میترا صدر - راز شب زندهداری عاشقان در شب قدر چیست؟ چه رازی درون خود نهفته دارد که اینگونه شیفتگانش سر بر آستان بندگی میگذارند و سبکبال بر ساحل آرامشش قدم میزنند. این چه شبی است که زن و مرد، کوچک و بزرگ به دنبال خانه امنی میگردند تا در آن دلشان را صاف کنند و سالی پربار را برای خود رقم زنند. با اینکه در این شب همه با خالق خود تنها هستند، ولی در کنار یکدیگر همچون یک تن میشوند. راز این شب چیست که تقدیرها نوشته میشود و قسمتها در آن برگردانده میشود. این شب آنقدر بزرگ است که با وجود ملاحظات بیماری کرونا باز هم دل مردم پر میکشد تا در حرم امام رضا (ع) باشند. دلشان پر میکشد تا کنار یکدیگر باشند. شاید میخواهند تا از دل شکسته فردی که بغل دستشان نشسته پلی بسازند و ارتباط قویتری با خالقشان بگیرند. هرچه هست حقیقتا عده زیادی در این چند شب قدر، قدر کنار هم بودن را میدانند و خودشان را به مراسم دعای دستهجمعی میرسانند. حالا که بیماری واگیردار آمده تکلیف چیست؟ ۲۵ نقطه در شهر مشهد انتخاب شد تا با تمهیدات خاص و ملاحظات بهداشتی پذیرای احیاداران شود. از این تعداد ۴ نقطه در منطقه ۵ بود. به این مراسمها در منطقهمان سر زدم و با مردم و مسئولان برگزارکننده آنها هم کلام شدم. همه دست به دست هم دادند تا مراسمی پرشکوه و بیخطر برگزارکنند. در این گزارش سعی دارم از حال و هوای شب عاشقان و زحمات افرادی که مسئولیت اجرای مراسم را برعهده داشتند، برایتان روایت کنم.
پرده اول مهدیه مهرآباد
از بولوار ولایت به سمت بولوار الزهرا (س) حرکت میکنیم. از انتهای بولوار الزهرا (س) و از ادامه قسمت تازه تأسیس بولوار کرامت وارد مهرآباد میشویم و خودمان را به انتهای مهرآباد ۱۳ میرسانیم. ساختمان مهدیه اینجاست. با اینکه ساختمان این مجموعه مذهبی و فرهنگی نیمه تمام است با این حال در برگزاری مراسم مذهبی همیشه پیش قدم بوده و درهای خود را روی علاقهمندان خود باز میگذارد. با اینکه در دوران کرونا به سرمیبریم و تجمع برای سلامتی تک تک هموطنانمان خطرناک است، اما وزارت بهداشت اجازه داد تا اماکن مذهبی که فضای بزرگ و مناسبی دارند با رعایت اصول و قراردادهای بهداشتی مراسم شبهای قدر را برگزار کنند. مثل همیشه اطراف مهدیه با حضور بسیجیان و نیروی انتظامی حفاظت میشود تا مشکلی در اجرای مراسم پیش نیاید و شرکتکنندگان با آرامش به مراسم بروند. همراه با همکارم آقای عطایی وارد ورودی آقایان میشویم و گفتوگوی کوتاهی با مسئول اجرایی برنامه داریم تا از روند اجرای مراسم و مراحل طی شده برایمان بگویند. جواد کاووسی، از اعضای مهدیه و عضو شورای اجتماعی محله مهرآباد، است. او میگوید: «در جلسهای که ۱۰ روز قبل از سوی شورای هیئت برگزار شد. تصمیم گرفته شد تا مراسم احیا را طبق دستورالعملهای وزارت بهداشت برگزار کنیم. حاج آقا طباطبایی، مسئول شورای هیئت و حاج آقا آخوندی، مسئول خیمه الانتظار، در جلسهای که با استاندار محترم مشهد، آقای رزم حسینی، داشتیم، درخواست برگزاری مراسم را مطرح کردند. در این جلسه با برگزاری مراسم در فضای باز موافقت شد. بعد از آن آقای ده نمکی، مسئول وزارت بهداشت نیز بیان کرد که با رعایت اصول بهداشتی و ضدعفونی اماکن، اهدای ماسک و دستکش میتوان مراسم را در خود اماکن نیز اجرا کرد. مهدیه نیز تصمیم گرفت تا مراسم را در فضای باز و در مهرآباد ۱۳ برگزار کند، اما شب نوزدهم با بارندگی و سردی هوا روبهرو شدیم و اکنون با رعایت تمام نکات بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی این مراسم در سالنهای مهدیه برگزار میشود.»
