خدمات‌رسانی به بیش از ۱۰۰۰ مسافر نوروزی در داروخانه‌های هلال احمر خراسان رضوی چرا مبالغ جریمه‌های رانندگی ۵ برابر شد؟ ۴۰ درصد مراجعه کنندگان به داروخانه‌های مشهد غیربومی هستند تصادف مرگبار پژو پارس و سوناتا در جاده‌های سمنان (۹ فروردین ۱۴۰۳) ویدئو| جزئیات پرونده زمین خواری به ارزش ۳ هزار میلیارد تومان در آستارا واژگونی پراید در جاده نیشابور به سبزوار ۴ کشته و مصدوم برجای گذاشت (۹ فروردین ۱۴۰۳) ممنوعیت ترافیکی شب‌های قدر سال ۱۴۰۳ در مشهد اعلام شد ظرفیت قطار‌های منتهی به مشهد در شب‌های قدر افزایش می‌یابد؟ (۹ فروردین ۱۴۰۳) کاهش ۸ درصدی تردد خودرو‌ها در ورودی‌های خراسان رضوی (۹ فروردین ۱۴۰۳) اولین واکنش فرزند آیت الله علم الهدی به شایعه مشارکت در یک هلدینگ گردشگری مه گرفتگی و غبار محلی در جاده‌های خراسان رضوی (۹ فروردین ۱۴۰۳) دستگیری قاچاقچی حرفه‌ای در تهران| ۲۲ کیلوگرم شیشه کشف شد (۸ فروردین ۱۴۰۳) انفجار چاه فاضلاب جان مرد اردبیلی را گرفت (۸ فروردین ۱۴۰۳) بازرسی از ۳۴۷ داروخانه‌ در سطح شهر مشهد| با افراد متخلف برخورد می‌شود (۸ فروردین ۱۴۰۳) جمع‌آوری مواد غذایی فاسد و پلمب مراکز توزیع مواد غذایی در قوچان (۸ فروردین ۱۴۰۳) کشف اموال مسروقه ۱۰ میلیاردی در شیروان| سارق دستگیر شد (۸ فروردین ۱۴۰۳) دستگیری سارقان سیم و کابل برق در میانه (۸ فروردین ۱۴۰۳) یک کشته و ۲ زخمی در تصادف ۲ موتور سیکلت با پاترول در جاده بابل (۸ فروردین ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

نوجوانان و کمک به بهبود زیست شهری

  • کد خبر: ۸۵۹۵۴
  • ۰۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۳
نوجوانان و کمک به بهبود زیست شهری
عباسعلی سپاهی‌یونسی - نویسنده و روزنامه‌نگار

اولین‌بار که هم را دیدیم، روزی بود که باید خودم را با دوچرخه‌ام به قراری می‌رساندم. «او» هم سوار بر دوچرخه‌اش سلام بلندی کرد و بعد شروع کرد به پرسیدن سؤال‌هایی درباره دوچرخه.

سؤال‌هایش را آن‌قدر با ذوق و شوق می‌پرسید که ترجیح دادم بایستم و به سؤال‌های پسر نوجوان جواب بدهم. سوار بر دوچرخه پدرش بود و می‌خواست خودش هم دوچرخه‌ای بخرد، اما اطلاعاتی اشتباه درباره دوچرخه داشت. کمی با هم حرف زدیم و راهنمایی‌اش کردم. از هم جدا شدیم و هرکس به راه خودش رفت تا یک هفته بعد که دوباره وقت رفتن به جایی نزدیک خانه به هم رسیدیم.

او و دوستانش داشتند در شلوغی کوچه فوتبال بازی می‌کردند. شنیدم یکی گفت: «سلام، خوبی؟» پسرک را شناختم. با همان ذوق و شوق مثل قبل به طرفم آمد، اما این‌بار من عجله داشتم و او هم در حال بازی بود. در همان حال چندمتری با من دوید و خوش‌وبشی کرد. پرسیدم «دوچرخه خریدی؟» گفت «هنوز نه، ولی می‌خرم.» می‌شد ذوق و شوق و علاقه وافر او را به دوچرخه از تک‌تک کلماتش دریافت.

