یوسف انصاری - ستایش ۳ از همان قسمت اول با حاشیه شروع شد. گریم نرگس محمدی که نقش ستایش را بازی میکند، بهطرز عجیبی او را جوانتر از فصل دوم نشان میداد؛ یعنی حتی از همان یک ذره مو و ابروی سفید و عینک هم خبری نبود؛ موضوعی که ستایش را چند روز سوژه شوخیهای فضای مجازی کرد. حالا دوباره این سریال با سه گاف خندهدار، آنهم در کمتر از یک هفته، به سوژه داغ فضای مجازی تبدیل شده است؛ گافهایی که در ادامه به مرور آنها میپردازیم.
گاف عجیب سریال «ستایش ۳»
گریم عجیب نرگس محمدی
از لو دادن پایان سریال تا تماس الکی
گافهای این هفته ستایش با پخش تیزری از این سریال شروع شد؛ تیزری که در کمال ناباوری، پایان سریال را لو میداد و بر اساس صحنههای پخششده در آن، مخاطبان حدس زدند که ستایش با پسر خانم مظفری و حشمت فردوس با خانم بزرگ ازدواج میکنند و عروس دوم فردوس هم بازداشت میشود. کاربران فضای مجازی درباره این تیزر و محتوایش، توئیتهای زیادی نوشتند؛ مثل کاربری که نوشته بود: «خیلی سریالهاشون جذابه که همین تهِ قابل حدسش رو هم باز توی تیزر لو میدن.» با وجود این حرف و حدیثها، فریبا نادری در اینستاگرامش ویدئویی منتشر کرد و گفت پایان ستایش بر خلاف پیشبینی کاربران خیلی جذاب خواهد بود.
گاف بعدی مربوطبه صحنه به هوش آمدن بازیگر نقش مهدی در بیمارستان است، بدون هیچ جراحتی روی سر و صورت پس از یک تصادف سخت، درحالیکه تنها یک سرم به دست او وصل است. تصویر این سکانس از سریال با کپشنهای طنز، خیلی زود در فضای مجازی داغ شد. یک نفر درباره آن نوشته بود: «میگن پروفسور سمیعی به کارگردان زنگ زده و پرسیده جراحش کی بوده که از کما دراومده و فقط یه سرم بهش وصل شده!»
تماشاگران ریزبین، اما یک گاف دیگر هم از قسمت جدید ستایش گرفتهاند؛ گافی که مربوط به تماس تلفنی مهدی و ستایش است. در این سکانس بهوضوح دیده میشود که گوشی ستایش زنگ میخورد و او تماس را برقرار میکند. با عوض شدن زاویه دوربین، صفحه گوشی قرمز شده است که نشاندهنده قطع تماس است و بعد هم صفحه نمایش گوشی، خاموش میشود، ولی تماس ستایش همچنان برقرار است و مشغول صحبت با آن طرف خط است.
گاف مربوط به تماس تلفنی مهدی و ستایش
چرا بینندگان به ستایش حساس شدند؟
گاف دادن در سریالهای ایرانی یک موضوع جدید نیست. تا دلتان بخواهد، درباره گافهای طراحی صحنه در سریالهای تاریخی و غیرتاریخی ایرانی مطلب نوشته شده است. از وجود تبلیغ همراه اول و صندوق پست جدید در سکانسهای قبل از انقلاب سریال «کیمیا» بگیرید تا خطاطی مصراع معروف «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد» در سریال معمای شاه که جریانات سال ۱۳۱۸ را بازگو میکند، درحالیکه دکتر اکرامی، شاعر معروف این شعر، آن را در همین سالهای نهچندان دور سروده است. در قسمت دیگری از سریال معمای شاه هم دکتر وزیری و پسرش در ماهیتابه تفلون نیمرو میخورند، درحالیکه سال ۱۳۲۰ ظروف تفلون در بازار نبوده است. در سریال شهرزاد هم خودروهای جیپی در خیابان دیده میشوند که تازه در دوران جنگ یعنی دهه ۶۰ وارد ایران شدند نه زمانی که سریال روایت میکند، اما سوال اینجاست که چرا مخاطبان اینقدر روی ستایش حساس شدهاند؟ دلیلش را باید در همان اولین گاف سریال پیدا کرد که ابتدای مطلب گفتم.
عوامل سازنده فیلم بهجای عذرخواهی از مخاطب بابت گریم بد ستایش در فصل سوم، با جوک و شوخی از کنار موضوع رد شدند و حرفهای خندهداری مثل عمل لیزیک چشم، پوستکشی، کم شدن دغدغه و استرس ستایش و... را بهعنوان توجیه ماجرا مطرح کردند. شاید همین موضوع باعث شد بینندگان با دقت بیشتری سریال را نگاه کنند و از آن گاف بگیرند تا روی کارگردان و تهیهکننده سریال را کم کنند. سریالهای ایرانی هم که خودتان بهتر میدانید، از هرچه خالی باشند، پر هستند از گاف طراحی صحنه و فیلمنامه.
استفاده از شعر شاعری که هنوز به دنیا نیامده
نیمرو در ماهیتابه تفلون