صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بدون تعامل سازنده، ممکن است نویسنده همان نگاه مداخله گرانه را به ویراستار داشته باشد و از طرفی ویراستار کم تجربه، که فقط به صورت ربات گونه نکته‌های ویرایشی را آموخته است، نتواند ویرایشی موفق و اثرگذار را ارائه دهد.

به گزارش شهرآرانیوز، همیشه این دغدغه وجود دارد که یک ویراستار چقدر می‌تواند در ویرایش درست، علمی و سنجیده یک متن سهیم باشد. همیشه این دغدغه برای نویسندگان و صاحبان اثر وجود دارد که آیا ویراستار مداخله گر است یا کار نویسنده را شسته رفته‌تر می‌کند تا متن سرراست‌تر به دست خواننده برسد.

در روند چاپ یک اثر، سه ضلعِ نویسنده، ویراستار و خواننده را باید در نظر گرفت. در این میان، درواقع، هدف اصلی خواننده است و دستاورد کوشش نویسنده و ویراستار باید اثری درخور باشد که به دست مصرف کننده برسد. ازاین رو، اگر اثری به ویراستار داده شود، تعامل بین نویسنده و ویراستار بسیار مهم است. 

بدون این تعامل سازنده، ممکن است نویسنده همان نگاه مداخله گرانه را به ویراستار داشته باشد و از طرفی ویراستار کم تجربه، که فقط به صورت ربات گونه نکته‌های ویرایشی را آموخته است، نتواند ویرایشی موفق و اثرگذار را ارائه دهد. در حالت نخست، ممکن است نویسنده به ویراستار نگاه «ویراستار خرابکار» داشته باشد، در حالت دوم هم واقعا ممکن است با ویراستاری خرابکار روبه رو باشیم که در ویرایش اثر ناموفق بوده است.

«ویراستار خرابکار»، نوشته کرول فیشر سلر با ترجمه فاطمه ترابی، همین موضوع را واکاوی می‌کند. این کتاب در همان پیشانی اثر و روی جلد نوشته است: «چگونه با نویسندگان، همکاران و خودتان خوب تا کنید؟». نویسنده کتاب خود از ویراستاران انتشارات دانشگاه شیکاگوست.

این دانشگاه شیوه نامه مشهوری دارد با عنوان «شیوه نامه شیکاگو» که نسخه ابتدایی آن در ۱۸۹۰ منتشر شد. سلر در این انتشارات مسئول پاسخ دهی به انبوه پرسش‌هایی است که در تارنمای این انتشارات بازتاب دارد و به قول خودش فقط فرصت می‌کند به برخی از آن‌ها پاسخ بدهد. نویسنده از همین فرصت به خوبی بهره گرفته است و این پرسش‌ها را مبنای نوشتن یازده فصل برای کتاب «ویراستار خرابکار» قرار داده است.

سلر در فصل دوم کتاب به سه رویکرد مهم در ویراستاری اشاره می‌کند که باید مبنای کار هر ویراستار باشد: دقت، شفافیت و انعطاف. نویسنده این سه اصل را این گونه توضیح می‌دهد: ۱. برای معرفی خودمان به نویسنده در اولین نامه یا رایانامه یا تماس تلفنی مان نشان دهیم که آدم دقیقی هستیم، ۲. بگوییم می‌خواهیم فرایند کار بینمان شفاف باشد و ۳. هیچ نشانه‌ای از ویراستار خشک و مقرراتی که نویسنده‌ها از آن هراس دارند بروز ندهیم. او با این منطق کتاب را سامان داده است.

نویسنده با انتخاب عنوانی جذاب ــ و البته به ضرر ویراستاران ــ اثری را آفریده است که خواننده، چه ویراستار باشد چه خواننده عادی، از دشواری کار ویرایش و کار پرزحمت و طاقت فرسایی که یک ویراستار در پیش دارد آگاه می‌شود. او به نوعی از ویراستار خوب و کارکشته دفاع می‌کند و پایان بندی اثر خود را هم در فصل یازده «پختگی ویراستارانه» نام نهاده است.

پس از خواندن کتاب، به نظر می‌رسد که با کتابی روبه رو هستیم که ــ برخلاف عنوان ــ نوعی دفاعیه از ویراستار و ویراستاری است. برآیند اثر به ما می‌گوید که ویراستاری حرفه‌ای بسیار سخت و دشوار است و ویراستار باید بداند برای ویرایش یک اثر چقدر وقت بگذارد و چه راه‌هایی را باید طی کند. نویسنده، همچنین، از چگونگی تعامل با قلدر‌ها می‌گوید و اختلاف نظر‌های ویراستارانه و کار‌های پیچیده و تکراری و البته به قول خودش از «وقتی گند می‌زنیم».

«ویراستار خرابکار: چگونه با نویسندگان، همکاران و خودتان خوب تا کنید؟»، نوشته کرول فیشر سلر، ترجمه فاطمه ترابی، نشر نی، ۱۸۳ صفحه، ۹۸هزار تومان.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.