همان‌جا بود که با خودم فکر کردم کاش متولیان اداره شهر و خانواده از عشق این نوجوان و نوجوانانی مثل او در راستای بهبود وضعیت زیست شهری استفاده کنند.

ماجرا این است که نوجوان علاقه‌مند به دوچرخه‌سواری قرار است در آینده‌ای نزدیک پدری بشود و مسئولیت خانواده‌ای به او برسد. همچنین قرار است در کنار پدرشدن، در اجتماع نیز مسئولیتی دولتی یا غیردولتی بر عهده بگیرد.

حال با این پیش‌فرض و با توجه به این واقعیت که او و خیلی از نوجوانان هم‌سن‌وسال او امروز عاشق دوچرخه‌سواری‌اند، می‌توان چشم‌اندازی برای فردای زندگی او و امثال او در شهر پیش‌بینی کرد و در راستای تحقق آن گام برداشت.

این متولیان شهری هستند که می‌توانند از این عشق به نفع ارتقای شهر بهره ببرند و نوجوانانی تربیت کنند یا آن‌ها را به سمتی هدایت کنند که فردا به‌جای استفاده از خودرو یا موتورسیکلت‌هایی که بعضی از آن‌ها چندبرابر یک خودرو هوا را آلوده می‌کنند، در تردد‌های شهری از دوچرخه استفاده کنند.

این یعنی هم قدمی برای سلامت خود برداشتن و هم کاری برای بهبود حال و احوال شهر انجام‌دادن. همین حرکت درظاهر بی‌اهمیت می‌تواند شهر‌های ما را از تبدیل‌شدن به پارکینگ‌های پر از دود و بوق و عصبانیت و پرخاش نجات بدهد.

این کاری است که ما از آن غفلت کرده‌ایم. همان‌طور که در مدارس ذهن بچه‌ها را پر از چیز‌هایی می‌کنیم که نمی‌تواند از آن‌ها یک شهروند خوب بسازد.

به زبان ساده، ما در نظام آموزشی مدارس زندگی‌کردن را به بچه‌ها نمی‌آموزیم، بلکه آن‌ها را آماده می‌کنیم که تست‌زدن را خوب انجام بدهند، بتوانند دکتر و مهندس بشوند و چیز‌هایی از این جنس، اما غفلت می‌کنیم که درعمل آن‌ها را به سمتی ببریم که شهروندان وظیفه‌شناسی باشند، اگر مهندس و دکتر می‌شوند، کسر شأنشان نباشد که به‌جای استفاده از خودرو‌های گران‌قیمت و لوکس دوچرخه سوار شوند.

اگر مدیر یک اداره مهم می‌شوند، به راننده و خودرو آماده دم در منزل برای رفتن به محل کاروابسته نباشند. در نظام آموزشی ما فقط به گفتن‌ها اکتفا کرده‌ایم؛ آن هم گفتن‌هایی که برای نمره‌گرفتن است. برای همین است که نوجوان ما دغدغه این را ندارد که پدرش با ۲۰۰ لیتر آب آشامیدنی خودروش را می‌شوید یا با ۴ لیتر.

واقعیت این است که ما در بخش آماده‌سازی نوجوانان برای شهروندان مفید و کم‌خطر برای شهر و به‌تبع آن برای کشورمان، کمتر کار کرده‌ایم. می‌توان گفت به‌نوعی نوجوانان، شهروندانی رهاشده‌اند و هنوز که هنوز است، نتوانسته‌ایم از ظرفیت این جمعیت خوش‌فکر و پرانرژی در راستای کمک به بهبود وضعیت زیست شهری کمک بگیریم.

داشتن این نگاه ضرورتی است که غفلت از آن بهای کمی نخواهد داشت. نوجوانی دوره شور و نشاط و انرژی فراوان است. این انرژی فراوان می‌تواند به حال خود رها شود و در جایی صرف شود که شاید نفعی نه برای نوجوان داشته باشد، نه برای خانواده‌اش و نه برای جامعه، اما با اندکی توجه و تأمل در کنار برنامه‌ریزی درست و منطبق بر روان‌شناسی نوجوانان، می‌شود از آن‌ها بهره‌های فراوانی برد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->