عادل نجفی | شهرآرانیوز؛ برد استالبرگ، کارشناس ارزیابی عملکردها، درباره توسعه استفاده از چنین تجهیزاتی میگوید: «فرهنگ ما این باور محدودکننده را ترویج میکند که دستاوردهای اندازهگیریشونده معیار اصلی موفقیت هستند و این دستگاهها درست چنین نقشی را ایفا میکنند.» او درباره دلیل ادامه استفاده از چنین تجهیزاتی نیز اضافه میکند: «شرایط بهگونهای میشود که کاربر بهجای زندگیکردن، برای پیروزی و غلبه بر زندگی ساعت هوشمند در تلاش است. شما بهجای اینکه احساسات و ابعاد بدنتان را بشناسید، اعداد بیشتری را حفظ میکنید.»
چند شب قبل با دوستانم برای صرف شام در رستورانی برنامهریزی کرده بودم؛ رستورانی که با تلفنهمراهم رزروش کرده بودم و با تاکسی اینترنتی که با اپلیکیشن هوشمند کرایه خودرو گرفته بودم، خودم را به آن رساندم. بعد از گفتوگویی کوتاه با دوستانم، سرگرم بررسی اپلیکیشن رابط ساعت هوشمندم شدم تا ببینم «وضعیت تمرینات ورزشی» و تحریک فیزیکی که تا یکساعت قبل با دویدن روی تردمیل داشتم، بهبود پیدا کرده است یا نه. اعدادوارقام تغییری نکرده بود؛ ابروهایم را بالا انداختم و از اپلیکیشن خارج شدم تا به جمع دوستانم بازگردم. دوستی پرسید: «تلفنهمراهت مشکلی داره؟» و «خودت خوبی؟» بهدروغ جواب دادم: «نه!»
اوایل وقتی با سرعت بیشتر و در زمان کمتری تمرینات ورزشی روزانه را انجام میدادم، از ساعت هوشمندم لذت میبردم؛ اما ناگهان با حجم زیادی از اطلاعات درباره بدنم و سوختوسازهایی که انجام میدهد، آشنا شدم که هیچ اطلاعی درباره آنها نداشتم؛ شاخص لاکتیک اسید، میزان اکسیژن خون یا تنوع ضربان قلب در شرایط مختلف! هر روز عصر این دستگاه هوشمند گزارش کاملی از فعالیتهای بدنم ارائه میداد.
خیلی زود متوجه شدم دیگر نمیتوانم به این اعدادوارقام بیتوجه باشم و به آنها اعتیاد پیدا کردهام.
سرآغاز عصر ساعتهای هوشمند با معرفی ساعت هوشمند اپل در سال ۲۰۱۵ بود. تیم کوک، مدیرعامل اپل، این دستگاه را فناوری الهامبخش معرفی کرد که با اپلیکیشنها و مزایای بیشماری که در خودش جا داده است، باید همگان از آن استفاده کنند. پس از این آغاز پرهیاهو بود که ساعتهای هوشمند در سالهای گذشته به شهرت بیشتری رسیدند و برآوردها حاکی از افزایش تعداد آنها تا پایان سال ۲۰۲۶ به ۲۳۰ میلیون دستگاه فعال است. بهتازگی شرکتهای تولیدکننده ساعتهای هوشمند راهبرد تبلیغاتیشان را از کالایی لوکس به ابزاری ضروری در امور درمانی تغییر دادند که برای هر کسی که به سلامتیاش اهمیت میدهد، الزامی بهنظر میرسد. راهبردی که بهنظر میرسد با شیوع همهگیری کووید ۱۹ بهخوبی جواب داده است.