هدف مهدیه، رشد فضای معنوی استجواد کاووسی در ادامه میگوید: «برنامه شبهای قدر مهدیه ساعت ۱۰ آغاز میشود. ۱۰ تا ۱۲ شب دعای جوشن کبیر را میخوانیم، بعد از آن سخنرانی و مراسم قرآن به سر را اجرا میکنیم. امسال با وجود کرونا امکان پخش غذای سحر نداریم و تنها با یک بطری آب معدنی در زمان ورود از میهمانان پذیرایی میکنیم.» مجموعه فرهنگی مهدیه یکی از اهداف مهم خود را رشد فضای معنوی میداند. این را کاووسی میگوید و ادامه میدهد: «در این چند سال بارها استقبال علاقهمندان و شیفتگان به مراسم مذهبی و معنوی را در مهدیه شاهد بودیم، ولی با آمدن کرونا نزدیک به ۳ ماه است که هیچ مراسمی برگزار نکردیم، اما شبهای قدر و تقدیری که در این شبها رقم میخورد ما را برآن داشت تا عاشقان این شبها را دوباره کنار هم جمع کنیم. از یک هفته قبل برنامهریزی و تدارک مراسم از سوی اعضای مهدیه آغاز شد و حدود ۴۰ آقا و ۲۰ خانم همکاری خود را با مهدیه آغاز کردند. هر شب از سوی اعضا و قبل از اجرای مراسم سالنها، آبدارخانه و سرویسهای بهداشتی ضدعفونی میشود. همه شرکتکنندگان نیز قبل از ورود به سالن ماسک و دستکش دریافت میکنند و از آنها میخواهیم که در طول مراسم از آنها استفاده کنند. نزدیک به ۷۰۰ نفر میتوانند با رعایت فاصله مناسب در مراسم شرکت کنند.»
مگر میشود شبهای قدر در خانه ماند
سالن خانمها طبقه منفی یک مهدیه است و باید چند پاگرد پله را پایین بروی تا به سالن برسی. هنوز راه پلهها سنگ نشده است و کمی رفت و آمد مشکل دارد. با این حال استقبال خوبی از مراسم شده است. سالن نزدیک به ۱۵۰۰ نفر ظرفیت دارد و خانمها با فاصله مناسب ازهم درحال راز و نیاز با خالق هستند. اشکها امانشان نمیدهد و هربار که فرازی به پایان میرسد، الغوث الغوث... را میخوانند. گفتوگوی کوتاهی با خانم محبوبه دباغیان، مدیریت اجرایی مهدیه مهرآباد، دارم. خانم دباغیان سالن را نشان میدهد و میگوید: «تمام تلاش خود را به کار میبریم تا با رعایت نکات بهداشتی مشکلی در اجرای مراسم پیش نیاید. کارگروه اجرایی هیئت و کارگروه صوت و تصویر بانوان مستقل از آقایان عمل میکند. کارگروه اجرایی بانوان مسئولیت ضدعفونی سالن خواهران و تزئین سالن با پردههای مشکلی را برعهده داشتند. گروه اجرایی نوجوانان نیز در این شبها مسئولیت ضدعفونی دست بانوان و توزیع ماسک و دستکش را در ورودی سالن برعهده دارند. متأسفانه امسال پذیرایی از کودکان امکانپذیر نیست. هر شرکتکننده کتاب قرآن و دعای مخصوص به خود را دارد. امیدوارم در این شبهای پربرکت و با دعای همه عزیزان شرکتکننده در مراسم شبهای قدر به زودی این بیماری و مشکلات ناشی از آن برطرف شود.» فاطمه خانم ورودی سالن خواهران نشسته است و همانطور که قطرات اشک را از چشمانش پاک میکند از خانمها میخواهد که فاصله اجتماعی مناسب را زمان نشستن رعایت کنند. به سمتش میروم و میخواهم بدانم چرا امشب در مهدیه حضور پیدا کرده است. خودش را معرفی میکند و میگوید: «دلم دیگر طاقت نداشت، مگر میشود شبهای قدر در خانه ماند، دل آدم میترکد. بیشتر سالها به حرم مطهر میرفتم، اما امسال هم که در خانه آقا علی بن موسی الرضا (ع) بسته است. آمدم مهدیه تا راز و نیاز کنم. هموطنانم شرایط خوبی ندارند، شاید دعای تک تک ما دلشکستگان حرم مطهرش راه به جایی برد و خدا هم سلامتی را دوباره به آغوشمان برگرداند.» دوباره چشمانش پر اشک میشود و میگوید: «همسرم معلول است و نتوانست امشب همراهم بیاید و با وجود کرونا خانهنشین شده است. شرایط اقتصادی بیشتر مردم حاشیه شهر مناسب نیست و به امید خدا با برطرف شدن بیماری مشکلات هم حل میشود.» از او تشکر میکنم و امیدوارم دلش همچون چشمان اشکبار صاف و آرام شود.
