به گزارش شهرآرانیوز؛ بدون شک یکی از مهمترین وقایعی که در فاصله زمانی بیش از چهار دهه گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی، نیاز به روایتگری حقیقی و روشنگرایانه دارد تا در میانه روایتهای ساختگی و دروغین دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران تحریف نشود، ماجرای فتنه ۸۸ و حوادث پس از آن است. فتنه ۸۸ یک رخداد دوران ساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
از این رو دست یافتن به جزئیات بیشتر یا مرور تجربههای آن به شکل مستند و روایی، برای غنی سازی تحلیلها نیز اهمیت دارد. مهمتر آنکه اگر فتنه درست روایت نشود، جریان فتنه با توجیه و انکار آن، روایات خود را ارائه خواهد کرد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، جای حق و باطل عوض خواهد شد؛ بنابراین به دست گرفتن روایت فتنه ۸۸ یک کار جهادی و از مصادیق جهاد روایت است.
در همین راستا، تا کنون مقالات و کتابهای متعددی منتشر شده است که یکی از نمونههای شایان توجه آن، کتاب «فتنه تغلب (روایتهایی از متن و فرامتن فتنه ۸۸)» به قلم مصطفی غفاری است. این کتاب با رویکردی جدید، سخنان منتشرنشده رهبر معظم انقلاب را بیان کرده است و روایتهایی از سخنان و کنشهای رهبر معظم انقلاب را در جریان حوادث پس از فتنه ۸۸ در برمی گیرد که دیگران آنها را بیان کرده اند. در ادامه بازخوانی تلخیص گونهای خواهیم داشت بر یکی از مهمترین بخشهای کتاب «فتنه تغلب».
برخورداری کشور از ولایت فقیه و به تعبیر دیگر، رهبری دینی چه تأثیری در نوع مواجهه با رخدادهای مرتبط با حکومت و جامعه داشته است؟ روشن است که این پرسش ناظر به همه زمانها و همه رخدادهاست، لیکن در این نوشتار، مصادیقی از رفتار رهبر معظم انقلاب حول انتخابات سال ۸۸ بازگو میشود. نخستین مصداق، پافشاری بر رأی مردم و اصرار بر برگزاری به موقع، حداکثری و رقابتی انتخابات و پاسداشت جمهوریت نظام بوده است.
در سال ۸۸ یکی از افراد شناخته شده به رهبر معظم انقلاب پیام میدهد که برای فیصله دادن ماجرا، ۵ میلیون از آرای فرد منتخب باطل تا نتیجه انتخابات در مرحله دوم مشخص شود. به رغم اینکه با توجه به واقعیتهای جامعه و از جمله نظرسنجیهای مراکز داخلی و خارجی، این مسئله تغییری در طرفِ پیروز در انتخابات به وجود نمیآورد، اما چون فاقد حجت شرعی و وجاهت و مستندات قانونی بود، از سوی رهبر معظم انقلاب پذیرفته نشد.
ناگفته نماند بی اعتنایی به رأی مردم در نزد عدهای و اصرار رهبری بر لزوم واقعی و نه نمایشی بودن انتخابات مسبوق به سابقه بوده است؛ همچنان که همین افراد، چون معتقد به انتخابات با مشارکت حداکثری مردم نبودند، در انتخابات ۷۶ در جلسهای به رهبر معظم انقلاب میگویند صداوسیما در اختیارمان است و با کمک آن میتوانیم ۱۲ میلیون رأی داشته باشیم و فرد مورد نظرمان به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. توصیهای که همواره با مخالفت رهبری روبه رو شده است.
دومین دسته از اخبار قابل بازگویی، مخالفت رهبر معظم انقلاب با بازداشت افراد، سپس شناسایی گناهکاران بوده است. به قول دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، نتیجه پایبندی به این آموزه دینی که «الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ» را به رأی العین در فتنه ۸۸ مشاهده کردیم. مثال عینی آن است که پس از حوادث عاشورای ۸۸ و به دنبال اقدامات ضددینی و ضد انقلابی در آن روز، عدهای دستگیر میشوند و این طور هم نبود که شب دستگیر شده باشند و صبح آزاد شوند.