این روزها برخی برندهای تولیدکننده این دستگاهها را به نمایشگرهای ECG عرضه مجهز میکنند که به کاربران امکان بررسی فیبریلاسیون دهلیزی و سنجش سطح اکسیژن خون میدهد. این شاخصها بهویژه در زمان شیوع کووید ۱۹ برای تشحیص بیماری مفیدند. در نمونههای دیگر، برخی برندها میتوانند میزان اثر آفتاب بر پوست کاربران را رصد کنند. اگر در جنگل سقوط کنید یا گرفتار سانحهای شوید، ساعت اپل وعده داده است که سامانه امنیتی آن برای مراکز خدمات درمانی درخواست کمک همراه با موقعیت مکانی کاربر میفرستد. البته این نوآوریها در رصد و مانیتورینگ کاربران محدود به ساعتها نیستند؛ تختخوابهای هوشمند نیز با کمک اپلیکیشن همراهشان گزارشی از کیفیت خواب شب گذشته شما را تنظیم میکنند و در جنگ فناوریهای خانگی نظارهگر، سلامتی کاربران به سرورهایشان میفرستند. حبابهای لامپی درحال طراحی و توسعه هستند که میتوانند ضربان قلب و دمای بدن کاربر را اندازهگیری کنند. شرکت دیگری مدعی اختراع محصولی با نام تجاری Lumen شده است که برای تحلیل تنفس افراد استفاده میشود. این دستگاه لولهایشکل پس از دمیدن تنفس افراد در آن، سوختوساز بدن فرد را تحلیل و اعلام میکند آیا فرد انرژی کافی برای انجام یا ادامه تمرینات ورزشی را دارد یا خیر.
پیام بهنظر واضح میرسد. دیگر بررسی کمی وضعیت چندان الهامبخش و امیدآفرین نیست و به ضرورت تبدیل شده است. فهرست افراد مشهور و بهظاهر سالمی که در اطراف ما به معرفی و تبلیغات این دستگاهها میپردازند، میتواند مؤید این ادعا باشد. برند Coros نمونه ویژهای برای الیود، صاحب رکورد جهانی دوومیدانی، تولید کرده است. جنیفر آنیستون، ستاره هالیوود، میگوید به حلقه هوشمند محصول Oura «وابسته» شده است، زیرا همهچیز را از تنفس تا سطح اکسیژن محلول در خون و خواب رصد میکند.
اما آیا رصد لحظهبهلحظه علائم حیاتی بدن واقعا بر بهبود سلامتی مؤثر است؟ هنوز جواب مشخصی در پاسخ به این سؤال وجود ندارد. در پژوهشی علمی، افرادی که خواهان کاهش وزن بودند، به ۲ گروه استفادهکننده از فناوریهای پوشیدنی مانند ساعتهای هوشمند و افراد بدون این فناوریها تقسیم شدند. نتایج نشان میدهند که گروه بدون این فناوریها در کاهش وزن موفقتر بودند. گزارش ژورنال پزشکی آمریکا نیز نشان میدهد که استفاده از فناوریهای پوشیدنی تأثیر چشمگیری بر بهبود شرایط سلامتی افراد ندارد. موضوع دیگری که باید مدنظر داشت، محدودیتهای اندازهگیری و ارزیابی این تجهیزات در بررسی بسیاری از شاخصها هستند.
یکیدیگر از نگرانیهایی که فروش عمده و تجاریسازی این محصولات و تأثیر آنها بر کمیسازی شاخص سلامت افراد ممکن است نادیده بگیرد، سلب توانایی ما در شناخت مناسب از بدن و شرایط خودمان است. زمانی که شما سلامتیتان را به دستگاهی برونسپاری میکنید و آن را در قالب اعداد دریافت میکنید، دیگر آن ارقام، سلامتی شما نیستند. دادههای دریافتی و انباشتهشده مانع خودآگاهی شما میشوند. شما به گجتی امکان میدهید که به شما بگوید چه زمانی و به چه نحوی حرکت کنید، چه زمانی خسته یا گرسنه شوید.
برخی روزها فقط از خواب بیدار میشدم تا گزارش اپلیکیشن همراه ساعت هوشمند را درباره کیفیت خواب شب گذشته بررسی کنم و لحظهای به خودم برای بررسی اینکه هنوز خسته هستم یا خیر فرصت نمیدادم. وقتی متوجه شدم ساعت گرانقیمتم میتواند سطوح استرس را نیز اندازهگیری کند، فکر میکردم یک جام جهاننما روی مچم دارم؛ اما هرچه بیشتر از آن برای رصد میزان استرس استفاده میکردم، سطح استرسم بیشتر میشد.
