مثل هر پدیده انسانی دیگری، «شهروندی» هم راه ورسمی دارد. مگر میشود بخش بزرگی از انسانها شهرنشین باشند و شهرها به صورت گسترده و چشمگیری بر کیفیت زندگی انسانها اثرگذار باشند، اما از قواعد و راه ورسم خاصی برخوردار نباشند. آنچه به عنوان قواعد شهروندی عمومی محسوب میشود و در همه نقاط جهان مرسوم است، در جای خودش مهم است. همچنین، بخشی که در چارچوب منش و روش شهروند ایرانی و مسلمان مطرح میشود نیز باید مدنظر قرار گیرد.
رسم شهروندی مجموعهای از قواعد و آداب نوشته یا نانوشته است که هم شهروندان باید بدانند و در عمل بدان بپردازند و هم مدیریت شهری باید آنها را به رسمیت بشناسد و به گروههای مختلف سنی آموزش دهد. مسائلی مانند سلامت عمومی، بهره گیری از ترافیک و حمل ونقل عمومی، احترام به حقوق انسانهای دیگر، پرداخت عوارض و حقوق مدیریت شهری، انجام وظایف و تکالیف شهروندی، مشارکت در اداره شهر، توسعه و نگهداری فضای سبز و بوستان ها، احساس دل بستگی به شهر، آگاهی از حقوق شهروندی و... مجموعه واژگانی است که «رسم شهروندی» را پدید آورده و در سراسر دنیا نیز پذیرفتنی است.
علاوه بر این، واژگانی مثل همسایه داری، خوش رویی با مردم، آراستگی ظاهری، مزاحم دیگر شهروندان نشدن، مداراکردن با شهروندان، کمک رسانی به هم نوعان، رعایت بیت المال، حفظ محیط زیست و حقوق حیوانات و فضای سبز و... نکاتی است که در شریعت ما بسیار توصیه شده است و باید برای تحقق آن احساس مسئولیت کنیم. مبناییترین ویژگی شهر و جامعه اسلامی در «مسئولیت مشترک اجتماعی» ظهور و بروز مییابد.
این مسئولیت مشترک از کوچکترین نهاد اجتماعی یعنی «خانواده» آغاز میشود و به همسایه، کسبه، شهر و... تسری مییابد. طبق آموزههای شریعت، شهروند در جامعه اسلامی و زندگی مدنی اش باید به آنچه در شهر و محیط زندگی اش اتفاق میافتد، شامل رخدادها و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی بلایای طبیعی مانند حوادث ناگهانی احساس تکلیف کند و اندازه توان و امکاناتش در رفع این گونه مشکلات و کاستیها کوشا باشد و به دیگران یاری برساند.
البته رسم شهروندی فرایندی یک طرفه نیست و بخشی مهم از آن به مدیریت شهری برمی گردد که امکانات لازم برای تحقق این امر مهم را فراهم کند و ضمن حفظ احترام و حقوق شهروندان، آموزشهای عمومی و ضروری برای ترویج راه ورسم شهروندی را در جامعه فراهم و آنها را در معنای حقیقی کلمه در اداره شهر شریک کند.