معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز؛ داستان «قربون دست و پای بلوریت بشم» خالهسوسکه را شنیدهاید؟ شده است مثل خیلی از پدرها و مادرهای ایرانی. داشتن یک یا نهایتا ۲ فرزند بسیاری از آنها را به سمت نخبهپروری پیش بردهاست و میخواهند با هر ضرب و زوری، از بچههایشان ایکییوسانهای کوچکی بسازند که چشم همه خانواده و در و همسایه را درآورند! آن هم با فرستادن بچهها به هزار تا کلاس آموزشی و پرورشی و دادن انواع آزمونهای هوش برای تحصیل در مدارس تیزهوشان و دوتایکی خواندن سالهای تحصیلی یا آموزش جهشی.
هزینههای هنگفتی که به این خانوادهها تحمیل میشود، راههای اشتباهی که آنها برای رسیدن به مقصود میروند، برچسبهایی که در این میان به بچهها میخورد و فشار روحی و روانیای که به آنها وارد میشود بخش کوچکی از اتفاقهایی است که در این روند به چشم میآید، درحالیکه ضریب هوشیای که ما از بچهها انتظار داریم با استعدادی که میخواهیم آن را کشف کنیم و پرورش بدهیم ۲ مقوله متفاوت از هماند. برای همین، امروز قصد داریم در این پرونده و به کمک دکتر سید محمدرضا ناظمی، روانشناس حوزه کودک و نوجوان و متخصص مشاورههای تحصیلی و شغلی، قدری به این موضوع مهم و چالشبرانگیز بپردازیم.
علاقهمندی به دانستن میزان هوش بچهها آن هم در سنین پایین موضوعی نیست که مختص پدرها و مادرهای ایرانی باشد. همه والدین این دغدغه را دارند و میخواهند بدانند هوش و استعداد بچههایشان در چه زمینهای بیشتر است. بررسیهای پژوهشگران نشان میدهد هر کودکی در زمینهای خاص دارای توانمندی و استعداد است. تنها باید بهموقع کشف شود. پیش از مدرسه هم، یعنی زمانی که کودک هنوز سواد خواندن و نوشتن ندارد، بهترین زمان برای آن است.
نکتهای که پدرها ومادرها باید به آن توجه داشتهباشند این است که هر کودکی میتواند هوش بالایی داشته باشد، اما این به معنای آن نیست که واقعا استعداد بالایی هم دارد. این ۲ مفهوم کاملا از هم متفاوتاند و خانوادهها بدون توجه به آن همواره نگراناند اگر هوش فرزندشان بهموقع کشف نشود، نمیتواند رشد کند و در آینده به جایگاه مناسبی برسد. برای همین، انجام انواع و اقسام آزمونهای هوش و خرید بستههای آموزشی و کلاسهای مختلف را تجربه میکنند.
همه والدین معتقدند فرزندشان باهوش است و رفتارهای منحصربهفردی دارد، اما در واقع کمتر از ۲ درصد کودکان از هوش بالایی برخوردارند و باید آنها را جزو دانشمندان بزرگ آینده به حساب آورد. سادهترین راه سنجش هوش کودکان این است که تا ورود آنها به مدرسه صبر کنید. معلمها براساس آزمونها و آزمایشهایی که میگیرند، خیلی راحت متوجه این نکته میشوند. با وجود این، نباید تنها به این راه سنجش بدوی تکیه کرد.
آزمونهای هوش که نمونههایی از آنها را در فضای مجازی هم میتوان یافت، یکی دیگر از راههای سنجش ضریب هوشی هستند و براساس متغیرهایی مانند سن و جنسیت کودک تعریف میشوند. یادتان باشد تجربه و تسلط آزمونگر تأثیر بسیاری در نتیجه این آزمونها دارد. پس خودتان سرخود به بررسی هوش کودکتان اقدام نکنید. آزمونگر همه رفتارهای کودک را زیر نظر میگیرد و ثبت میکند. نکته مهم دیگر این است که هنگام سنجش هوش، کودک باید در آرامش کامل به سر ببرد و آزمون برایش لذتبخش باشد.
آزمونهای هوش شاخصی کلی برای تواناییهای مغزی هستند. با وجود این، نمیتوان در همه شرایط به آنها تکیه کرد. در واقع، آزمونهای هوش، سازه هوش را به زیرشاخههای کوچکتری تقسیم میکنند و آنها را اندازه میگیرند و با کنار هم قرار دادن آنها میتوان درباره هوش فردی قضاوت کرد. هر اندازه یک آزمون هوش جامعتر باشد و تواناییهای مختلفی را بررسی کند، اعتمادپذیرتر است. خلاصه اینکه با این آزمونها و سنجش هوش کودکان میتوان به استعداد آنها پی برد.
پدرها و مادرها بهترین داوران برای تشخیص نقاط ضعف و قوت بچهها هستند، اما برای اطمینان خاطر، نیاز است با مشاوران و متخصصان ارزیابی هوش کودکان مشورت کنند و روش و سبک یادگیری و مهارتهای کودک را در محیط خارج از خانه هم در نظر بگیرند، زیرا ممکن است کودکی که در خانه یا در شرایط عادی عملکرد چشمگیری دارد، به علت استرس یا عوامل دیگر، عملکرد مناسبی در آزمونها نشان ندهد.
یادتان باشد نیازی نیست کودکتان درباره بهره هوشی خود بداند، دستکم تا زمانی که معنا و مفهوم آن را کامل درک کند. بهتر است به جای آنکه به کودکتان عدد بدهید، مفهوم کلی را برایش توضیح دهید و به او کمک کنید بهترین روش یادگیری را تمرین کند. معمولا بیشتر بچههایی که ضریب هوشی خود را میدانند به خیال اینکه تیزهوش هستند، تلاش زیادی نمیکنند و دچار افت تحصیلی میشوند.
