قبله اول مسلمین در حصار

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی از تأثیرگذاری و جایگاه آخرین جمعه ماه مبارک رمضان می‌گوید

آمنه مستقیمی| اگرچه ما به رسم جمعه پایانی ماه رمضان یعنی برگزاری راهپیمایی روز قدس و ابراز همدردی با مردم مظلوم فلسطین و محکومیت جنایات اسرائیل خو گرفته‌ایم و با آن انس داریم، این رسم رمضانی امسال رنگ‌وبوی متفاوتی دارد. کافی است خبرهای چند ماه اخیر را بررسی کنیم و از خشونت و نسل‌کشی رژیم صهیونیستی متحیر شویم. جنایات شش ماه اخیر در غزه که تاریخ کمتر شبیه آن را به خود دیده است و اعتراض جهانی به این همه شقاوت و وارد شدن صهیونیسم‌ستیزی به فصل جدید خود، روز قدس امسال را متمایز کرده است. در بررسی دلایل این تمایز و بازخوانی دینی چرایی حمایت از مردم فلسطین، با حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامیِ پژوهشکده فرهنگ‌واندیشه، گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

روز قدس متفاوت در امسال 
 چهل‌واندی سال از نا‌م‌گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز قدس می‌گذرد و ما هرسال در این روز به‌طور نمادین، تنفر خود را از رژیم غاصب و جعلی اسرائیل، اعلام و از مردم مظلوم فلسطین حمایت می‌کنیم، اما امسال روز قدس متفاوت است و آنچه در شش ماه گذشته در غزه از جنایات بی‌سابقه رخ داده، نگاه به فلسطین و روز قدس را متفاوت کرده است.

 

ورود مبارزه با اسرائیل به فاز تمدنی 
 آنچه ماجرای فلسطین امسال را از سال‌های قبل متمایز می‌کند، رویکرد تمدنی است؛ چون با گذشت بیش از چهل سال از نام‌گذاری روز قدس توسط امام‌خمینی(ره) و معرفی اسرائیل به‌عنوان «غده سرطانی»، امروز جهان به این باور رسیده است که تمدن غربی و ادعاکننده حقوق‌بشر و مدعی حمایت از مظلومان، خود بزرگ‌ترین حامی ظلم و ظالمان است و هرآنچه امروز اسرائیل انجام می‌دهد، ناشی از حمایت همه‌جانبه غرب به‌ویژه آمریکا از اوست؛ این آگاهی جهانی یعنی طلیعه از بین رفتن تمدن غربی و نظم موجود جهانی.

 

نفرت جهانی از اسرائیل، باید فراگیر شود 
 ما از یک‌سو وظیفه‌ای نمادین داریم که با حضور در راهپیمایی روز قدس ادا می‌شود، اما فراتر از آن باید شریان‌های حیات نیم‌بند این رژیم را قطع کنیم؛ مثلا در جهان، کالای صهیونیستی استفاده نشود؛ چنان‌که یمنی‌ها راه ورود این کالا‌ها را به کشورشان بسته‌اند. نفرت جهانی از این رژیم باید فراگیر شود تا نتواند جنایات خود را عادی‌سازی کند.
در سال‌های گذشته رژیم کودک‌کش همواره درحال عادی‌سازی و تطهیر خود از جنایات بود، اما جریان غزه -که اگر در هرجای دیگر جهان رخ می‌داد، فاجعه‌ای انسانی تلقی می‌شد- ثابت کرد که صهیونیست‌ها به پشتوانه آمریکا، چگونه حجمی عظیم از کشتار‌ مردم عادی، زنان و کودکان، اسیران و بیماران را رقم می‌زنند. این جنایات به قدری با واکنش مواجه شده که دیگر هیچ بهانه‌ای برای حمایت از این نظام، باقی نمانده است و کشور‌های اروپایی نیز دیگر قادر به حمایت از اسرائیل نیستند، حتی آمریکا در آخرین قطعنامه نتوانست درخواست رسیدگی به مسئله غزه را وتو کند و به آن رأی ممتنع داد! این موج باید تبدیل به طوفان و مانع اسرائیل از بحران شود.

