جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

تأملی در باب شخصیت و زندگی عالم وارسته، میرزا جوادآقای تهرانی

  • کد خبر: ۸۵۹۴۷
  • ۰۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۶
تأملی در باب شخصیت و زندگی عالم وارسته، میرزا جوادآقای تهرانی
میرزا جوادآقای تهرانی در طول ۸ سال دفاع‌مقدس، ۴ بار در دوران کهن‌سالی عازم جبهه شد. کسی که از گذاشتن هر پسوندی در ابتدای نامش ابا داشت و معمولا در تألیف‌هایش فقط می‌نوشت «جواد».

سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - آن جوانی که می‌بیند این پیرمرد هشتادساله با محاسن سفید و عصابه‌دست پای خمپاره ایستاده است، دیگر ممکن نیست از قدرت دشمن هراسی به دل راه دهد.  میرزا جوادآقای تهرانی در طول ۸ سال دفاع‌مقدس، ۴ بار در دوران کهن‌سالی عازم جبهه شد. مرحوم حیدر رحیم‌پورازغدی درباره این دوره از زندگی او گفته بود: «میرزا جوادآقا در اواخر عمر مریض بود. پشتش برآمده بود و اصلا نمی‌توانست بنشیند. وقتی امام (ره) فرمود «هرکس می‌تواند به جبهه برود.» لباس رزمنده‌ها را پوشید و راهی جبهه شد. می‌گفت «چون امام (ره) دستور داده‌اند، پس باید بروم.» مرحوم ازغدی از پسرش، حسن، شنیده بود که در جبهه میرزاجوادآقا را دیدم. می‌خواستندکار سبکی به او بسپارند، اما میرزاجوادآقا در جواب گفته بود «لااقل بگذارید من هم یک تیر بزنم.» وقتی گلوله توپ را شلیک کرده، گفته بود «خدایا تو شاهد باش که در جنگ شرکت کردم.» میرزا گفته بود «وقتی گلوله خمپاره می‌خواست بیرون بیاید، برای اینکه صدایش در گوشم نپیچد، فریاد می‌زدم ا... اکبر!»

مرحوم رحیم‌پور ازغدی گفته بود: «او با خصوصیاتی که یک اعیان‌زاده دارد، وارد درس شد و بعد در دوران نوطلبگی‌اش به متقی‌ترین طلبه مشهور شد. آن بزرگ در دوران انقلاب اسلامی در صف نخست حامیان انقلاب در استان خراسان و شهر مشهد به شمار می‌رفت و در مجلس خبرگان قانون اساسی از طرف مردم این شهر به نمایندگی انتخاب شد. نزد استادان بسیاری تلمذ کرد. تا آنجا که من می‌دانم و خود نیز گفته است، در جریان‌های سیاسی قبل از انقلاب نزد حضرت امام (ره) بود.»

میرزاجوادآقا فوق این حرف‌هاست!

میرزا بلندقامت با صورت کشیده بودو محاسن کوتاهی داشت. مرد فقیهی با قلب آرام و قدی خمیده که عمامه‌ای کوچک و با توصیف خودش «به‌قدر صدق عمامه» به سر داشت. آهسته و شمرده صحبت می‌کرد. در وصف او می‌گویند هم فقیه بود، هم متکلم، هم مفسر و هم استاد اخلاق. میرزاجوادآقا تهرانی سال ۱۲۸۳ در تهران و با دودمانی بزرگ به‌دنیا آمد. پدرش حاج‌محمدتقی شاپوری از معتمدان معروف بازار تهران بود. میرزا در دوره جوانی ۲ سال شاگرد استاد آیت‌ا... حاج‌شیخ محمدتقی آملی و مرحوم شیخ‌مرتضی طالقانی بود. او پس از تحصیلات مختصری در قم و سپس نجف، در سال ۱۳۱۲ در خفقان دوران رضاخانی به مشهد آمد. پس از حضور در این شهر، در برخورد با میرزامهدی اصفهانی، اصول مرحوم میرزای نایینی را به طلاب مشهد انتقال داد. از حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن غرویان، شاگرد میرزا، نقل شده است که آیت‌ا... میرزاحسنعلی مروارید گفته بود: «درست است ما از شاگردان مرحوم اصفهانی بودیم، ولی آقای میرزاجوادآقا فوق آن حرف‌هاست.»

