طنین همتی|صنعت سینمای ایران، با ریشه های عمیق فرهنگی، همواره چالش های فناوری را با حفظ ذات هنری خود مدیریت کرده است. اما ظهور هوش مصنوعی این بار چالشی جهانی با ابعاد جدیدی را پیش روی اهالی سینما قرار داده است؛ چالشی که از مرزهای تولید و تدوین گذشته و به موضوع ایده پردازی و داستان نویسی هم نفوذ کرده است. در شرایطی که درعرصه فیلم سازی جهان تولید محتوا به سرعت در حال تغییر است، این پرسش برای سینمای ایران حیاتی است که چگونه می توان از مزایای هوش مصنوعی برای بهبود کیفیت و دسترسی به ابزارهای پیشرفته بهره برد، بدون آنکه هویت بومی و ایرانی در فیلم سازی تحت تأثیر قرار گیرد؟ مجید سیف العلمایی، فیلم ساز، منتقد و مشاور فیلم سازی و فیلم نامه نویسی، از جمله چهره های مشهدی است که سال هاست در کنار آموزش، راهنمایی و مشاوره به علاقه مندان سینما، تلاش می کند تا مسیر یادگیری و خلق آثار سینمایی را برای آنان ملموس تر و کاربردی تر سازد. او مأموریتش را کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی تعریف کرده تا بتوانند بهتر فیلمنامه بنویسند و اصولی، کاربردی و نتیجه محور فیلم بسازند؛ رویکردی که در تمام فعالیت های آموزشی و حرفه ای اش نمود دارد. در کنار تدریس و مشاوره، سیف العلمایی نویسندگی و فیلم سازی را نیز به طور جدی دنبال کرده و تاکنون ساخت فیلم های داستانی و مستند متعددی را در کارنامه دارد؛ آثاری که برخی از آن ها برای سازمان ها و نهادهای مختلف ساخته و ارائه شده اند.در همین راستا گفت وگویی با مجید سیف العلمایی داریم تا ما را بیشتر با روند آموزش مجازی در حوزه فیلم سازی و تحولات آن با ورود فناوری های نوین، از جمله هوش مصنوعی در این عرصه آشنا کند.
چالش آشنا نبودن مدرسان با ابزارهای نوین
سیف العلمایی با اشاره به سابقه طولانی فعالیت در زمینه آموزش غیرحضوری خود می گوید: نخستین کسی بودم که آموزش مجازی در حوزه سینما را راه اندازی کردم. حتی در کشورهای همسایه چنین تجربه ای وجود نداشت. اوایل دهه ۸۰ بود که این شیوه آموزشی را آغاز کردم و در مرداد 1383 با عنوان «آگاه فیلم» اولین «شبکه آموزش مجازی سینما» با شماره 1392 به ثبت رسمی رسید. هدف اصلی این کار، دسترسی جوانان علاقه مند در شهرها و مناطق دورافتاده به آموزش سینما بود؛ ابتدا از طریق مکاتبه و ارسال جزوات و بعدها با استفاده از اینترنت، هرچند آن زمان اینترنت به گستردگی امروز نبود.
به گفته وی، متأسفانه هنوز بسیاری از مدرسان با ابزارهای نوین آشنا نیستند. در حدی که حتی نمی دانند چطور می شود مثلا از پاورپوینت یا نرم افزارهای ساده بهره گرفت. با وجود پیشرفت های بزرگ در فناوری، از جمله هوش مصنوعی، بسیاری از مدرسان به روز نشده اند و با همان شیوه های دهه ها پیش ادامه می دهند. لازم است دوره های آموزشی برای مدرسان فیلم سازی، فیلم نامه نویسی، تصویربرداری و عکاسی برگزار شود تا بتوانند با ابزارهای جدید کار کنند.
هوش مصنوعی در سینما جای انسان را نمی گیرد
وی با تأکید بر اهمیت محتوا و فن انتقال مطالب توسط مدرس به هنرجو گفت: اینکه من حرفی برای گفتن داشته باشم مهم است، اما مهم تر از آن این است که چطور آن را بیان کنم. مدرس باید بتواند پیام خود را طوری منتقل کند که مخاطب در آموزش غیرحضوری هم آن را درک کند. چون دیگر زبان بدن یا حضور فیزیکی مطرح نیست، لحن و بیان نقش پررنگ تری پیدا می کند. این فیلم ساز و منتقد باسابقه همچنین باور دارد که هیچ کدام از شیوه های آموزش را نمی توان بر دیگری برتر دانست.به گفته وی نه کلاس های حضوری جای کلاس های مجازی را می گیرد، نه آموزش از طریق کتاب یا پادکست. هرشیوه ای جای خود را دارد و بسته به هدف و موقعیت، می تواند اثربخش باشد. مهم این است که مدرس محتوای واقعی برای انتقال داشته باشد، نه صرفا مطالبی را از جایی کپی کند و نداند چگونه آن را ارائه دهد؛ چون فن بیان و توانایی ارتباط مؤثر با مخاطب، بخش مهمی از آموزش است.
