محمدجواد اکبرپوربازرگانی
پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق
با پیروزی انقلاب اسلامی، اختلافات ایران و عراق شدت گرفت. بحرانی که در گذشته بهوسیله 2 ابرقدرت وقت مهار میشد، به بحرانی تبدیل شد که یکطرف آن کشور انقلابی ایران و طرف دیگر 2قطب جهانی قرار گرفته بودند. بهعبارت دیگر، انگیزه آغازگران جنگ علیه ایران، ترکیبی از 2 انگیزه منطقهای و جهانی بود. دنیای تقسیمشده به بلوکهای شرق و غرب و منطق حاکم بر روابط و مناسبات نظام دوقطبی، هرگونه انقلابی با ماهیت دینی و اسلامی را خلاف منافع خود ارزیابی میکرد. در نتیجه، اجازه تولد قطب مستقلی را که نطفه آن با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسته شده بود، نمیداد. از سوی دیگر، اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب بهدلیل نداشتن مشروعیت مردمی، از پیروزی انقلاب اسلامی احساس نگرانی کردند و از تأثیر آن در میان مسلمانان منطقه هراسان بودند.
در این میان، رژیم عراق ضمن نگرانی از تأثیر انقلاب اسلامی در میان مردم خود، فرصت را برای فشار به رژیم تازهتولدیافته انقلابی برای کسب امتیاز مغتنم شمرد تا به این وسیله ضمن برطرفکردن نقاط ضعف ژئوپلتیک کشورش (با تصرف ارتفاعات مرزی در غرب کشور برای امنیت بغداد و نیز با اشغال بخشی از سواحل شمالی ایران در خلیجفارس)، با گرایش به بلوک غرب، بتواند حمایت این بلوک را برای پرکردن خلأ ناشی از سقوط شاه به دست آورد و نقش ژاندارم منطقه خلیجفارس را بهعهده بگیرد. بر همین اساس، از نخستین روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضمن حمایت از گروههای ضدانقلاب، تحرکات مرزی عراق بهویژه در استانهای همجوار آغاز شد.
این تحرکات در سال1358 ضعیف بود، اما با آغاز سال1359 با بروز حوادث مهمی چون قطع رابطه آمریکا با ایران، حمله ناموفق آمریکا در طبس، روی کار آمدن صدام حسین در عراق و نیز دستگیری و اعدام آیتا... محمدباقر صدر شدت یافت. البته تجاوزات مرزی عراق در 6ماه اول سال1359 روند یکسانی نداشت، بلکه از زمان قطع رابطه آمریکا با ایران تا آستانه کودتای نوژه رو به شدت گذاشت. در تیر59، با فرارسیدن زمان اجرای کودتا و در هماهنگی با کودتاچیان، از شدت اقدامات مرزی عراق کاسته شد، اما پس از کشف کودتا دوباره این تحرکات در مردادماه روند صعودی گرفت. تجاوزات عراق در شهریورماه فوقالعاده تشدید شد و در 3دهه اول، دوم و سوم شهریورماه روند تصاعدی به خود گرفت. بدینگونه که در شهریور1359 جنگ سرد عراق علیه ایران به جنگ گرم تبدیل شد و در 16شهریور59 منطقه خانلیلی به تصرف ارتش عراق درآمد. چند روز بعد، منطقه میمک و پس از آن، پاسگاههای رشیدیه، چیلات، بیات و نیز ارتفاع گیسکه به اشغال ارتش عراق در آمد.
به موازات عملیات منظم ارتش عراق در سراسر نقاط مرزی، دشمن به اقدامات دیگری از جمله توزیع سلاح بین عشایر خوزستان و عناصر ضدانقلاب در سراسر مرز دست زد. این اقدام تاحدی گسترده بود که در برخی شهرهای مرزی، از جمله در مناطق کردنشین، خرید و فروش سلاح کاری عادی شده بود و گاهی بازار گرمی داشت. همچنین، عملیاتهای نامنظم که عموما با حمایت عراق و گاهی به دست نیروهای عراقی انجام میشد، وضعیت استانهای مرزی را ناآرام کرده بود و تلفات فراوانی را از مردم و نیروهای نظامی و انتظامی میگرفت. مینگذاری در جادهها، بمبگذاری در معابر عمومی و مراکز اقتصادی، کمین به ستونهای نظامی و خودروهای عمومی و شبیخون به مراکز مختلف، از جمله این اقدامات بود.