قیام مسجد گوهرشاد به روایت شاهدان عینی

کتاب «ماکسیم بر بام» در دانشگاه فردوسی رونمایی شد

مریم محبی -  «اول که آب چشمه گیلاس رنگی شد، تعجب نکردم؛ اما قرمزی آب تمام نشد که نشد. پرسیدم و شنیدم: «قالی های پرخون مسجد گوهرشاد رو آوردن توی مسیر چشمه برای شست وشو. همون جا می شورن و می ندازن بالای تپه و کوه تا خشک بشه.» چند روز بعد که کمی سروصداها خوابید، راهی حرم شدم. هنوز رد خون در صحن دیده می شد. در روستا هم صحبت از اتفاق آن روز بود.» متنی که خواندید، یکی از روایت های ثبت شده در کتاب «ماکسیم بر بام» بود. کتابی در قالب تاریخ شفاهی که قیام مسجد گوهرشاد را از زبان شاهدان عینی روایت می کند و تحقیق و پژوهش آن بر عهده مهدی عشقی رضوانی، قربان ترخان، اسماعیل شرفی و رضا پاکسیما بوده و به قلم اکرم یعقوبی تهیه و تدوین شده است. رونمایی و جشن امضای این کتاب، سه شنبه، دوم اسفند با حضور هادی وکیلی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد و پژوهشگران آن برگزار شد.

 

جست وجو برای پیدا کردن شاهدان عینی
مهدی عشقی رضوانی، در آغاز این نشست به چگونگی شکل گیری این کتاب و مسیری که طی شد اشاره کرد و گفت: «وقتی این پروژه را به همراه دوستان شروع کردیم، یک سؤال مهم این بود که اگر بخواهیم از منظر تاریخ شفاهی به این اتفاق ورود کنیم، چطور می توانیم آدم هایی را پیدا کنیم که بتوانند برای ما از آن واقعه بگویند. بعد از همفکری به این نتیجه رسیدیم که چاره ای نداریم جز اینکه قدم به قدم بگردیم و این افراد را پیدا کنیم. ما به همراه دوستان هر روز، ظهر یا مغرب در مساجد حاضر می شدیم، به ویژه مسجدهای بافت قدیمی مشهد و آنجا با آدم های قدیمی صحبت می کردیم. اتفاق خوبی بود. در یک بازه زمانی دو و نیم ساله توانستیم به 300 مسجد سر بزنیم و در این حین توانستیم آدم های زیادی را پیدا کنیم که اغلب شاهدان عینی واقعه گوهرشاد بودند؛ آدم هایی که در تیر 1314، سن و سالشان بین 5 تا 10و 12 سال بود. در این بازه زمانی توانستیم با حدود هزار نفر مصاحبه کنیم که اکنون بسیاری شان دیگر در قید حیات نیستند.»


همچنان بخش هایی از واقعه گوهرشاد نامکشوف است
اسماعیل شرفی، دیگر پژوهشگر این کتاب که در جمع حضور داشت، در ادامه این برنامه از این گفت که گرچه در سال های گذشته توانسته ایم قدم های خوبی برای شناساندن این واقعه به مردم برداریم، با این حال، این اتفاق جای کار بسیار دارد. او گفت: «8-7 سال گذشته وقتی برای تکمیل این کار پژوهشی با دوستان مصاحبه می کردیم، خیلی از جوان ها از واقعه گوهرشاد و چند و چون آن چیزی نمی دانستند. اما در چند سال اخیر به برکت تولیدات رسانه ای توانستیم یک آگاهی بخشی را حداقل در شهر مشهد داشته باشیم. این قیام از این جهت که راوی یک ظالم است و یک مظلوم خیلی مورد توجه است و اینکه یک دیکتاتوری را به روشنی برای ما ترسیم می کند. مردمی که همیشه نقش رعیت داشتند، بعد از مدت ها لحظه ای را پیدا کردند که می توانستند دادخواه باشند و در ادامه، به پشتوانه علما و روحانیون مشهد، نهضتی شکل می گیرد. وقتی زمزمه های کشف حجاب اتفاق افتاد داستان برای مردم جدی تر هم شد. مردمی که حتی حقوق شهروندی هم نداشتند، در این غائله جرئت کردند و فریاد زدند و این برای یک دیکتاتور اصلا پذیرفتنی نبود. در این میان، چاره ای نبود جز اینکه صدای مردم در دم خفه شود و کار به جایی برسد که در حرم مطهر خون راه بیفتد. من معتقدم بخش اعظم این قیام همچنان نامکشوف باقی مانده و جای پژوهش های بیشتری دارد.»


