هکرها هر دقیقه در ۳۳۵۳ حساب کاربری رخنه می‌کنند خسارت ۹۰میلیارددلاری زلزلهٔ تایوان به صنعت تراشه‌سازی این کشور افشای جزئیاتی جدید از Samsung Galaxy Z Flip 6 و Samsung Galaxy Z Fold 6 ویدئو | گیم‌پلی بازی F1 24، تجربه فرمول یک شایعه‌سازی هوش مصنوعی: «سوپرمن مأمور ۰۰۷ خواهد بود» دستیار هوش مصنوعی در فیس‌بوک و اینستاگرام فعال شد | Meta AI در برابر ChatGPT حذف WhatsApp و Threads از اپ‌استور چین کنسول دستی بامزه و خلاقانه Playdate در سال گذشته ۱۵هزار بازی فروخته است شیائومی تلویزیون‌های جدید سری ردمی A را معرفی کرد + مشخصات و قیمت «بوستون داینامیکس» نسل جدید ربات انسان‌نمای «اطلس» را معرفی کرد + ویدئو اندروید ۱۵ برای افزایش امنیت گوشی، اپلیکیشن‌های مشکوک را قرنطینه می‌کند شیائومی ۱۵ با چه پردازنده‌ای عرضه می‌شود؟ ویژگی‌های جدید گوگل مپس برای حمایت از محیط‌زیست عادت شستن دهان بعد از مسواک‌زدن را کنار بگذارید «اطلس»، مشهورترین و چابک‌ترین ربات شرکت «بوستون داینامیکس»، بازنشسته شد + ویدئو Menteebot، ربات انسان‌نمایی با هوش مصنوعی که می‌توانید با زبان طبیعی هدایتش کنید + ویدئو قابلیت همگام‌سازی گروهی تب‌ها به نسخه‌ موبایل گوگل‌کروم اضافه می‌شود واکنش عیسی زارع‌پور به معامله همراه‌اول و دیجی‌کالا کدام بانک‌های ایرانی پرداخت با موبایل یا NFC را فعال کرده‌اند؟ آموزش‌های کاربردی که‌  می‌توانیم با  آن اینترنت را  برای فرزندانمان امن کنیم معرفی بازی «بابالنگ‌دراز» Daddy Long Legs (اندروید و IOS) + دانلود
سرخط خبرها

مدرسه با طعم استارت‌آپی

  • کد خبر: ۹۴۹۳
  • ۲۹ آبان ۱۳۹۸ - ۰۵:۳۷
مدرسه با طعم استارت‌آپی
گفتگو با بنیان‌گذاران هنرستان کارآفرینی رکاد که می‌خواهند سیستم آموزشی را متحول کنند
حامد سرادار | خلاقیت را می‌توان حلقه گمشده موفقیت در روند کاری بسیاری افراد دانست. این خلاقیت است که به شما کمک می‌کند در تصمیم گیری‌های خود یا حل مسائل پیش روی خود، از روش‌های مختلف و بعضا نامتعارف استفاده کنید تا سریع‌تر به موفقیت برسید. به گفته شومپیتر، نظریه پرداز مطرح اقتصادی، نوآوری و کارآفرینی یعنی تخریب خلاق! یعنی کارآفرینانی که برای موفقیت در بازار و پاسخ به نیاز مشتریان، راه و روشی را برمی گزینند که تاکنون به فکر دیگران نرسیده است یا جرئت اجرای آن را نداشته اند. آموزش روش‌های خلاقانه حل مسئله سال هاست که در سیستم‌های آموزشی کشور‌های توسعه یافته در حال اجراست و دانش آموزان باتوجه به استعدادی که دارند در حوزه‌های مختلف مهارت می‌آموزند و به راحتی در مشاغل مختلف می‌توانند مشغول فعالیت شوند. اما در ایران روال برعکس است. در سیستم آموزشی ما ارزش آن است که همه دکتر یا مهندس شوند و حضور بچه‌ها در رشته‌های مهارتی هنرستان و کاردانش، برای والدین به معنی پایان آینده درخشان فرزندانشان است. سیستم آموزشی کشور هم سال هاست که در رکود مانده و بچه‌ها در آن با خلاقیت غریبه هستند و باید ساعت‌ها در کلاس‌هایی با کمترین بازدهی حضور یابند تا وقت حضور در ماراتن کنکور فرا برسد. از اینجا به بعد داستان را همه می‌دانیم؛ قبولی به هر ضرب و زور و بعد هم فارغ التحصیلی دانشجویانی که کمترین قرابت را با فضای کار و صنعت دارند. جمیل نیک اندیش و حامد آرون، دو بنیان گذار هنرستان کارآفرینی رکاد هستند که تصمیم گرفته اند رویه کم بازده سیستم آموزشی را تغییر دهند. در ادامه با داستان راه اندازی این هنرستان که در نوع خود، اولین در کشور است و روش آموزشی آن بیشتر آشنا می‌شویم.

