اعلام هفته قوه قضائیه فرصت مغتنمی است که هرساله مقامات عالی جمهوری اسلامی ایران برای پاسداشت یک حادثه، به بازنگری یکی از مهمترین ارکان نظام، یعنی قضاوت و عدالت بپردازند، حادثهای که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران براثر آن قوام یافت. غم این حادثه اگرچه بزرگ و جبرانناپذیر بود ولی در اراده عمومی کشور و انقلاب روح تازهای دمیده شد. ما در این یادداشت در پی عیبیابی از عملکردهای افراد نیستیم، بلکه در پی آنیم که با توجه به شرایط کلی حاکم بر جامعه و جغرافیای سیاسی آن درباره مسائل مربوط به اقتضائات قضایی نکاتی را یادآور شویم و با توجه به تغییراتی که در قوه قضائیه صورت گرفته است کلیاتی را برای تذکر بیان کنیم:
۱- اولین موضوعی که میتوان به آن بهعنوان بحث ساختاری در ایجاد عدالت توجه کرد جغرافیای سیاسی و طبیعی ایران است، زیرا ایران کشوری بزرگ و با اقوام و اقلیمها متفاوت است. بهنحویکه روحیات و شرایط اجتماعی مردم با هم متفاوت است. این افتراق خود زمینه قضاوت را در هر یک از مناطق تغییر میدهد، زیرا عنصر اقوام و اقلیمها خود زمینه عرف را میسازد که عرف هم یکی از عناصر حکم قضاوت است.
۲- کمبود آب و مشکلات ناشی از آن، در طول تاریخ یکی از معضلات دیرینه جامعه ایران از گذشته تاکنون بوده است، لذا از نگاه مقامات قضایی باید همواره این موضوع مدنظر باشد که قضاوت در عرصه آب و تقسیمات آن منشأ بسیاری از اختلافات اجتماعی و منطقهای است و باید راهکارهای قضایی و پیشگیرانهای تدارک دیده شود و در صورت بروز هرگونه مشکل، باید پیشبینیهای لازم بر اساس برنامههای مدون برای اجرای عدالت انجام شود.
۳ - پوشش لباس و نحوه ظاهر شدن مردم اعم از زن و مرد بهخصوص در اقوام محلی هر نقطه جغرافیایی متفاوت است. لازم است مبنایی تعیین شود که مرز بدحجابی با پوششهای محلی مشخص و حفظ حریم پوششها در چارچوب دین و سنت محلی در دستور کار قرار گیرد.
4- اقلیم جغرافیایی ایران در برخی مناطق نظیر شمال و جنوب در سواحل دریا و مشاغل وابسته به آن شکلگرفته است. این نوع مشاغل به دلیل بهرهبرداری از منابع داخل آبهای طبیعی و عمومی گاهی موجب تداخل در حریم و امور یکدیگر میشود که بعضا ایجاد اختلاف و نزاع در جامعه این مناطق را تشدید میکند و لازم است قوه قضائیه در این زمینه راهکارهای مناسبی در این بخشهای سرزمین ایران برای اجرای عدالت پیشبینی کند.
5- اکنون فناوری و اثرات اجتماعی آن کاملا در زندگی مردم احساس میشود، به همین منظور لازم است مقامات قضایی کشور در این زمینه مطالعات دقیقی را برای اجرای عدالت انجام دهند.
6- مسئله تشکیل خانواده و نتایج حاصل از آن در امر ازدواج و طلاق در کشور به یک بحران مهم اجتماعی تبدیلشده است. مسئولان قضایی کشور باید ضمن ریشهیابی این بحران اجتماعی از فروپاشی خانواده جلوگیری کنند.
7- در کشور ایران خوشبختانه قوانین فراوانی نوشته و در چارچوب قانون، دستورالعمل و آئیننامههای زیادی تدوین شده، اما در مقام اجرا نتوانسته است دوام و قوام کافی پیدا کند، زیرا برخی قوانین متداخل و برخی دستگاههای اجرایی و تقنینی با هم تضاد دارند که نیازمند بازبینی قضایی است.
8- به دلیل نبود یک سیستم و روش اقتصادی درست و حسابشده و مدون، کشور تبدیل به عرصه واسطهگری در زمینههای مختلف شده است. بهطوریکه کارشناسان درباره رشد اینچنین حرفههای غیر مولدی در کشور هشدار دادهاند که در صورت اصلاح نشدن چنین وضعی، سقوط جامعه اجتنابناپذیر است.
در پایان نیز باید گفت که به نظر میرسد قوه قضائیه در این زمینهها باید اهتمام جدی به خرج دهد تا در سایه عدالت و قضاوت سالم بتوانیم جامعه مورد نظر و آرمانی انقلاب اسلامی ایران را شکل دهیم.