تأملی در باب شخصیت و زندگی عالم وارسته، میرزا جوادآقای تهرانی

از تأسیس اولین درمانگاه خیریه تا تواضع بی مثالش

دکتر محمدمهدی رکنی‌یزدی، شاگرد میرزا، نقل می‌کند «عده‌ای خیر درمانگاه خیریه بینوایان را تأسیس کرده بودند. شاید اولین درمانگاه مجانی در مشهد بود. در قسمت پایین‌شهر هم مرکزی بود که جذامیان در آنجا بستری بودند. در این‌جور جا‌ها مرحوم میرزاجوادآقا درست مثل یک فرد عادی شرکت می‌کرد. اصلا این‌طور نبود که مثل یک آیت‌ا... بایستد و دعا کند.» شاگردان میرزا می‌گویند او در زمان پاسخ به سؤال‌های شرعی، کتاب همان مرجع تقلید را باز می‌کرد و از رو می‌خواند و می‌گفت هیچ‌وقت به محفوظاتتان اعتماد نکنید. حتما به کتاب رجوع کنید تا از خطا در امان بمانید. این سالک در ۵۶سال اقامت در مشهد، از کلاس‌های درس اساتید بزرگ بهره‌مند و عهده‌دار کرسی تدریس در زمینه فقه، اصول، معارف و تفسیر به مدت ۴۵سال شد. حاج‌میرزا جوادآقای تهرانی یکی از بزرگ‌ترین مفسران قرآن در تاریخ علمی تشیع محسوب می‌شود که اخلاق و تواضعش همچنان جزو ویژگی‌های بارز و گویای اوست. حجت‌الاسلام‌والمسلمین منصور (عبدالرحیم) ابراهیمی جرجانی، شاگرد درس تفسیر آیت‌ا... میرزاجوادآقا تهرانی، درباره تواضع استاد نقل می‌کند: «هروقت منزل میرزا می‌رفتیم، خودش پذیرایی می‌کرد. با آن قد خمیده چای می‌ریخت و پذیرایی می‌کرد. وقتی هم که خیلی پیر شده بود و نمی‌توانست چای بیاورد، یک جعبه بیسکویت زیر میزش گذاشته بود و می‌گفت یک تغییر ذائقه‌ای بدهید. بعد که قصد ترک منزل می‌کردیم، با قد خمیده کفش‌ها را جفت می‌کرد. وقتی ایشان خم می‌شد که کفش‌ها را بگذارد، ما احساس می‌کردیم دنیایی از عظمت خم می‌شود.»

نگویید «آقا»

این فروتنی و خضوع میرزا فقط به همین رفتار‌ها منتهی نمی‌شد. یک‌بار که مراسم ختم آقامصطفی خمینی در مسجد ملاهاشم در حال برگزاری بود، میرزا از اینکه او را آقا خطاب کرده بودند، معترض شد. پیرمرد‌های ریش‌سفید عبا و عمامه‌دار کنار آقایان کت‌و‌شلوارپوش نشسته بودند. میرزاجوادآقا به محض ورود، کنجی مقابل در نشست. افرادی که به احترامش نیم‌خیز شده بودند، به‌ناچار سر جایشان نشستند. خطیب طبق رسم از بزرگان حاضر در مجلس یاد می‌کرد: «محضر سرور گرامی حجت‌الاسلام میرزاجوادآقای تهرانی هستیم.» جمله‌اش تمام نشده بود که میرزا با صورتی برافروخته به جلو خم شد و معترضانه گفت: «نگویید «آقا»، نگویید. وای به حال اسلامی که من حجتش باشم.»

احترام میرزا به همسر

خانه آیت‌ا... میرزاجوادآقای تهرانی دیدنی بود؛ مثلا رنگ پرده‌ها متناسب با رنگ منزل بود. بقیه وسایل موجود در خانه نیز چنین بود. علت این‌ها را که از ایشان پرسیدند، پاسخ داد: «موقعی که من ازدواج کردم، همسرم از خانواده آبرومند و متمکنی بود. من گفته بودم طلبه هستم و چیز زیادی ندارم، ولی بعد‌ها می‌دیدم هروقت اقوام و خویشان همسرم به منزل ما می‌آمدند، خانه سروسامان خوبی نداشت و گاهی باعث خجالت و شرمندگی همسرم می‌شد. به‌خاطر احترام به همسرم و رضایت او، منزل را به این صورت درآوردم. زینت منزل فقط به‌خاطر رضایت او بود، نه برای تمایل خودم به تجملات و زرق‌وبرق دنیوی.» آیت‌ا... میرزاجوادآقا تهرانی از مال دنیا چیزی برای خودش نمی‌خواست. دارایی اش از چند کتاب و اثاثیه اندک تجاوز نمی‌کرد. همان اندک کتاب‌ها را هم ۲ ماه قبل از رحلتش به مرجع تقلید وقت، آیت‌ا... سیدمحمدرضا گلپایگانی بخشید. ایشان در دوران سکونتش در مشهد، بیش از ۱۲ خانه عوض کرد که همه‌شان استیجاری بود. آخرین منزلش خانه‌ای کوچک متعلق به پسر بزرگش بود. اطرافیان از او می‌خواستند در منزل بزرگ‌تری زندگی کند، اما آن مرحوم هرگز این سخنان را نپذیرفت.

مزار بی‌نشان

او نه‌تن‌ها در زندگانی‌اش از مال دنیا چیزی برای خودش نمی‌خواست، بلکه می‌خواست زمانی هم که به رحمت خدا می‌رود، از او نشانی نباشد. وصیت میرزا این بود: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی (هرکجا باشد) دفن کنند و به‌عنوان هفتم و چهلم و سال مجلسی برپا نکنند.» همین شد که روز شنبه، دوم آبان۱۳۶۸ پیکرش پس از تشییع در حرم مطهر رضوی در کنار گلزار شهدای بهشت رضا (ع) و بدون نشانه‌ای به خاک سپرده شد. سال‌هاست بی‌نشانی‌اش علت شهرتش شده و آن‌قدر تقاضا برای زیارت مزارش زیاد است که روی تابلویی ایستاده در قطعه‌ای که دفن شده، نوشته شده است: «آرامگاه عالم ربانی حضرت آیت‌ا... میرزاجوادآقای تهرانی». حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پی رحلت این عالم فرهیخته و مفسر قرآن، فرمودند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسان‌های والا و برجسته‌ای بود که عمر خود را در بندگی خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دین گذرانید و با بیان و قلم و قدم، در طریق جلب رضای الهی گام برداشت. سالیان دراز حوزه علمیه مشهد را با درس فقه و تفسیر و عقاید رونق بخشید و طلاب و فضلای زیادی را مستفیض گردانید و با وجود کهولت سن، در صحنه نبرد پیشوا و همگام جوانان مجاهد فی‌سبیل‌ا... شد.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->