پرده دوم عباسآبادوارد مفتح شرقی میشویم تا با گذشتن از زیرگذرعباس آباد وارد این محله شویم. از همان ابتدای عباسآباد ردیف کادر نیروی انتظامی و بسیج و ماشینهای آتشنشانی مشخص است. زمین ابتدای عباسآباد ۷ را موکت کرده، صندلی چیدهاند و دور تا دور آن را با داربست محصور کردهاند. نسیم خنکی میوزد و باعث خوشحالی است، چون هوا ثابت نیست و احتمال آلودگی کمتر میشود. حاضران با فاصله مناسب روی صندلیها نشسته و همراه با جوشن خوان دعا را زیر لب زمزمه میکنند. به فراز ۷۰ دعای جوشن کبیر رسیدند. یَا حَیّا قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ حَیٌّ (اى زنده پیش ازهر زنده، اى زنده پس از هر زنده، اى زنده اى که مانند او زنده اى نیست) ناخودآگاه به کسانی فکر میکنم که به علت شیوع کرونا در سراسر جهان فوت کردند. دلم میگیرد با شنیدن الغوث الغوث دوباره به فضای مراسم برمیگردم. آقایان پنج ردیف اول و خانمها ردیفهای بعدی نشستهاند. گروه دوام ثامن منطقه نیز در برنامه حضور دارد و با تب سنج دمای بدن حاضران را میسنجند تا مورد مشکوک به کرونا در مراسم حضور نداشته باشد. اعضای بسیج در ورودی قسمت خواهران و برادران حضور دارند و به حاضران ماسک، دستکش و آب معدنی میدهند. سید مرتضی حسینی، مسئول مسجد امیرالمؤمنین (ع) محله عباسآباد، میگوید: «جمعه گذشته تصمیم گرفتیم برنامه شبهای قدر را اجرایی کنیم و به دنبال مجوز رفتیم. شورای هیئت ابتدا با اجرای مراسم مخالفت کرد. با تصمیمهای جدید وزارت بهداشت و رعایت نکات بهداشتی، ضدعفونی و فاصلهگذاری اجتماعی توانستیم مراسم را در فضای باز عباسآباد ۷ برگزار کنیم. همه سازمانها نیز در اجرای مراسم همکاری داشتند. شهرداری منطقه، آتشنشانی، اورژانس، دوام ثامن، بسیج همه دست به دست یکدیگر دادند تا دراین شبها دل شکستهای در خانه نماند و فرصت دعای دستهجمعی برایش فراهم شود.» حبیب ا... صبوری، رابط کسبه محله مهدیآباد و محدوده عباسآباد، میگوید: «حدود ۱۲۰۰ پرس غذا نیز برای سحری در نظر گرفته شد، که بعد از اتمام مراسم با رعایت نکات بهداشتی تقدیم حاضران میشود.» علی نیلگون، از اعضای اجرایی مراسم، درباره تهیه صندلی مراسم میگوید: «صندلی، نور و صوت برنامه با همکاری شهرداری منطقه تهیه شد. حدود ۷۰۰ صندلی با فاصله یک متر در فضا چیده شد تا نکات بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی رعایت شود. مراسم نیز در فضای باز برگزار میشود و نیازی به تهویه هوا نداریم.» حمید رضایینژاد، یکی دیگر از اعضای اجرایی مراسم، میگوید: «برنامه از ساعت ۹:۳۰ با دعای جوشن کبیر آغاز میشود و بعد از آن سخنرانی است. امام جماعت مسجد امیرالمؤمنین (ع) سخنرانی را برعهده دارند. بعد از آن روضه و در نهایت مراسم قرآن به سر را داریم.»
فعالیت اعضای دوام ثامن درونی و قلبی است
یگانه سرشاهی، رابط دوام ثامن منطقه، در مراسم احیای عباسآباد حضور دارد و در گفتوگویی کوتاه با من میگوید: «نیت اعضای دوام ثامن برای حضور و خدمترسانی به مردم، در راه رضای خدا و به صورت خودجوش است. اعضای دوام ثامن ضمن دعا و مناجات نکات بهداشتی را به حاضران یادآوری میکنند. اعضای دوام ثامن وظیفه خود میدانند با حضور در مراسم از شیوع بیشتر بیماری جلوگیری کنند. تیم دوام ثامن منطقه از زمان شیوع بحران کرونا فعالیتهای زیادی انجام داده است. این حرکتها به صورت خودجوش انجام میشود و هر کدام از بچهها آن را وظیفه دینی و اخلاقی خود میدانند. تهیه و توزیع بسته غذایی و بهداشتی، ضدعفونی معابر بخشی از فعالیتهای اعضای دوام ثامن است، که با نیت الهی و با صفای قلب انجام میشود.»
