی در همسایگی تکیه علیاکبریهای نوغان ۸ کلاس دارد که در ۲ شیفت ۳۷۰ دانشآموز دختر پشت نیمکتهایش مینشینند.»
اول مهر ۱۳۷۳، وقتی مدرسه سزاواررحمت افتتاح شد، مرحوم حاجاحمد گفت که، چون دختران بیشتر از پسران از تحصیل بازمیمانند، این مدرسه را ویژه دخترهای دبستانی ساخته است. این مدرسه همچنان فعال است و این روزها در ۲ شیفت صبح و ظهر دانشآموز دارد.
محور پررنگ زندگی این خانواده که خیر و نیکوکاری است، مانند ژن به نسل سوم خانواده، یعنی نوههای مرحوم حاجاحمد هم به ارث رسیدهاست. حاج احمد این روزها سخت درگیر خیررساندن است. خودش میگوید: «شاید گذشت از پول سختترین کار دنیا باشد، اما خداراشکر این صفت از حاجبابا به پدرم محمود و از او هم به من و برادرهایم رسیده است. برای همین من بهعنوان پسر بزرگ خانواده، چندسالی است که پا جای آنها گذاشتهام و در راستای گرهگشایی کارهای ساختوساز را پیش میبرم.
حاجاحمد همزمان که در ساخت مسجد امام جعفرصادق (ع) به عمویش محمد کمک میکرد، برادرش امیددرگیر ساخت مدرسه پدرش در گلشهر بود؛ هوشمندترین مدرسه ایران در ۱۶ کلاس که دانشآموزان آن در فضایی کاملا بهروز درس میخوانند: «برای ساخت این مدرسه به سفارش پدرم درباره مدل کلاسهای درس در کشورهای پیشرفته تحقیق کردیم. بهعنوان نمونه آن را به چیلر مجهزکردیم که همراه گرم و سرد کردن، هوای تازه هم میرساند؛ و این تنها مدرسه در ایران است که مجهز به چیلر است.»
این مدرسه بزرگ و هوشمند با نام «محمود سزاواررحمت» مخصوص دانشآموزان حاشیه شهر و با هزینه ۱۶ میلیارد تومان ساخته شده و از مدتی پیش در اختیار دانشآموزان گذاشته شدهاست.
برادران سزاواررحمت برای این وقفها در راه علم و درمان و آسایش مردم هیچ دفتر ثبت خاصی ندارند که بخواهند بگویند چندمیلیارد هزینه کردهایم و چقدر از سرمایهمان کم شده است. آنها انسانهای بیادعایی هستند که حتی رقمهای قیدشده در این گزارش هم به اصرار زیاد ما برای گنجاندن در متن بیان شد. گویا به سفارش پدر، این کمکها معاملهای با خودشان است تا خیر و برکت از زندگیشان قطع نشود.
آقامحمد با یادی از پدر و برادر بزرگترش رضا که او هم درمانگاه وقفی دارد و در این دنیا نیستند، میگوید: گذشت از مال، لطف خدا را میخواهد که خداراشکر با دعای مادر و نان حلال پدر در وجود من و برادرهایم هست. به همین دلیل، هرجایی ببینیم نیاز به کمک است و از دستمان کاری برمیآید، دریغ نمیکنیم.
مدتی پیش خبر رسید که در روستای کاظمآباد برای خانوادههای نیازمند، چند واحد آپارتمان لازم است. وقتی خودم از نزدیک این اوضاع را دیدم، تصمیم گرفتم ۲۴ واحد آپارتمان بسازم و وقف نیازمندان کنم. الان این آپارتمانها بهصورت رایگان سالانه در اختیار خانوادههای نیازمند قرار میگیرد تا بتوانند اندوختهای جمعآوری کنند.
گویا احمد سزاواررحمت با پایان ساخت مسجد در خیابان رضوان با همراهی برادرانش امید و امیر، قول ساخت ساختمانی مخصوص بیماران سرطانی را هم داده است؛ ساختمانی که قرار است پشت بیمارستان شهیدهاشمینژاد ساخته شود تا برای عکسبرداری این بیماران استفاده شود: «ساخت این ساختمان را هم بهزودی شروع میکنیم. البته این پایان راه نیست و تا هروقت توفیق دهد، ادامه خواهیم داد.»
حاجمحمد سزاواررحمت ۷۶ سال سن دارد و با لبخندی دلنشین بر چهره، مهربانانه سخن میگوید و مردی است با انگیزه زیاد برای کار خیر. او جوانیاش را در حرفه مرحوم پدرش صرف بهدستآوردن اعتباری کرده است تا امروز موهای سپیدش حرمتی باشد برای رهایی گرفتاران و گرهگشایی مشکلات نیازمندان: «همه باید راهی آخرت شویم. هیچکدام از این دنیا هیچگونه مادیاتی نخواهیم برد.
پس چه بهتر که قدمی برداریم که ناممان را به نیکویی ماندگار کند. البته مرحوم مادرم، بیبیزهرا اخلاقی هم همیشه نصیحتش همین بود. من و برادرهایم هرروز عادت داشتیم بعد از کار اول خدمت مادر برسیم و بعد راهی خانهمان شویم. شاید باورتان نشود که در همه این مدت تأکید میکرد به خوشرویی و کمک که امیدوارم سربلند بوده باشیم.»