شروع داستان برای اصلاح مسیر
شروع داستان هنرستان را از جمیل نیک اندیش جویا می‌شویم. او متولد ۱۳۵۶ است. سال‌ها به عنوان معلم زیست مشغول به کار بوده است و از سال ۸۶ به حوزه‌های مدیریتی و کارآفرینی علاقه مند می‌شود. او می‌گوید: ۴ سال پیش با رویداد‌های کارآفرینی استارت آپ ویکند آشنا شدم و روش اجرا و خروجی‌های آن برای من جالب بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم مشابه این مدل برنامه‌ها را در آموزش وپرورش اجرا کنم. تا حدود یک سال به هرکس که در این باره می‌گفتم متوجه موضوع نمی‌شد و آموزش وپرورش هم هیچ حمایتی نمی‌کرد. در همین بازه یک ساله، پیگیری اجرای استارت آپ ویکند‌های دانش آموزی بودم که با حامد آروند آشنا شدم. آروند متولد سال ۶۷ است و در رشته معماری کارشناسی ارشد دارد و هم اکنون در حال تحصیل در رشته کارآفرینی است. او در سال ۹۵ معاون آموزش متوسطه ناحیه ۲ آموزش وپرورش مشهد بود وتلاش می‌کرد تا آموزش‌های عملی را در آموزش وپرورش اجرا کند. من هم که به دنبال اجرای استارت آپ ویکند بودم؛ درنهایت به این نتیجه رسیدیم که هردو این‌ها یک مفهوم دارند و این گونه بود که با هم همکار و هم مسیر شدیم.
نیک اندیش می‌افزاید: در ابتدا بار‌ها به ما می‌گفتند که استارت آپ ویکند فضای نامناسبی دارد و مشکل زاست و وارد آن نشوید، اما در نهایت با معاونت علمی صحبت کردیم و به ما پیشنهاد شد نظرات منفی را نادیده بگیریم و با اسمی دیگر همان استارت آپ ویکند‌ها را در آموزش وپرورش اجرا کنیم. ما هم اسم «رکاد» را برگزیدیم و شروع به برگزاری این استارت آپ ویکند کردیم. در اولین رویداد رکاد در ۱۸ مدرسه برای آشنایی بچه‌ها پیش رویداد برگزار کردیم. در این رویداد ۶۰ نفر و در رویداد دوم ۵۰ شرکت کننده داشتیم. پس از آن در رویداد‌های بعدی به دلیل جذابیت برنامه، دیگر نیازی به برگزاری پیش رویداد نبود و خود بچه‌ها به صورت خودجوش برای شرکت در این برنامه حاضر می‌شدند. خانواده‌ها هم خیلی خوب استقبال کردند و با همین مسیر حدود ۱۲ رویداد برگزار کردیم.