تاریخ شفاهی واقعه گوهرشاد
هادی وکیلی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد، در ابتدای صحبتش درباره این کتاب که در قالب تاریخ شفاهی تهیه و تنظیم شده است گفت: «کتاب حاضر الگویی است از تبدیل کردن یک حقیقت تاریخی در قالب تاریخ شفاهی به یک متن نسبتا رومانتیک، یعنی نویسنده در خاطرات دیگران تصرف ادبی می کند، تصرفی که البته از نوع مجاز است و با این هدف انجام می شود که قسمت های خالی پازل را بتواند به روش درون گفتمانی تکمیل کند و یک قرائت روان تر برای مخاطب به جا بگذارد. درواقع مورخ نقش تاریخگری اش را حفظ می کند، اما متن با ضریب اندکی به سوی ادبیات داستان نگاری پیش می رود. در این مسیر، مؤلف، نقل قول مستقیم را انتخاب کرده که کار درستی است و در مجموع ماکسیم بر بام در استفاده از تکنیک های مربوط به کار تاریخ شفاهی کردن، موفق است.»


بازخوانی یک واقعه تاریخی که از مسیری استبدادی گذر کرده است
وکیلی در بخش دیگری از صحبت هایش، به خود حادثه گوهرشاد اشاره کرد: «واقعه در تیر 1314 رخ داد، اما خود کشتار در 20 و 21 تیر و شب هنگام رخ داد که تا نزدیکی های سحر ادامه پیدا کرد. دقیقا از یکی دو روز بعد، در روزنامه ها به عنوان یک بخشنامه رسمی از سوی دولت اعلام می شود که کسی حق صحبت درباره این اتفاق را ندارد. از آن زمان تا وقتی که رضا شاه سقوط می کند، هیچ مطلبی درباره این موضوع وجود ندارد. بعد از روی کار آمدن محمدرضا شاه و گذر دوره هرج و مرج جنگ جهانی دوم، نقل ها دوباره به میدان می آید و بخشی از آن ها در نشریات نسبتا آزاد دهه 30 دیده می شود. این سکوت تا سال 57 ادامه پیدا می کند. وقتی می گوییم سکوت معنایش این نیست که روایت دفن می شود، بلکه به این معنا است که روایت به شکل های دیگر به نسل های دیگر انتقال پیدا می کند. درنتیجه، ما باید آگاهی های خود را مبتنی بر حقایقی بازخوانی کنیم که از یک مسیر استبدادی عبور کرده است.»


گزارش های حکومتی سانسور شده و فراتر از آن
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی، در بخش پایانی صحبت هایش به گزارش هایی اشاره کرد که با اتکا به چنین وقایع تاریخی اثرگذاری، منتشر می شود و گفت: «نوع اول، گزارش هایی است که خود حکومت منتشر، سانسور و تحریف می کند که البته در همان فضای سانسور هم داده هایی در اختیارتان قرار می گیرد که کلمه به کلمه اش ارزش علمی زیادی دارد. در نوع دوم، فراتر از گزارشی که خود حکومت می دهد، گزارش های دیگر با موقعیت زمانی متفاوت منتشر می شود. یکی از کارهای مهم که باید انجام شود یافتن و گفت وگو با دیگرانی است که روایت های دسته اولی از این واقعه دارند. در این باره چون ایرانیانی که برای حفظ حجاب خود به عراق مهاجرت کردند یا عده ای که به افغانستان رفتند.»


یک مطالبه از آستان قدس
حسن ختام این برنامه با رونمایی و امضای کتاب ماکسیم بر بام گذشت. اکرم یعقوبی که وظیفه تدوین مصاحبه های انجام شده راویان واقعه را بر عهده داشته، در مقدمه ای که بر این اثر نوشته به این نکته اشاره کرده است که راوی ها متنوع بودند، از پسربچه ای که از نزدیک واقعه را دیده و ترس تمام وجودش را گرفته تا دختربچه ای که سروصدای جمعیت و تیراندازی او را هراسان از خواب بیدار کرده بود. او در این نشست از مطالبه ای که از آستان قدس داشت سخن گفت: «من سال هاست در حوزه الگوی زن و هویت کار می کنم. در جریان تدوین کار این سؤال برایم پیش آمد که چرا آستان قدس، از آنجایی که این واقعه در حرم مطهر رخ داد و نقش اصلی و محوری در این واقعه دارد، قدمی را برنداشته است؟ این موضوع به شدت هویتی است و می تواند به نسل جوان ما کمک کند تا بفهمد چه اتفاقی رخ داده است و ما از کجا به کجا رسیدیم. آستان قدس می تواند به این موضوع ورود کند و به عنوان مثال در صحن گوهرشاد یک موزه زنده راه بیندازد و از تمام ایران و دنیا بخواهد تا بیاید و این واقعه را از نزدیک ببیند. در صورتی که ما حتی یک المان ساده را هم در صحن گوهرشاد نمی بینیم.»

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->