 

چرا نسل‌کشی؟ 
 از مسائل مهم در همه نظام‌های سیاسی، جمعیت است. جمعیت، عنصر مقوم یک دولت تلقی می‌شود. رژیم جعلی از یک‌سو جمعیت ندارد و مهاجران را جذب کرده است و به آن‌ها امکانات می‌دهد و از دیگرسو با ساکنان اصلی فلسطین، مواجه است که خطری دائمی برای هویت جعلی آن‌ محسوب می‌شوند، لذا عملا فلسطینیان را از وطن خود کوچ اجباری می‌دهد و بسیاری از آن‌ها در اردوگاه‌های لبنان، سوریه و اردن زندگی می‌کنند. آن‌ها قصد داشتند جمعیت 2میلیون‌وخرده‌ای غزه را هم بیرون کنند، اما با مقاومت مردم مواجه شدند.
آن‌ها با این رویکرد جمعیتی و با کمک نهاد‌های بین‌المللی و وتو‌های آمریکا و سلاح‌های غربی، نسل‌کشی را دامن زده‌اند و می‌خواهند ساکنان فلسطین را از بین ببرند تا دیگر مدعی‌ای برای سرزمین‌های اشغالی نداشته باشند، درحالی‌که هنوز هم جمعیت عظیمی از فلسطینی‌ها هستند که آرمانشان، آزادی وطن و قدس شریف است.
علاوه‌بر مسئله و رویکرد جمعیتی، صهیونیست‌ها دلیل سیاسی نیز برای این نسل‌کشی‌ها دارند؛ در دستورالعمل‌های ‌یهود، هر انسانی غیر از ‌یهودیان به‌مثابه انسان تلقی نمی‌شود و چه‌بسا حیوان تلقی شود که به‌راحتی می‌توان او را از بین برد! با این تفکر انحرافی است که آن‌ها حتی کودکان را انسان‌هایی که در آینده سرباز می‌شوند، تلقی می‌کنند و فارغ از اخلاق جنگ و حقوق‌بشر، این گروه را هم از بین می‌برند.

 

تعبیر جالب امام‌موسی صدر درباره اسرائیل 
 علاوه‌بر آنکه امام‌خمینی(ره) اسرائیل را غده سرطانی معرفی کرده‌اند، ‌اندیشمندانی همچون امام‌موسی صدر نیز تعابیر جالبی درباره این رژیم غاصب دارند؛ امام‌‌موسی صدر می‌گوید: اگر شیطان یک‌سو باشد و اسرائیل سوی دیگر، ما طرف شیطان قرار می‌گیریم! این یعنی رژیم جعلی به قدری فاسد، ظالم، جانی و کودک‌کش است که حتی شیطان را در رذالت، روسفید کرده است.
آنچه امروز با آن در موضوع غزه مواجه هستیم، غده‌ای سرطانی است که عملا از حالت مخفی بودن خارج شده است و همه دنیا از این سرطان اطلاع دارند، لذا روز قدس دیگر محکومیتی نمادین نیست، بلکه نشانه عزم جهانی برای از بین بردن این غده سرطانی است. طبیعتا منطقه مقاومت که امروز با حمایت‌های جمهوری‌اسلامی، قدرت یافته است و دست پر دارد، به زوال رژیم صهیونیستی که قدرت بازدارنگی خود را از دست داده است، کمک می‌کند.

 

حقانیت ایران در مبارزه با اسرائیل 
 امروز دیگر فقط مسلمانان نیستند که از مردم مظلوم فلسطین حمایت می‌کنند، بلکه جنایات اسرائیل در غزه، آزادگان سراسر جهان را به اعتراض و حرکت واداشته است، از این‌رو روز قدس امسال بیش از آنکه اسلامی باشد، انسانی است و همه جهان را متأثر می‌کند. وضعیت شش ماه اخیر غزه، حقانیت جمهوری‌اسلامی ایران در ۴۵سال گذشته، در دشمنی با اسرائیل را ثابت کرد و همگان دریافتند که چرا ما رژیم غاصب را دشمن‌ترین دشمنان می‌دانیم.