آموزش با حل مسئله واقعی
او ادامه می‌دهد: مشاهده کردیم با برگزاری این رویداد‌ها نه تنها نتوانسته ایم مشکل آموزشی را که در آموزش وپرورش وجود دارد، حل کنیم، بلکه مشکل تازه‌ای هم ایجاد شد. مشکل تازه این بود که بچه‌ها جذب این رویداد‌ها می‌شدند و می‌گفتند بهتر از مدرسه است و ما دیگر نمی‌خواهیم به مدرسه برویم. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که مدرسه‌ای در همین زمینه ایجاد کنیم. پس از تحلیل‌های مختلف و مطالعه درباره آن ها، با مدل‌های مختلف موجود در دنیا آشنا شدیم. در واقع سیستم آموزشی در دنیا خیلی با چیزی که ما در کشورمان داریم، فرق دارد. مناسب‌ترین مدلی‌هایی که با آن آشنا شدیم، مدل آموزش بر اساس حل مسئله (PBL) و مدل سیستم دوگانه شغلی آلمان بود. بچه‌ها تا ندانند که به چه دلیل یک مطلب را یاد می‌گیرند، انگیزه‌ای برای آموختن آن ندارند. بهترین روش این است که یک ابهام وجود داشته باشد و بعد دانش آموز برای رفع آن ابهام به سراغ آموختن برود. این کار بهترین روش برای یادگیری است و در قالب آن، کار تیمی هم انجام می‌شود. «پی بی ال» یعنی آموزش بر اساس ایجادکردن یک ابهام و تیم شدن بچه‌ها و تلاش برای حل آن مسئله. سیستم استارت آپ ویکند‌ها و رکاد هم بر این اساس است. ما فکر می‌کنیم کارآفرینی به معنای توانایی حل مسئله است. استادان ما هم در کنار مهارت‌های مختلفی که به بچه‌ها آموزش می‌دهند، به توان حل مسئله می‌پردازند.

نمرات بالا ملاک ما نیست
نیک اندیش می‌گوید: در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که یک مدرسه غیردولتی کاردانش ایجاد کنیم. اما در گرفتن مجوز با مشکل بسیار روبه رو بودیم. روند گرفتن مجوز‌ها حدود ۸ ماه طول کشید تا در نهایت شهریورماه موفق به تأسیس این محیط آموزشی شدیم. در همان مدت کمی که فرصت داشتیم موفق شدیم ظرفیت چهل نفره‌ای را که برای این فضای آموزشی در نظر داشتیم، ثبت نام کنیم.
هم بنیان گذار هنرستان کارآفرینی رکاد می‌گوید: در فرایند جذب حدود ۱۰۰ متقاضی داشتیم، اما همه را نپذیرفتیم. ملاک‌های پذیرش ما با بقیه مدارس فرق داشت و معدل بالا ملاکی برای پذیرش دانش آموزان ما نبود. ساختار آموزش وپرورش ما تنها برای موفقیت یک گروه از دانش آموزان طراحی شده است؛ گروهی که درون گراست و می‌تواند در کتابخانه بماند و درس بخواند. افراد برون گرایی که اجتماعی هستند، نمی‌توانند در این فضا‌ها جایگاه مناسبی به دست بیاورند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که بالا بودن نمرات ملاک انتخاب ما نباشد. چیزی که برای ما مهم بود، علاقه مندی به رایانه و فناوری اطلاعات بود. آزمون تست سنجش کارآفرینی و مهارت‌های کامپیوتر را از بچه‌ها گرفتیم و در کنار آن با متقاضیان مصاحبه هم انجام شد. ما به جای استفاده از دبیران آموزش و پرورش، در فضای آموزشی از منتور‌های استارت آپی برای تدریس استفاده می‌کنیم. برای بهبود بهره وری آموزش تصمیم گرفتیم یک سوم وقت معلم‌های ما به تدریس موارد مصوب آموزش وپرورش اختصاص پیدا کند؛ یک سوم مهارت‌های فنی و یک سوم دیگر مهارت‌هایی را که در یک کسب و کار نیاز است به دانش آموزان آموزش دهیم. الان ۲ رشته «تولید محتوا و انیمیشن سازی» و «توسعه دهنده پایگاه اینترنتی» در مدرسه ما ارائه می‌شود.
او می‌گوید: برای نگرش بچه‌ها هم کار‌هایی انجام می‌دهیم؛ مانند برنامه‌ای با نام «یک ساعت موفقیت» که بر اساس آن، یک ساعت اول حضور بچه‌ها را به ۳ بخش بیست دقیقه‌ای تقسیم می‌کنیم. در بخش اول بچه‌ها ورزش می‌کنند. در ۲۰ دقیقه دوم بچه‌ها می‌نویسند که می‌خواهند چه تأثیری در جامعه بگذارند. در بخش سوم هم یک کلیپ کوتاه از زندگی یک آدم موفق را می‌بینند. زمانی که بچه‌ها هر روز به این فکر کنند که در آینده می‌خواهند چه تأثیری در دنیا داشته باشند، روند کار روزانه آن‌ها بهبود پیدا می‌کند و با انگیزه بیشتری به آموزش مشغول می‌شوند. همچنین بچه‌ها در اینجا درس را بر مبنای حل مسئله یاد می‌گیرند.