در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به طور مفصل درباره نحوه برخورد با این افراد بحث میشود. مباحث متمرکز بر دو دغدغه بوده است: نخست اینکه با توجه به ماهیت ضدانقلابی حوادث و هتاکی آشکار صورت گرفته، ممکن است در صورت آزاد کردن دستگیرشدگان، همین افراد در روزها و هفتههای آینده اقدامات مخرب دیگری انجام دهند و از جمله راهپیمایی بیست و دوم بهمن را به صحنه درگیری و فاز جدیدی از ناامنی تبدیل کنند؛ فلذا لازم است این افراد تا پس از بیست و دوم بهمن نگه داشته شوند.
دغدغه دوم این بوده که نهادهای انتظامی و امنیتی اطمینان داشتند بخشی از دستگیرشدگان مجرم اند، ولی معلوم نبوده کدام یک از آنها تا چه حدی مرتکب جرم شده اند و حداقل اینکه اطمینان نداشتند همه بازداشت شدگان گناهکارند؛ به تعبیر علماء بین المحذورین بودند. دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی مسئله را با آقای حجازی مطرح میکند و او نیز پاسخ را موکول به پرسش از رهبر معظم انقلاب میکند. آقای حجازی از رهبر معظم انقلاب سؤال میکند و پاسخ رهبر معظم انقلاب خطاب به دبیر شورای عالی امنیت ملی این بود: «اگر شما احتمال میدهید یکی از این افراد هم بی گناهند، همه شان را آزاد کنید.»
سومین دسته از اخبار، به نحوه هدایت جامعه از موضع دین همچون مواجهه با بخشهای مختلف حکومت اختصاص دارد. در شرایطی که بزرگترین دروغ تاریخ انقلاب به نام تقلب مطرح شده بود و فتنهای خانمان سوز، بخشی از جامعه و کشور را در برگرفته و همه حساسیتها متمرکز بر نفی فتنه گریها بود، یکی از روزنامهها علیه فتنه گران تیتری را میزند که از خون خواهی از فتنه گران خبر میداد. هرچند این تیتر برخی از افراد را خوشحال کرده بود، لیکن در فردای همان روز، رهبر معظم انقلاب با اشاره به نادرست بودن این کارها تأکید میکنند: «شما باید مسائل را برای مردم تبیین کنید؛ دقیق حرف بزنید. نیازی نیست که اغراق شود و حرفهای دروغ زده شود؛ این کارها بی برکتی میآورد.»
این شیوه مواجهه رهبر معظم انقلاب با مسائلی که در شرایط فتنه، جنبه حاشیهای داشت، به همه ما میآموزد که در کوران حوادث و در مواجهه با متن و حواشی، لحظهای نباید خدا را فراموش کنیم و باید با دوستان نادان و دشمنان دانا نیز طبق موازین شرعی رفتار کنیم؛ مورد دیگر، اینکه حدود آذرماه سال ۸۸ جمعی از نخبگان و برگزیدگان بسیج با آقا دیدار میکنند.
در این دیدار یک برادر بسیجی از وسط جمعیت دستش را بلند میکند و میگوید آقا من یک مطلبی دارم؛ چرا شما در مقابل افراد منافقی که به نظام ظلم کردند، سکوت میکنید؟ آقا پاسخ میدهند کسانی که با اشاره و کف زدن دشمن میخواهند با این نظام و قانون اساسی مبارزه کنند، سرشان به سنگ خواهد خورد، اما نمیشود هر کس را که اندک اشتباهی کرد، منافق گفت؛ نمیشود اگر اندک مخالفتی کرد به او ضد ولایت فقیه بگوییم.