کار رسانه، شوخیبردار نیست. غفلتبردار و سادگیپندار هم نیست. پلک به خطا بر هم زنیم، موجی راه میافتد و دنیا گیر میشود. همان قضیهای که شیخ اجل قرنها پیش بازگفت «سرچشمه شاید گرفتن به بیل / چو پُر شد نشاید گذشتن به پیل». سعدی در این کلام تعلیمی خود ما را به هوشیاری از نقطه آغاز فراخوانده است. بایستگیی که التزام به آن، سلامت روح و روان جامعه را به دنبال دارد. چیزی که در قضیه انتشار خبر محکومشدن تتلو به اعدام اصلا به آن توجه نشد، بلکه مسیری عکس این مهندسی سعدی حکیم را در پیش گرفتند. خبر هم که به ذات خود رونده است، اینبار انفجاری به همهسو راه باز کرد. در اندکزمانی به نشریه «گاردین» راه یافت و عکس جلد شد. جلدبودن خبر، کار خود را کرد؛ بعد دیدیم که این خبر «تکذیب» شد. اما این تکذیبیه کسر قابلاعتنایی از کسانی که خبر حکم اعدام را دریافته بودند هم پوشش نداد، چه رسد به آن سوی مرز و نشریه «گاردین» که آن را جهانی هم کرد! تجربه بیش از سی سال کار رسانهای به من میگوید از اول باید در خبر، آنهم خبرهایی با این درجه از اهمیت، دقت کرد. اصلاح بعدی اصلا افساد ایجادشده را پوشش نمیدهد. اینکه چنددرصد از افرادی که خبر اول را دریافت کردهاند، به خوانش خبر اصلاحی توفیق یابند، اول ماجراست. اینکه از همین گروه هم چقدر خبر دوم را باور کنند هم مسئله مهمی است که ما جماعت رسانهای باید بدان توجه داشته باشیم. بههرحال خبر درست و دقیق این است که مرکز رسانه قوهقضائیه اعلام کرد: «حکم نهایی تتلو هنوز صادر نشده است. او طی چند روز گذشته مشمول ارفاقات قانونی شده است و صدور حکم اعدام برای تتلو تکذیب شد.» تأسیسات ارفاقی یا ارفاقهای قانونی، امکانی است که در قوانین کیفری برای کمک به محکومان درراستای رویکرد عدالت ترمیمی، پیشبینی شده است. این یعنی راه برای تغییر حکم باز است. آنچه به تکرار باید گفت، این است که ما اهالی رسانه هرگز دقت در خبر را نباید بهازای سرعت در نشر خبر، قربانی کنیم. همین!
تصویری از صفحه اول سایت نشریه گاردین که بر اساس خبر جعلی اعدام تتلو منتشر شد.