حتی برخی از آنها فکر میکنند تیزهوشی نیازی به تلاش و تمرین ندارد و قدرتی خدادادی و ذاتی است درحالیکه هیچ تیزهوشی بدون تمرین و تلاش نمیتواند به موفقیت برسد. نکته دیگر این است که اگر حس میکنید کودکتان واقعا نابغه است، بهتر است آزمونهای هوش را تا قبل از نهسالگی برایش انجام بدهید، چون آزمونهای هوش موجود قابلیت اندازهگیری دقیق عملکرد هوشی بسیار بالا بعد از این سن را ندارند.
برای سنجش همه انواع هوشها مانند هوش هیجانی، اجتماعی، موسیقایی، درونفردی و برونفردی آزمونهای استانداردی وجود دارد. سنجش حافظه نیز به همین صورت است مانند:
این آزمونهای معتبر را میتوان از مراکز شناختهشده روانشناسی و مطبهای روانپزشکی تهیه کرد، هرچند دستیابی به آنها در سایتهای معتبر نیز امکانپذیر است. با وجود این، همانطور که گفتیم، اجرا و تفسیر مناسب پاسخها اهمیتی بیش از برگزاری صرف آزمون دارند. از این رو، فقط کافی است به مراکز معتبر خدمات مشاوره و روانشناسی سر بزنید که البته تأییدیه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور یا بهزیستی را هم داشته باشند، چون تنها در این صورت با قاطعیت میتوان گفت نتایج درست و اعتمادپذیر هستند.
حسین جانعلیپور | روانشناس کودک و نوجوان؛ اینکه همه پدرها و مادرها به دنبال راههایی برای تضمین موفقیت فرزندشان در آینده باشند، نه بد است و نه عجیب و غریب، اما اینکه مسیر اشتباهی را برای این منظور انتخاب کنند، هم برای خودشان آسیبزاست هم فرزندشان. اشارهام به بحث «آیکیو» و «ایکیو» است که بیشتر پدرها و مادرها آنها را باهم اشتباه میگیرند.
آیکیو یا ضریب هوشی معیاری برای سنجش تواناییهای فرد است و ایکیو یا هوش هیجانی معیاری است که با آن میتوان میزان موفقیت یک فرد را سنجید. در واقع، بیش از ۸۰ درصد موفقیتهای یک فرد مدیون هوش هیجانی اوست تا ضریب هوشیاش. پس آنچه پدرها و مادرها باید در پی تقویت آن در فرزندشان باشند، هوش هیجانی است، نه ضریب هوشی.
به عبارت سادهتر، هرچه مهارتهایی مانند حل مسئله، همدلی، تابآوری در برابر مشکلات و عزتنفس و اعتمادبهنفس در کودکی بیشتر باشد، شانش موفقیت او در زندگی و شغلش در آینده بیشتر خواهد شد، مهارتهایی که وابسته به تمرین و پرورش هستند و هوش هیجانی را شکل میدهند. خوبی آن هم این است که شما در جایگاه پدر و مادر، میتوانید آنها را در فرزندتان رشد بدهید، درحالیکه ضریب هوشی بیشتر متأثر از ژنتیک است و این موضوع تا حد زیادی دست شما را برای دخل و تصرف در آن میبندد.
اینطور هم نیست که نتوان ضریب هوشی را سر سوزنی در مقایسه با بدو تولد تغییر داد. هرچه محیط زندگیای که فرزندتان در آن رشد میکند آرامتر و امکانات و خدماتی که برای تربیت او به کار میگیرید بیشتر باشد، ضریب هوشی او بیشتر هم خواهد شد. به عبارت سادهتر، دادههای بیشتر خروجی بیشتری هم در بر خواهند داشت. در واقع، پدرها و مادرهای مقتدر بهترین سبک زندگی و تربیتی را از این نظر برای فرزندشان رقم میزنند.
اگر بخواهیم عوامل اثرگذار بر افزایش ضریب هوشی یا هوش هیجانی در کودکان را در چند جمله خلاصه کنیم، باید بگوییم: یادگیری موسیقی، فعالیتهای ورزشی، انجام محاسبات ریاضی، بازیهای فکری و تقویتکننده حافظه، خوردن غذاهای سالم و مقوی، تشویق و ایجاد انگیزه، ایجاد چالشهای ذهنی، خواندن کتاب، آموزش زبانهای جدید و توجه به فعالیتهای ذهنی کودک تا قبل از دوسالگی بر افزایش ضریب هوشی کودکان و کیفیت تعاملات و ارتباطات اجتماعی بر افزایش هوش هیجانی آنان تأثیر بسیار مثبتی دارد.
نکته پایانی که لازم است، بر آن تأکید ویژه داشتهباشم، این است که بحث ما در اینجا درباره کودکانی که ضریب هوشی بالایی دارند نیست. آموزشهای اختصاصی و بیشتر برای این کودکان نتیجه مثبتی به همراه دارد، درحالیکه برای کودکان عادی (بیش از ۹۸ درصد کودکان) نتیجه عکس خواهد داد. خانوادههای این کودکان با افزایش سطح توقع و انتظار خود از بچهها، آنها را در تنگناهای آموزشی قرار میدهند و استرس زیادی به آنها وارد میکنند. گاهی حتی با این رفتارهایشان آنها را از درس و مشق هم زده میکنند. پس همواره حواستان به این نکته مهم باشد.