اینجا فرار از کلاس مجاز است
نیک اندیش ادامه می‌دهد: همه ما در زمان تحصیل خود، کلاس‌هایی را به یاد داریم که از سر اجبار از ابتدا تا پایان می‌نشستیم یا با ترفند‌هایی از جمله اجازه گرفتن برای آب خوردن، برای دقایقی از کلاس خسته کننده آن روز فرار می‌کردیم و به حیاط پناه می‌بردیم. اما در هنرستان رکاد، راهکاری جالب برای این موضوع درنظر گرفته شده است. نیک اندیش می‌گوید ما قوانین مخصوصی برای دانش آموزان داریم که باید در محیط آموزشی رعایت کنند، اما درمجموع نمی‌خواهیم نشاط و هیجان بچه‌ها را کامل از آن‌ها بگیریم؛ بنابراین فضایی ایجاد کرده ایم تا بچه‌هایی که علاقه‌ای به حضور در برخی کلاس‌ها ندارند، بتوانند در آنجا حضور پیدا کنند و به فعالیت‌های گروهی بپردازند.
او می‌افزاید: ما اینجا هدف را برای کار گذاشته‌ایم و بااینکه امکان ادامه تحصیل دانشگاهی برای کارودانشی‌ها فراهم است، به بچه‌ها می‌گوییم که با ورود به این محیط باید بیشتر هدفشان ایجاد کار باشد و به دنبال گرفتن مدارک دانشگاهی نباشند، اما متأسفانه در کشور ما مدرک گرفتن حرف اول را می‌زند و به ویژه پدر‌ها و مادر‌ها اصرار دارند که فرزندانشان حتما مدرک دانشگاهی بگیرند. بدون شک ما هم نمی‌توانیم با راه اندازی یک هنرستان استارت آپی و در مدت کوتاه این نگاه را تغییر دهیم.

کارآفرین یا کارمند کلیدی
بنیان گذاران رکاد برای اشتغال دانش آموزان خود برنامه‌های ویژه‌ای دارند. حامد آروند در این باره می‌گوید: بچه‌های حاضر در هنرستان ما در آینده یا یک کارآفرین یا یک کارمند کلیدی می‌شوند. به همین دلیل از الان برای آن‌ها مسئله‌ای ویژه طراحی می‌کنیم تا آن‌ها با ایجاد تیم به حل این مسئله که برگرفته از شبکه مسائل دولت و بخش‌های خصوصی است، بپردازند و شاید در آینده تبدیل به کسب و کار اصلی آن‌ها شود. همچنین ما باشگاه کسب وکار جوانان را داریم که دانش آموزانی که بتوانند در یک حوزه، مهارت کافی به دست بیاورند و به این باشگاه وارد شوند، بتوانند پروژه‌های واقعی را اجرا کنند و کسب درآمد داشته باشند. پس از آماده شدن افراد این باشگاه، بین اکوسیستم استارت آپی مشهد، فراخوان برای گرفتن پروژه ارائه خواهیم کرد.
البته او می‌گوید: به راحتی به بچه‌ها اجازه ورود به این فضا را نمی‌دهیم؛ چراکه باید جایگاه سازی شود. اینکه بچه‌ها فکر کنند مدرسه با کار یکی است و هرکس وارد مدرسه می‌شود، می‌تواند یک کارآفرین خوب هم بشود درست نیست. آموزش و یادگیری بخش اول و مقدمه‌ای برای کار کردن است. فضای کار فضای بسیار جدی تری است و تعهد و اخلاق حرفه‌ای و موضوعات فنی در آن مطرح است. ما باید جایگاه سازی کنیم و بر اساس آن بچه‌ها آرزو داشته باشند که بتوانند وارد باشگاه کسب وکار شوند. برای این منظور باید خودشان را توانمند کنند و آموزش ببینند و کارآموزی کنند. به عبارت دیگر برای ورود به این باشگاه اهرم نمره وجود ندارد و توانایی‌های بچه‌ها مهم است.