 

مشارکت مردم در صهیونیسم‌ستیزی 
 اینکه رژیم صهیونیستی طرح «از نیل تا فرات» را در سر دارد، یعنی کشور‌های منطقه هم از جنایات آن‌ها در‌امان نیستند و اسرائیل در غزه ثابت کرد از نقض هیچ‌کدام از هنجار‌های رسمی جهانی ابا ندارد و زن و کودک و اسیر و بیمار و همه را از بین می‌برد، پس ضرورت دارد همان‌طور که نیروی مقاومت با اسلحه با آن می‌جنگد، مردم هم با روش‌های اقتصادی و رسانه‌ای، نابودی این غده سرطانی را شتاب ببخشند؛ البته باید برنامه و راهبرد داشت.

 

 دین‌دار خوبی باشیم 
 با یک نگاه کلان، دین‌داری به معنای استقرار حاکمیت دین خدا و ارزش‌های الهی و قرآن و سیره پیامبر(ص) است، نه صرفا برپا داشتن نماز و روزه و انجام مناسک دینی؛ اگر دین‌داری صرفا به انجام مناسک دینی بود، باید خوارج معاصر ‌امیرالمؤمنین(ع) هم دین‌دار تلقی می‌شدند، اما آن‌ها فقط به ظواهر دین اکتفا و روح دین، یعنی ولایت ‌امیرالمؤمنین(ع)، را انکار کردند.
باید توجه کرد که دین‌داری در عصر حاضر، مواجهه با جبهه باطل است و این جبهه به عیان معلوم است؛ اینکه نظام سلطه و ظلم کجاست و مظلومان و حق‌طلبان کجا قرار دارند و طبیعتا مسلمین مدعی دین‌داری، در وهله اول در جبهه حق قرار می‌گیرند؛ همچنان‌که باید در مواجهه تمدنی، جای‌گذاری خود را معلوم کنند؛ اینکه در جبهه حق هستند و از مظلوم دفاع می‌کنند یا همراه و همفکر ظالم‌اند؟ طبیعی است که عزت و کرامت انسانی، عزت مسلمین و عزت شهروندانی که خانه‌هایشان غضب شده است و عزت قبله اول مسلمین را نمی‌توان کنار گذاشت و با اسرائیل و آمریکا و طاغوت و استکبار نجنگید.
همه مناسک دینی اعم از روزه رمضان و نماز و اتصال به خدا و معنویت، باید مقدمه‌ای باشد که در جبهه‌گیری‌ها بتوانیم جای خود را خوب، مشخص و اولویت‌بندی کنیم. همان‌طور که امام‌خمینی(ره) فرمودند: «مسئله اول جهان اسلام فلسطین است»، ما هم امروز باید بتوانیم بین این عناصر اصلی و فرعی تمیز قائل شویم و اجازه ندهیم برخی مشکلات، ما را از مبارزه با جبهه طاغوت دلسرد کند.

 

 سکوت معنادار سلبریتی‌ها 
 جریانی در جهان وجود دارد که رسانه‌ها را دراختیار گرفته و آن‌ها را ابزار سلطه خود کرده است و می‌کوشد از این طریق، صدای آزادی‌خواهان را در جهان خفه کند. در این میان، برخورد و موضع‌گیری سلبریتی‌ها نیز تأمل‌برانگیز است. آن‌ها اگرچه دیده می‌شوند و دراصطلاح به‌چشم می‌آیند، ‌اندیشمند و صاحب‌نظر نیستند و نباید برایشان نقش راهبری و جهت‌دهی به افکار عمومی را قائل شد.
اما به‌عنوان انسان، باید و می‌توانند ظالم را از مظلوم تشخیص دهند و ظلم‌ستیزی کنند ولی چون اغلب از نظر مالی به جبهه ظلم وابسته‌اند و اگر بخواهند اعتراض یا جنایات آن‌ها را محکوم کنند، بایکوت خبری می‌شوند، سکوت می‌کنند. برخی هم به‌دلیل داشتن شهروندی مضاعف(دوتابعیتی بودن) و واهمه از دست دادن چنین امتیازاتی، سکوت می‌کنند، درحالی‌که انتظار می‌رود این‌ها که شهرت خود را مدیون مردم هستند، درکنار مردم باشند و شرافت و عزت انسانی را بر نفع مادی ترجیح دهند.

پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->