به گزارش شهرآرانیوز - با وجود گرافیک پایینتر و بودجههای خیلی کمتری که در ساخت بازیهای مستقل در مقایسه با بازیهای تریپل A و روز جهان صرف میشود، میزان بالای خلاقیتی که در ساخت این عنوانها به کار گرفته میشود، همیشه برگ برنده آنها در این رقابت نابرابر است. هر بار که به سراغ بازیهای مستقل میروید، تجربه جدید و خاصی کسب خواهید کرد که شاید این حس را در کمتر عنوان بزرگی بتوان یافت و باید بازیهای مستقل را برای این موضوع تحسین کرد.
بازی Oxenfree یکی از این بازیهای خوشساختی است که در زمان عرضه زیر سایه بازیهایی، چون Inside قرار گرفت و کمتر توسط بازیکنان دیده شد. بازی در سبک ماجراجویی ترسناک توسعه یافته و مانند دیگر بازیهای استودیو «تلتیل گیمز» دیالوگمحور است و همه اتفاقات بازی بسته به انتخابهای شما در طول بازی پیش میرود.
بدون شک مهمترین بخش بازی مربوط به داستان آن میشود. میتوان گفت که بیشتر تمرکز سازندگان روی همین بخش بوده است و این تصمیم کاملا منطقی بهنظر میرسد. بازی Oxenfree داستانی را برای شما روایت میکند که خیلی از بخشهای آن را خود شما باید بسازید. یعنی هنگام انتخاب دیالوگها علاوه بر اینکه برای چگونگی ادامه داستان تصمیم میگیرید، باید خیلی از بخشهای داستانی را بسازید که این موضوع یکی از جذابترین بخشهای بازی به حساب میآید.
از انتخاب دیالوگ و موارد ریز که بگذریم، به داستان اصلی بازی میرسیم. داستان بازی مربوط به گروهی از دوستان میشود که تصمیم میگیرند برای تفریح به جزیرهای به نام Edwar بروند، اما این یک بازی ماجراجویی است و هیچگاه داستان بازی خوش و خرم آغاز نمیشود.
داستان Oxenfree نیز به همین صورت است و بعد از ورود دوستان به جزیره، آنها متوجه میشوند جزیره Edward توسط ارواح تسخیر شده است و دیگر راه برگشتی هم نیست. شخصیت اصلی بازی الکس نام دارد که نویسندگان بازی بهخوبی روی او کار کردهاند. باید گفت الکس یک شخصیت کاملا پخته یا به اصطلاح پرداخته شده است که با تجربه بازی، بهخوبی به این موضوع پی خواهید برد. در طول بازی خیلی از اوقات فلشبکهایی از زندگی الکس را مشاهده خواهیم کرد و همچنین تصمیمهای متنوعی که میگیریم، باعث میشوند خیلی بیشتر با او ارتباط برقرار کنیم.
در بازی خبری از تفنگ و دیگر ابزارها و اسلحه نیست. یک رادیو همه آن چیزی است که در اختیار دارید. با تنظیم موج رادیو، صداها و اتفاقات مختلفی رخ خواهند داد که پیچیدگیهای بدنه داستانی را تشکیل میدهند. شاید داستان بازی تکراری به نظر برسد. گروهی به یک جزیره تسخیرشده میروند و به دنبال راه فرار هستند. قطعا این داستان را بارها و بارها در سریالها، فیلمها و بازیهای مختلف شاهد بودهایم، اما چیزی که داستان بازی Oxenfree را خاص میکند، بدون شک مربوط به روایت و دیالوگهای جذاب آن میشود.
هرقدر بخش روایت و داستان بازی جذاب طراحی شده، در گیمپلی بازی هیچ خبری از هیجان و اتفاقهای جذاب نیست. در واقع، به نظر میرسد سازندگان با توجه به بودجه محدود خود، همه تمرکزشان را روی طراحی داستانی و گرافیک بازی گذاشتهاند.
