حمیده وحیدی| یک صبح سرد دیماه از زندگی معصومه با خبر شدیم بانوی نوزده سالهای که از چهارده سالگی از سوی پدر معتادش به عقد مردی بدون شناسنامه در آمده بود و سالها برای گذراندن امور زندگیاش به جمع کردن ضایعات مشغول بوده است. معصومه با دو فرزند سه ساله و شش ماهه در اتاقی نهمتری در خیابان بسکابادی زندگی میکرد و این در حالی بود که مادرش نیز شرایطی مشابه خودش را داشت اما چیزی که در ابتدای ورود برای ما و بعد از آن برای مخاطبان روزنامه شهرآرا قصه زندگی او را فارغ از تمام خشونتهایی که در این سالها به چشم دیده بود دردناکتر کرد، گرسنگی فرزند شیرخوارهاش بود. درماندگی مادری نوزده ساله و بدون شیر که ناچارش کرده بود مخلوط آب و آرد را در دهان جگرگوشههایش بریزد. تمام مدتی که در خانهاش بودیم متوجه شدیم معصومه هیچ نامی از شوهرش در بین صحبتها به زبان نمیآورد و وقتی جویای مسئله شدیم فهمیدیم به خواست خودش از دوران حاملگی «عه » را ترک کرده است. معصومه در تمام مدت زندگی کمتر نام شوهرش را صدا میزده و ترس عجیبی از او در دل، لفظ «عه» را در زبانش ماندگار کرده است. موقع ترک خانه او و هنگام نوشتن گزارش و همین حالا خیلی چیزها بین ما از زندگی خصوصیاش گذشت. حرفهایی که هیچ وقت به تحریر در نیامدند و شاید دل پاک و پاکدامنی او بود که باعث شد با عنایت ویژه امام رضا«ع» در کمتر از 3 روز بازخوردهای ویژهای به زندگی این بانوی نوزده ساله دریافت کنیم.
هنوز گزارش را چاپ نکرده بودیم تعدادی از همکاران شهرآرا که زمزمه زندگی معصومه را شنیده بودند آستین بالا زدند و موادغذایی، شیرخشک و مقداری لباس و پتو را به خانهاش بردند. اما صبح یکشنبه ۲۹ دیماه گویی صدای یوسف پسر شش ماهه معصومه که مخلوط آب و آرد را به دهان میریخت خیلی زود از طریق چاپ روزنامه به گوش مردم رسید چرا که از ساعت ۸ صبح تلفن تحریریه مکررا به صدا درآمد. اشخاص و گروههایی از سازمانهای مختلف مانند آتشنشانی، فاوا، میادین، پسماند، شهرسازی، آموزش و پرورش... تا مادرانی که بغض فروخورده از خواندن زندگی معصومه اجازه حرف زدن به آنها نمیداد تماس گرفتند و برای کمک اعلام آمادگی کردند. پیرمرد مهربانی به شهرداری منطقه ۱۰ مراجعه کرده بود و بیآنکه حتی سؤال و جواب بیشتری کند مبلغ یک میلیون تومان به دستمان رساند. بانویی از استان آذربایجانغربی که شهرآرا را روی سایت خوانده بود میخواست هر طور شده کالاهای اساسی را برای معصومه پست کند که این محبت از راه دور هموطن آذریزبان برایمان ستودنی بود. بانویی از ساری که عازم زیارت امام رضا«ع» بود اعلام کرد در مشهد کمکهایی را برای حمایت از معصومه به همراه خواهد آورد. بانویی دیگر با اصرار میگفت: با مادرم صحبت کردم اتاقی رایگان در اختیارش بگذاریم فرزندانش را بیاورد همینجا. صاحب تولیدی کیف و کفشی هم تماس گرفت و گفت: اینجا کار هست اما برای بیمه قولی نمیدهم.
اما پیگیری مکرر روابط عمومی کمیته امداد امام خمینی(ره) از همان ساعات آغازین صبح برای اعزام واحد بررسی، ارسال سبد کالا و مذاکره و معرفی خیرین تحسینبرانگیز بود و گزارشی تا پایان شب به خبرنگار شهرآرا با این مضمون رسید: «موضوع فوق بعد از گزارش روزنامه شهرآرا به صورت اورژانسی در دستور کار قرار گرفت، و در همان ابتدا با پیشنهاد اقدام فوری و اهدای حداقل دو سبد کالا و موادغذایی، جهت اقدام از سوی روابط عمومی با نظر مدیر کل محترم کمیته امداد استان خراسان رضوی به حوزه معاونت حمایت و سلامت خانواده ارجاع و با حضور قائم مقام و معاونت حمایت منطقه 6 بررسی و اقدام شد.»
