سجاد راستگو | شهرآرانیوز؛ در سده چهارم میلادی روم در اوج قدرت و وسعت خود بود. از کوههای اسکاتلند در شمال بریتانیا تا کرانههای رود دانوب و از صحرای مراکش تا کرانههای رود فرات در سیطره رومیها بود. لژیونهای رومی در چندین جبهه علیه دشمنانشان میجنگیدند. قبایل ژرمن در آلمان کنونی، هونها در اروپای شرقی، قبایل اسکاتلندی در بریتانیا و از همه مهمتر امپراتوری ایران در شرق. اداره این امپراتوری بزرگ با وجود چنین دشمنانی کار آسانی نبود. برای حل این مشکل، کنستانتین، امپراتور روم، تصمیم گرفت تا امپراتوری را به ۲ بخش تقسیم کند.
نیمه غربی را اسپانیا، فرانسه، انگلستان، ایتالیا و نیمی از شمال آفریقا به مرکزیت شهر رم تشکیل میداد و نیمه شرقی را دیگر سرزمینهای امپراتوری. کنستانتین نظام اداری مجزا برای هر نیمه تعیین کرد و تا حدودی خودمختاریت را به ۲ نیمه اعطا کرد. برای پایتختی نیمه شرقی، امپراتور روم بهدنبال محلی ویژه میگشت که بر خلاف شهر روم، قابلیت دفاعی زیادی داشته باشد و همچنین به سرسختترین دشمن روم، یعنی ایران، نزدیک باشد.
او این ویژگیها را در دهانه تنگه بسفر در ترکیه امروزی یافت؛ جایی که ۲ قاره آسیا و اروپا از یکدیگر جدا میشدند. کنستانتین پایتخت جدیدش را در چنین روزی در سال ۳۳۰ میلادی در دهانه تنگه بسفر ساخت. شهر جدید را که روی دهکده بیزانتیوم گسترش یافته بود، به افتخار امپراتور سازندهاش، کنستانتینوپولیس یعنی شهر کنستانتین نامگذاری کردند.
کنستانتین که فکر میکرد با تقسیم امپراتوری اداره امور را راحتتر کرده است، دچار اشتباه مهلکی شده بود. کمی بعد هر نیمه برای خود امپراتوری جداگانه انتخاب کرد؛ یک امپراتور لاتینزبان و یک امپراتور یونانیزبان. اختلاف میان ۲ قسمت به جایی رسید که نیمه شرقی جدایی خود را از کلیسای رم اعلام کرد و کلیسای ارتودوکس شرقی را در پایتخت خود قرار داد. این جدایی و اختلاف برای هر ۲ نیمه بدبختی به بار آورد. این مشکلات برای نیمه غربی بهمراتب بیشتر بود، تا جایی که کار به نابودی آن به دست قبایل شمالی و هونها رسید. رم، پایتخت چندصدساله رومیها، چندینبار غارت شد و امپراتوری از هم پاشید و تکهتکه شد.
اما در نیمه شرقی بیزانسیها توانستند با وجود همه مشکلات، نزدیک به ۱۰۰۰ سال دیگر پابرجا بمانند. در طول این ۱۰۰۰ سال، بارها کنستانتینوپل، یا به گفته عربها «قسطنطنیه»، محاصره شد و تا مرز سقوط نیز پیش رفت. در زمان خسرو پرویز لشکر ایران به فرماندهی شاهین بهمنزادگان شهر را محاصره کرد، اما درنهایت شکست خورد.
بعد از فتح شام و ایران به دست مسلمانان، قسطنطنیه ۳ بار دیگر به دست مسلمانان محاصره شد، ولی هر ۳ بار محاصره شکسته شد و شهر سقوط نکرد. قسطنطنیه دیوارهای بلند چندلایه معروفی داشت که عبور از آن تقریبا غیرممکن بود. همچنین شهر از چند طرف به دریا منتهی بود و محاصره فقط زمینی کاری از پیش نمیبرد.
در طول سالهای بعد شهر بارها از غرب و شرق هدف حمله قرار گرفت تا اینکه در سال ۱۴۵۳ میلادی قرعه به نام سلطانمحمد عثمانی افتاد. ترکان عثمانی سالها بود که آناتولی را تصرف کرده بودند و در سر راه خود به سمت غرب فقط قسطنطنیه را میدیدند. توپهای سلطان عثمانی دیوارهای هزارساله شهر را نابود کرد و نیروهای ینی چری شهر را تصرف کردند. سقوط قسطنطنیه بعد از ۱۰۰۰ سال برای سلطانمحمد لقب فاتح را به ارمغان آورد و برای خود شهر نام جدید اسلامبول را.
قسطنطنیه یا استانبول امروزی سالها مرکز امپراتوری روم و کلیسای ارتودوکس بود و کلیسای ایاصوفیه نماد آن. بعد از تصرف شهر به دست مسلمانان، قسطنطنیه به یکی از شهرهای بزرگ جهان اسلام و مرکز امپراتوری عثمانی تبدیل شد و کلیسای معروف آن به مسجد ایاصوفیه و نماد جدید شهر.