روز‌های تعطیل مدرسه را باز کنید!
همان طور که گفته شد در ایران خانواده‌ها فقط ورود فرزندانشان به رشته‌های ریاضی و تجربی را عامل موفقیت آن‌ها می‌دانند و نگاهشان به رشته‌های هنرستانی و کار و دانش غالبا منفی است. در این باره نیک اندیش می‌گوید: در هنرستان ما فقط ۳۰ درصد والدین موافق حضور فرزندشان در این هنرستان بودند. خانواده‌ای که فرزندش را در مدارس خارج از کشور ثبت نام کرده بودند، به دلیل نوسانات قیمت دلار با مشکل روبه رو شدند و به همین دلیل فرزندشان را به این مرکز آموزشی آورده اند. یا خانواده ای، بااینکه فرزندشان در مدرسه نمونه قبول شده بود، او را در آنجا ثبت نام نکردند، بلکه برای یادگیری یک مهارت کاربردی به اینجا آورده اند.
او ادامه می‌دهد: دیگر خانواده ها، اما موافق حضور فرزندانشان در هنرستان نبودند و فقط به اصرار و به دلیل علاقه فرزندانشان، آن‌ها را در این مرکز ثبت نام کرده اند. برای نمونه ما دانش آموزی داریم که همراه خانواده اش در قم زندگی می‌کرد، اما برای تحصیل در مرکز ما همراه با مادرش به مشهد آمده و ساکن این شهر شده، در حالی که پدر در قم مانده است. دانش آموز دیگری نیز داریم که بااینکه خانواده اش در کلات زندگی می‌کند، خود به تنهایی در مشهد مستقر شده است تا به این هنرستان بیاید.
جمیل نیک اندیش درباره میزان علاقه بچه‌ها به این سیستم آموزشی، خاطره‌ای جالب تعریف می‌کند و می‌گوید: در هفته دوم مهر که آموزش و پرورش به دلیل آلودگی هوا مدارس را تعطیل کرد، دانش آموزان ما شاکی شده بودند که چرا تعطیل کردید و مدرسه را باز کنید تا تیم ما به کار‌هایی که دارد برسد. حتی می‌گفتند که منتور‌ها هم لازم نیست باشند و فقط مدرسه را باز کنید تا ما به کار‌های خود برسیم.
 
برای آمدن به اینجا از خانواده جدا شدم
امیرمهدی ایل بیگی دیگر دانش آموز این هنرستان است که از کلات به مشهد آمده است. او می‌گوید: خیلی اتفاقی و هنگام وب گردی به سایت رکاد برخوردم. متوجه شدم در کنار برگزاری رویداد‌ها هنرستان استارت آپی هم وجود دارد که با قبولی در آزمون ورودی امکان حضور در آن هست. قبل از آن در هفدهمین دوره رکاد شرکت کردم و فضا را دیدم و به آن علاقه‌مند شدم. بعد در آزمون ثبت نام کردم و مصاحبه دادم و قبول شدم.
او می‌گوید: خانواده ام با حضور در مشهد برای تحصیل خیلی مخالف بودند، اما به نظرم احترام گذاشتند و من را راهی مشهد کردند. امیر هم اکنون در منزل یکی از اقوام ساکن است.
امیرمهدی می‌گوید پایه دهم را در رشته انسانی تمام کرده و برای حضور در رشته ریاضی درس‌ها را قبول شده بود، اما تصمیم خودش را گرفت و برای حضور در هنرستان استارت آپی رکاد مجدد پایه دهم خود را تکرار کرد، چون این هنرستان در سال اول تنها پایه دهم را دارد و از سال بعد، پایه یازدهم و دوازدهم به آن اضافه می‌شود.
وقتی می‌پرسم قرار است چه اتفاقی برای او در این هنرستان بیفتد که این قدر مصمم به حضور در آن است، می‌گوید: قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد؛ خود من قرار است اتفاقاتی را که می‌خواهم رقم بزنم. یک فضای استارت آپی مثل اینجا با نگرش‌های تازه شکل گرفته است و ورود به اینجا می‌تواند به موفقیت من بسیار کمک کند. حس می‌کنم موفقیت و اهدافی که همیشه دنبال آن بودم، در این فضا دردسترس است.