سیف العلمایی با اشاره به آغاز فعالیت خود در زمینه هوش مصنوعی از اوایل دهه ۱۴۰۰، بیان کرد: با آشنایی بیشتر با امکان های هوش مصنوعی، در تولید محتوا، آموزش و حتی نقد سینمایی وارد مرحله تازه ای شده ام. هوش مصنوعی نه جای انسان را می گیرد و نه خود مستقیما کاری انجام می دهد؛ بلکه یک دستیار امین است که به ما کمک می کند ایده ها را دقیق تر و سریع تر به نتیجه برسانیم. استفاده درست از آن منوط به تعریف روشن هدف و داشتن برنامه و جدول کاری مشخص است.به گفته این فیلم نامه نویس، سینما، آموزش و فناوری باید در کنار هم رشد کنند. برای نسل جوان و دانشجویان این حوزه، شناخت ابزارها و داشتن تفکر هدفمند بیش از هر چیز ضروری است. آینده آموزش فیلم سازی نه در حذف سنت های پیشین، بلکه در ترکیب هوشمندانه آن ها با امکانات جدید رقم خواهد خورد.
هوش مصنوعی تهدیدی برای خلاقیت انسانی نیست
سیف العلمایی با بیان اینکه این فناوری نه تهدیدی برای خلاقیت انسانی و نه جایگزین نقد و نگاه انسانی است، بلکه ابزاری در خدمت رشد و نوآوری است، یادآور شد: هوش مصنوعی مثل یک خودرو است؛ ابزار است، نه راننده. اگر بلد باشیم از امکانات آن درست استفاده کنیم، خطرناک نیست. مهم این است که انسان پشت فرمان، مهارت و آگاهی داشته باشد تا جهت درست را انتخاب کند.
این مشاورفیلم سازی با اشاره به جایگاه آموزش در رویارویی با فناوری های نو افزود: اولین لازمه آموزش هوش مصنوعی در سینما، آشنایی مدرسان با این ابزارهاست. استاد باید بداند چگونه این فناوری را در محتوای درسی خود جانمایی کند تا خروجی بهتری از آموزش بگیرد. هنوز برخی از استادان حتی کار با برنامه های آفیس را بلد نیستند، پس طبیعی است که نتوانند از امکانات جدید بهره بگیرند.وی تأکید کرد: باید یاد بگیریم از هوش مصنوعی نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان امکانی برای خلاقیت استفاده کنیم. کسی که ایده دارد و حرفی برای گفتن، می تواند با کمک این ابزار، خلاق تر شود. خودم احساس می کنم با استفاده از هوش مصنوعی، دستیار تازه ای پیدا کرده ام که هم رقیب من است و هم الهام بخش که باعث می شود خلاقانه تر فکر کنم.
سیف العلمایی ضمن اشاره به پیشرفت ابزارهای هوش مصنوعی در زمینه های گرافیکی و پویانمایی گفت: امروز می توان با این ابزارها به سادگی پویانمایی ساخت و تصاویر گرافیکی چشمگیری تولید کرد. همین امکانات باعث هیجان من در خلق آثار جدید شده است. خلاقیت در این فضا نه تنها از بین نمی رود، بلکه پیوسته در حال گسترش است.
تقلید، آفت هنر است
وی همچنین از لزوم بازنگری مداوم در روش تدریس و دوری از تکرار گفت: تقلید آفت هنر است؛ حتی از خودت نباید تقلید کنی. من هیچ وقت دوره ای را تکرار نکرده ام، همیشه طرح درسی جدید نوشتم، محتوایم را ویرایش و به روز کرده ام. باید ذهن را هر بار خانه تکانی کرد تا با تحولات تازه هماهنگ بماند. سینما هر روز در حال بهینه شدن است. دانشجویان باید فیلم های روز دنیا را ببینند، تاریخ سینما را بشناسند و از تجربه گذشته برای ساخت آینده بهره بگیرند. گذشته چراغ راه آینده است. کسی که فیلم های گذشته را نبیند، نمی تواند آینده سینما را اصلاح و بازسازی کند.
این منتقد سینما همچنین نقدی به وضعیت امروز فیلم های داخلی داشت و از ضعف فیلم نامه ها و شخصیت پردازی سخن گفت: متأسفانه در بسیاری از فیلم های اخیر، فیلم نامه و شخصیت پردازی وجود ندارد. کمدی های سطحی و فاقد محتوا زیاد شده اند. البته فیلم های خوب هم داریم، اما تعداد آثار ضعیف بالاست. مخاطب باید سخت گیر باشد تا فیلم سازان مجبور شوند سطح کار خود را بالا ببرند.
سیف العلمایی نقش رسانه ها را در ارتقای سطح سلیقه مخاطبان کلیدی دانست و بیان کرد: مطبوعات با نشر نقدهای درست و گفت وگوهای تخصصی می توانند به رشد نگاه انتقادی کمک کنند. امروز که نشریات به صورت آنلاین و جهانی در دسترس هستند، تأثیرشان بیشتر شده است. نشست های تخصصی، لایوهای آموزشی و نقدهای حرفه ای می توانند فرهنگ دیدن آگاهانه فیلم را گسترش دهند.وی تأکید کرد: باید یاد بگیریم چگونه می شود در دل محدودیت ها، خلاقانه عمل کنیم. خلاقیت و محدودیت ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. اگر سینماگران ما درک درستی از شرایط داشته باشند و مهارت های فنی، روایی و انسانی خود را تقویت کنند، آینده سینمای ایران می تواند بسیار روشن تر از امروز باشد. وی افزود: ما همه باید دست به دست هم دهیم تا هم کیفیت آثار سینمایی ارتقا یابد و هم جامعه سینمایی ایران به سمت حرفه ای گری واقعی حرکت کند.