آیینها بخش مهمی از هویت فرهنگی یک سرزمین محسوب میشوند. آنها نقش مهمی در حیات فرهنگها و مذاهب ایفا میکنند و وسیلهای برای بیان و تقویت باورها و ارزشهای مشترک، ایجاد حس اجتماع و ارتباط و کمک به افراد برای هدایت رویدادها و گذارهای مهم زندگی هستند. ازاین رو، همراه با مناسک و اعمال خاص در طول تاریخ به زیست خود ادامه میدهند.
یکی از ویژگیهای کلیدی عکاسی آیینی، توانایی آن در ثبت جنبههای بصری و حسی یک مراسم یا مراسم خاص است. این میتواند شامل استفاده از رنگ ها، لباس ها، نمادها و اشیای خاص و همچنین حرکاتی باشد که با این مراسم مرتبط هستند. همچنین، میتوان از آن برای کشف معنا و نمادگرایی در پشت آیینهای خاص و تعمیق درک ما از زمینههای فرهنگی و اجتماعی که در آن رخ میدهند، استفاده کرد.
برخی متخصصان شبیه خوانی یا تعزیه خوانی را قدیمیترین هنر نمایشی جهان میدانند؛ اما آنچه قطعی است، ظهور و بروز آن در ایران زمین به قبل از اسلام بر میگردد که در ابتدا با شبیه خوانی قصهها و روایتهای ایرانی شروع شده است (مثل سوگ سیاووش) و سپس از زمان حکومت شیعی صفویه به شکل شبیه خوانی مذهبی به حیات خود ادامه داده است که تا امروز هم -به ویژه درباره واقعه روز عاشورا- بخش مهمی از آیین مذهبی مردمان ایران است. در چند دهه گذشته برگهای تازهتر و نوین تری هم به این آیین نمایشی افزوده شده که نمونه بارز آن بازسازی واقعه روز غدیر خم است که معمولا ترکیبی از تعزیه و نمایش امروزی است.
عکسهای زیادی هرسال از مجالس تعزیه خوانی و شبیه خوانی منتشر میشود، اما تعداد کمی از این عکسها توانایی نشستن در چشم مخاطب را دارند. شناخت درست روایتی که آیین از آن برخاسته است، اولین نکتهای است که یک عکاس آیینی باید در ابتدای کار به آن اشراف داشته باشد.
عکس محمدعلی مریزاد، عکاس اهل قم، از بازسازی واقعه غدیر در قم از معدود عکسهایی است که توانایی تقریب ذهن مخاطب را به روایت واقعه دارد. هوشمندی عکاس در ترکیب بندی و انتخاب لحظه است. نکته دوم جمعیت کثیر پس زمینه عکس به صورت تار است که درعین حال، جغرافیای عکس هم آشکار نیست و دو شاخه نخل سرزمینهای عربی را در ذهن تداعی میکند. نکته آخر، آشنایی عکاس با روایت آیین باعث شده است مهمترین و آشناترین لحظه واقعه در عکس ثبت شود.