او چند ایده در ذهن دارد، اما تاکنون ۲ ایده او با شکست روبه رو شده و اکنون در حال جمع آوری اطلاعات درباره ایده سوم و برای آن در حال تیم سازی است. امیر می‌گوید: البته هنوز قصد راه اندازی ایده را ندارم؛ چون فهمیده ام که هنوز در این زمینه بی تجربه هستم و باید خیلی چیز‌ها یاد بگیرم تا بتوانم به سمت اجرای ایده بروم.
نظر دوستانش را که درباره انتخابش جویا می‌شوم، می‌گوید: نظرات متفاوت است. بعضی دوستانم می‌گفتند که تو داری یک سال از زندگی ات را هدر می‌دهی و آیا واقعا مطمئن هستی به این انتخاب؟ چون با این فضا آشنا نیستند، نگاه آن‌ها این طور است. درمجموع از بین دوستانم شاید یک یا دو نفر با فضای کار استارت آپی آشنا باشند؛ بقیه حتی نمی‌دانند که یک استارت آپ چیست.
امیرمهدی درباره ورود به دانشگاه نظر جالبی دارد و می‌گوید: اگر دانشگاه بتواند چیزی فراتر از این فضا و رکاد به من اضافه کند، شاید بخواهم به آنجا بروم، اما رفتن به دانشگاه را چندان الزامی نمی‌دانم. البته رفتن به دانشگاه می‌تواند تجربه خوبی باشد؛ به همین دلیل درصدی از ذهن خود را به فکر درباره اینکه در یکی دو سال آینده به دانشگاه بروم یا نه اختصاص داده ام.
در پایان این گفتگو خوشحالم از اینکه در آینده فرزندم می‌تواند در مراکزی مانند رکاد با سیستم‌های نوین آموزش ببیند و در دل حسرت می‌خورم که‌ای کاش سیستم آموزشی کشور خلاقیت‌های ما را از بین نمی‌برد و ما هم می‌توانستیم با جسارت بیشتر و براساس استعداد‌های فردی، مسیر آموزشی و شغلی خود را انتخاب کنیم.
 
از من اصرار و از مادرم انکار
معین مظفر پانزده‌ساله یکی از دانش‌آموزان پایه دهم است که باوجود مخالفت زیاد مادرش به این هنرستان آمده و از حضور در اینجا راضی است. او که از‌طریق یکی از دوستانش و در تلگرام با هنرستان رکاد آشنا شده است، می‌گوید: با کلی اصرار همراه مادرم حضوری به اینجا آمدیم و مشاهده کردم که اینجا همان جایی است که من دوست دارم و مشغول انجام کار‌هایی هستند که من به آن‌ها علاقه دارم؛ یعنی برنامه‌نویسی و توسعه‌دهندگی و درواقع اینجا چیزی فراتر از درس‌های معمول فرا‌می‌گیریم. البته حالا مادرم کمی خوش‌بین‌تر شده است و مطمئنم در آینده از انتخاب من احساس رضایت خواهد کرد.
معین می‌گوید: سرفصل‌های اصلی کتاب‌ها خیلی سطحی است و من حتی قبل از اینکه به اینجا بیایم، آن‌ها را بلد بودم، اما به این دلیل اینجا را انتخاب کردم که بیشتر از موارد مطرح‌شده در کتاب یاد بگیرم. پروژه‌محور بودن در اینجا با بسیاری از مدارس دیگر متفاوت است. مثلا اگر در دیگر مدارس به شما درست‌کردن ایمیل را یاد می‌دهند، می‌گویند که برای خودت یک ایمیل بساز. اما اینجا اگر ایمیل درست‌کردن را یاد بگیریم، می‌گویند برای فلان شرکت بزرگ یا استارت‌آپ ایمیل بساز که کاربردی‌تر است. وقتی از فضای اینجا برای دوستانم می‌گویم، علاقه نشان می‌دهند که در دوره‌های بعدی به این هنرستان بیایند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->