برد استالبرگ، کارشناس ارزیابی عملکردها، درباره توسعه استفاده از چنین تجهیزاتی میگوید: «فرهنگ ما این باور محدودکننده را ترویج میکند که دستاوردهای اندازهگیریشونده معیار اصلی موفقیت هستند و این دستگاهها درست چنین نقشی را ایفا میکنند.» او درباره دلیل ادامه استفاده از چنین تجهیزاتی نیز اضافه میکند: «شرایط بهگونهای میشود که کاربر بهجای زندگیکردن، برای پیروزی و غلبه بر زندگی ساعت هوشمند در تلاش است. شما بهجای اینکه احساسات و ابعاد بدنتان را بشناسید، اعداد بیشتری را حفظ میکنید.»
در چنین شرایطی وقتی به این تجهیزات قسمتهای اجتماعی یا بهطور کلی رقابتی اضافه کنید، احساس کنترل و توانمندسازی که تمرینات ورزشی ممکن است به شما منتقل کند، بهسرعت تغییر ماهیت میدهد و به برعکس خود تبدیل میشود. ساعت هوشمند شما به سطح آمادگی جسمانی شما بهطور کلی یک عدد اختصاص میدهد. اکنون اگر شما در مسابقه دوومیدانی شرکت کنید و شرکتکنندهها نیز در شبکه اجتماعی متناظر این دستگاههای هوشمند حضور داشته باشند، اعداد هر یک از شرکتکنندگان در قیاس با یکدیگر براساس سن و جنسیت رتبهبندی و اعلام میشود.
این شرایط که مشابه کارکرد تلفنهای همراه و دیگر تجهیزات الکترونیکی است، آنها را به ابزارهای اعتیادآور بدل میکند. «وابستگی» همان نکتهای است که این تجهیزات برای تحریک آن طراحی شدهاند. این تجهیزات در دوران رشد و توسعه خودشان توانستند حتی تمرینات ورزشی را افیونی کنند. آنا لمبک، متخصص روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشگاه استنفورد و مؤلف کتاب «ملت دوپامین؛ جستوجوی توزان در عصر زیادهخواهیها»، دراینباره میگوید: «شما ممکن است فکر کنید یک فناوری پوشیدنی که فعالیتهایم رصد میکند، بهخودیخود وسیله بدی نباشد و آن فناوری صرفا یکساعت هوشمند است. این فناوری برای بررسی میزان ضربان قلبم به من کمک میکند و برای سلامتی من مفید است. اما در حقیقت ما پس از مدتی بهصورت جبری به این دستگاه وابسته میشویم و این همان آغاز رفتار اعتیادگونه است.»
این تجهیزات صرفا رفتار کاربران را ثبت و ضبط نمیکنند، بلکه بر آن اثر میگذارند و کاربر را وادار به رجوع میکنند. کاربر برای دریافت تأییدات بیرونی به آن وابسته میشود. این امر بهخودیخود پدیده جدیدی نیست؛ شما از وزنه برای اندازهگیری وزنتان استفاده میکنید، شاخص توده بدنی (BMI) را محاسبه میکنید یا تعداد قدمهای پیادهروی روزانه را با چنین اپلیکیشنهایی محاسبه میکنید، چراکه در مجموع سروکارداشتن با اعداد در مقایسه با تشخیص سلامتی راحتتر است. اما آنچه شما نمیتوانید تشخیص دهید، کمیسازی مسیر هر فرد بهسوی سلامتی و بهبود شرایط جسمانی اوست.
بدون تردید این تجهیزات تا مدتی میتوانند برای رسیدن به وزن ایدئال و سلامتی برای کاربران مفید باشند. اما پس از مدتی معیار موفقیت و دریافت تأییدات به اعداد تبدیل میشوند و به میزان استرس و تنش ذهنی افراد میافزایند. این فناوریها میتوانند کارآمد باشند، زیرا دادههای سلامتی کاربران را ضبط میکنند، به آنها برای تحرک و ورزش یادآوری میکنند و حتی در مواقع اورژانسی شاید بتوانند جان آنها را حفظ کنند. اما اگر موافق باشید، مدتی آنها را کنار بگذارید و بهجای دریافت سیگنالهای عددی، به بدنتان و علائم آن بیشتر دقت کنید.
منبع: نیویورک تایمز