اما چیزی از شب نگذشته بود که پیام سرکار خانم بتول گندمی عضو شورای شهر مشهد را نیز دریافت کردیم ایشان از محل اعتبارات تبصره ۸ شهرداری (کمک به اقشار آسیبپذیر) قول مساعد برای کمک به معصومه را اعلام کرد. برخی دیگر از اعضای شورای شهر نیز وضعیت معصومه را پیگیری کردند.
اما روز دوم پس از چاپ گزارش تماسهای مردمی بسیار بیشتر شد طوری که تلفن روابط عمومی و خبرنگار صفحه «شهربانو» حتی چند دقیقهای آزاد نمیشد. بخشهای عمدهای از تماسهای مردمی برای ارسال کالا به صورت مستقیم به منزل معصومه صورت میگرفت ولی به دلیل اهمیت حفظ حریم شخصی افراد، روزنامه شهرآرا از بیان آدرس خودداری کرد و به درخواست مکرر مردم مبنی بر ارائه شماره بانکی شخصی برای کمک مکرر و ماهانه با نظارت روزنامه شهرآرا حساب جدیدی برای معصومه باز شد. با فعال شدن فضای مجازی گزارش «هیچ وقت خوشبخت نبودم» جزو پربازدیدترینهای سایت قرار گرفت. مردم در روز دوم پیگیر وضعیت او بودند. شورای مشارکتهای زنان مجمع خیرین سلامت که صرفا از طریق فضای مجازی مطلع شده بود خیلی سریع معصومه را پذیرفت و به فاصله چند ساعت گزارشی از سوی روابط عمومی این شورا به روزنامه شهرآرا فرستاده شد: «با بررسی وضعیت این مادر و فرزندانش شورا در اولین گام حمایتی خود، آنان را برای چکاپ و معاینه به پزشک متخصص معرفی نمود و ضمن معرفی کودکان وی به پزشک متخصص اطفال و نوزادان جهت درمان آنان، این خانواده را تحت پوشش طرح حامی این شورا قرار داد». در گام بعدی این شورا بستههای غذایی، بستههای سلامت مادر و کودک، البسه ، کفش و اقلام بهداشتی به منظور کمک و مساعدت بیشتر به این خانواده اعطا نمود.
شایان ذکر است به منظور توانمندسازی مالی مادر خانواده نیز از سوی شورای مشارکتهای زنان مجمع خیرین سلامت خراسان رضوی اقداماتی دردست انجام است. کمکهای این شورا برای این خانواده به صورت ماهیانه خواهد بود تا مادر این خانواده دغدغهای جز سرپرستی فرزندان خود نداشته باشد.»
در سیل عظیم ابراز نگرانی و محبت همشهریان پیشنهادهایی برای اسکان رایگان در منازل وقفی نیز از طرف خیرین محترم دریافت کردیم. داروخانهای نیز برای تأمین شیرخشک به صورت ماهانه اعلام آمادگی کرد. یکی از وکلای دادگستری قول داد وکالت معصومه را به صورت رایگان در گرفتن شناسنامه برای فرزندانش به عهده بگیرد. نمایندهای از طرف تعدادی از طلاب حوزه علمیه خراسان رضوی نیز برای رسیدگی به امور معیشتی معصومه اعلام آمادگی کرد.
اما در روز دوم پس از چاپ گزارش بخش معاونت محرومیتزدایی آستان قدس رضوی با روزنامه شهرآرا وارد ارتباط شد و به نقل از این نهاد اعلام کرد: «مسئله مسکن این بانو به سرعت در دستور کار و بررسی قرار گرفته است و در چند روز آینده منزلی به صورت رهن به ایشان واگذار خواهد شد و در گامهای بعدی بنا به سطح توانمندی این بانو مشاغلی نیز جهت پیشنهاد درنظر گرفته شده است. در بحث رسیدگی به سلامت این بانو و فرزندانش آستان قدس رضوی اعلام آمادگی سریع میکند.»
در این میان یکی از خیرین مسکنساز اعلام کرد با تأیید کمیته امداد امام خمینی «ره» و تیم بازرسی مجموعه مورد نظر، خانهای به این بانو داده خواهد شد.
درخور ذکر است افرادی مختلف و فعال در سازمانهای مردمنهاد با روزنامه شهرآرا تماس گرفتند که بعد از به نتیجه رسیدن وعدههای اعلام شده قطعا اطلاعرسانی خواهد شد. شهرآرا از کلیه کسانی که در این هفته مجموعه را در این امر یاری کردند سپاسگزاری میکند.