در بازی، همه کاری که باید انجام دهید تنظیم موج رادیو است و تقریبا هیچ کار خاص دیگری برای انجام دادن ندارید. از این نظر با اینکه انتخاب دیالوگها و جهتدهی آنها به مسیر داستان جذاب است، کافی به نظر نمیرسد. خیلی از ما دستکم پازلها و معماهای مختلفی را از یک عنوان ماجراجویی توقع داریم، اما متأسفانه در گیمپلی Oxenfree خبری از این بخشها نیست و باید به رادیو و انتخاب دیالوگ راضی شوید.
همانطور که داستان بازی شما را به پیشروی ترغیب میکند، از سوی دیگر، گیمپلی و کمبودهای مختلفی که در این بخش دیده میشود باعث شده است نتوانید آنطور که توقعش را دارید از بازی لذت ببرید، و به احتمال خیلی زیاد، روند یکنواختی که بازی در پیش میگیرد شما را خسته خواهد کرد. همانطور که گفتیم، انتخاب دیالوگ یکی از مهمترین بخشهای بازی را تشکیل میدهد که با استفاده از آن، باید سرنوشت الکس و دوستانش را مشخص کنید. سیستم دیالوگ بسیار ساده طراحی شده است و باید در یک زمان محدود، دیالوگ موردنظر خود را انتخاب کنید.
بازی در زمینه موسیقی بسیار متنوع عمل میکند و با ورود به هر بخش از جزیره یک موسیقی جدید خواهید شنید که با توجه به حال و هوای آن مکان حس منحصربهفردی به شما منتقل خواهد کرد. ترس، غم، خوشحالی و آرامش احساساتی هستند که از موسیقیهای فوقالعاده بازی دریافت خواهید کرد. صداپیشگان بازی سهم بزرگی در اثرگذاری داستان بازی داشتهاند. علاوه بر موسیقی، صداگذاری نیز یکی از بخشهای مهم بازی محسوب میشود، زیرا در طول داستان صدها دیالوگ مختلف با احساسات و شرایط مختلف بین شخصیتها رد و بدل میشود و در این موقعیت شما به صداپیشگان کاربلد و حرفهای نیاز دارید.
خوشبختانه صداگذاری بازی بسیار عالی از آب درآمده است و صداپیشگان بهخوبی در نقش شخصیتها ظاهر شدهاند. البته Oxenfree یک بازی خاص به حساب میآید و شاید بعضی از افراد نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. با این حال، اگر از علاقهمندان بازیهای داستانمحور هستید یا از ماجراجوییهای نوجوانانه در دنیایی مرموز خوشتان میآید، حتما به سراغ تجربه این بازی بروید.
بازی طراحی هنری کارتونی و دو بعدی دارد که در بیشتر بازیهای ماجراجویی شاهد چنین سبکی از گرافیک هستیم و میتوان گفت گرافیک دوبعدی به یکی از ویژگیهای بازیهای ماجراجویی مستقل تبدیل شده است. در این مدل طراحی گرافیکی، زیبایی بینظیری را مشاهده خواهید کرد که حس بسیار خوبی به شما منتقل میکند. طراحی محیطهای مختلف بازی، مثل بخشهای مختلف جزیره، ساختمانها و بقیه مناظر طبیعی بسیار باسلیقه کار شده است و نمیتوان ایراد خاصی به طراحیها گرفت.
بازی در این زمینه کاملا رضایتبخش عمل کرده است. در سوی دیگر، گرافیک فنی بازی هم در حدی است که زیباییهای بازی را بهخوبی نمایش دهد و کاملا قابلقبول پیادهسازی شده است. البته که نباید توقع چندانی از گرافیک فنی داشته باشید، زیرا Oxenfree تنها یک عنوان ماجراجویی در سبک دوبعدی است و گرافیک فنی مهمترین بخش بازی محسوب نمیشود.