مرجان سعیدی - همهچیز از انتشار پوستری در فضای مجازی و روی بیلبوردهای شهر با هشتگ «برای ایران» شروع شد که از قراری مهم خبر میداد؛ قراری برای دختران و بانوان مشهدی تا ایام باسعادت میلاد نبی مکرم اسلام(ص) و در سایه پرچم ایران، بار دیگر با نظام و انقلاب اسلامی تجدیدپیمان کنند. ساعت قرار 14:30 روز سهشنبه، بیستوسوم مهر اعلام شده است، اما شمار زیادی از مهربانوان مشهدی پیش از ساعت مقرر در میدان شهدا حاضر شدهاند تا در جوار گلزار نورانی شهدای گمنام مدفون در این عرصه، تصاویر ماندگاری از حضور و حماسه برجای گذارند.
در مبادی ورودی به میدان شهدا، بانوانی با چوبپر ایستادهاند تا جمعیت از نظم خارج نشود. در دو سوی عرصه هم غرفه محصولات فرهنگی و توزیع آب قرار گرفته است و ایستگاه صلواتی واقع در میدان نیز شربت و شیرینی دست مردمی میدهد که آمدهاند تا در جشن بزرگ پیامبر مهربانیها شرکت کنند.از نوزاد پنجماهه تا بانوان هفتادهشتادساله در این اجتماع زنانه حاضرند. پرچمهای رنگارنگ مزین به نام ائمه اطهار(ع) و پرچمهای ایران در دست حاضران جا خوش کرده است و با هر سرودی که نام ایران را بر لبها جاری میکند، مانند موج به حرکت درمیآید.
ادارهکل هواشناسی از دمای 28درجه هوا خبر میدهد، اما صدها تن از دختران و بانوان مشهدی در این جشن شرکت کردهاند و نور مستقیم آفتاب نیز نمیتواند آنها را از این دایره خارج کند. البته برخی از آفتاب به سایه پناه برده و روی مقوا و زیرانداز نشستهاند، اما باز هم میدان حضور را ترک نکردهاند. نکته جالب این جشن، حضور بانوانی است که حالا دیگر سنوسالی از آنها گذشته و قرص و کپسول مانند نقل و نبات، چاشنی هرروزهشان است، اما با واکر، ویلچر و عصا خودشان را به اینجا رساندهاند تا باز هم مسئولیت خون شهدا بر دوششان سنگینی نکند. با گذشت بیش از یک ساعت از شروع مراسم، همچنان بر سیل جمعیت افزوده میشود. همه باهم سرود ملی را زیرلب زمزمه میکنند و از یکدیگر عکس میگیرند.
تا آخرین لحظه پای کار هستم
پارچهای را که روی آن پرچم ایران چاپ شده، به تن کرده است، سربند سرخ یاحسین(ع) بر پیشانی دارد و نخ بادکنکهای سبز و قرمز و سفید را به واکرش گره زده است. سخت و آهسته راه میرود، اما مصمم است. حمیده سرچاهی فقط میداند که عدد سنش از شصت گذشته است و میگوید: با اینکه دیگر پیر هستم، به کوری چشم دشمنان کشورمان آمدهام تا بگویم تا آخرین لحظه پای کار این نظام ایستادهام.
حجاب را دوست دارم
زینب نصیریافشار با دخترانش که مثل هم لباس پوشیدهاند، توجهم را جلب میکنند. تفاوت سنی دخترانش یکسال است و به همین دلیل مانند دوقلوها به چشم میآیند. خودش 31ساله است و خانهدار و پوستر این مراسم را در فضای مجازی دیده و آگاه شده است. او میگوید: برای حفظ ارزشها و انقلاب اسلامی به اینجا آمدهام تا نشان دهم که نظام، رهبر معظم انقلاب و حجاب را دوست دارم و بچههایم را هم آوردهام تا این ارزشها را بهطور عملی به آنها آموزش دهم.
آیندگان بدانند
زهرا طراحان جزو کسانی است که خیلی زودتر از موعد مقرر با کودک سهونیمسالهاش به میدان آمده است و به گفته خودش با اینکه معمولا این ساعت وقت استراحت است و کمترکسی از خانه بیرون میآید، افراد زیادی سر ساعت به میدان شهدا آمدهاند.
او ادامه میدهد: دوست داشتم در عکسهایی باشم که از این مراسم ثبت میشود و در تاریخ به یادگار میماند و آیندگان بدانند که این نسل همراه بچههای کوچکشان پای کار بودند. نمیخواهم میان مردم ایران تفرقهای ایجاد شود. هرکسی نظری دارد، اما میخواهیم در کنار هم ایرانی سربلند داشته باشیم. ما آمدهایم تا بگوییم همه جوانان ما طرز فکرشان چیزی نیست که رسانههای غربی نشان میدهند.