بعد از خانم سرشاهی سراغ خانم علمی میروم. فرمانده پایگاه حضرت زهرا (س) عباسآباد میگوید: «طی یک هفته اخیر بانوان بسیجی محله همراه با آقایان تدارک مراسم شب قدر را بر عهده گرفتند. ۱۰ نفر از خواهران در این شب خدمترسانی به حاضران را برعهده دارند و بر رعایت نکات بهداشتی نظارت میکنند. توزیع دستکش، ماسک و آب معدنی نیز از سوی نیروهای بسیجی انجام میشود. امیدواریم با دعای خیر مردم این بیماری از بین برود.»
۳ ماه است که ازخانه بیرون نیامدموارد فضای برگزاری مراسم میشوم. خانمی گوشهای تنها نشسته و همراه با جوشنخوان زمزمه میکند. اسمش فاطمه است. فاطمه اکبری ۵۰ سال دارد و میگوید: «به خاطر امام حسین (ع) در مراسم شرکت کردم. امیدوارم خداوند سلامتی به همه عنایت کند و بیماری هم از بین برود.» برایش آرزوی سلامتی میکنم و به سمت مادر و پسری میروم که کنار هم دعا میخوانند. سمیه سپهری حدود ۳۰ سال دارد و میگوید: «برای فرج امام زمان (عج) و شفای مریضان امشب به اینجا آمدم. ۳ ماه است که از خانه بیرون نیامدم، ولی شب قدرحال و هوای دیگری دارد.» دلش شکسته و در حالیکه گریه میکند، میگوید: «در این مدت با ماشین و همراه همسرم دوبار تا نزدیک حرم مطهر رفتیم، امیدوارم ائمه (ع) واسطه شوند تا این بیماری زودتر از بین برود و دوباره بدون دغدغه دورهم جمع شویم.»
پرده سوم شهید شفیعی
شب از نیمه گذشته راهی گلشهر میشویم، نبش شهید شفیعی ۳۰ بنر مراسم شبهای قدر را از این سمت بولوار به آن سمت نصب کردند. جواد شهیدی، عضو هیئت خدمتگزاران آقا صاحب الزمان (عج) و از فعالان فرهنگی و مذهبی محله، به ما خیر مقدم میگوید و جمعیت حاضر در خیابان را نشانمان میدهد که همگی روی موکتها و زیراندازهای شخصیشان نشستهاند. ورودی و خروجی شفیعی ۳۰ را بستند و قسمتی از آن را به آقایان و بخشی را هم به بانوان اختصاص دادند. دعای جوشن کبیر به فرازهای پایانی رسیده است. اشکها از دیدهها جاری است و همه زیر لب سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ میخوانند و درد دلشان را به خداوند میگویند. آقای شهیدی میگوید: «۸ سال است که این مراسم را برگزار میکنیم. امسال با رعایت نکات بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در فضای بازمراسم برپا شد تا اتفاقی برای کسی رخ ندهد. شرکتکنندگان همراه خود کتاب قرآن و دعا دارند. در صورت نیاز هیئت نیز میتواند کتاب در اختیارشان بگذارد.» شهیدی لحظاتی برای رسیدگی به امور میرود و با دادن تذکر به بچههای انتظامات دوباره برمیگردد و میگوید: «مراسم ساعت ۹:۳۰ با زیارت عاشورا آغاز میشود، بعد از آن دعای جوشن کبیر خوانده میشود و بعد هم سخنرانی و مراسم قرآن به سر را داریم. سخنرانی این شبها به عهده حاج آقا حلیمی و هژبری است. امسال امکان پخش غذای سحر را نداشتیم، ولی بستههای افطار ساده را بین نیازمندان حاشیه شهر توزیع کردیم.»
خانم عبادی، از اعضای بسیج و هیئت، است و وظیفه دارد تا نکات بهداشتی را به حاضران یادآوری کند. با اینحال چشمانش خیس شده و در حال ذکر خواندن است. چند دقیقهای وقتش را میگیرم و میگوید: «از کودکی اهل مسجد بودم و همیشه برای مراسم احیا به حرم مطهر م میرفتم، اما امسال با این بیماری فرصت به دست آمد تا برای هیئت آقا امام زمان (عج) خدمت کنم. امیدوارم به زودی و با دعای خیر مردم این بیماری از بین برود و همه در صحت و سلامت باشند.»
پرده آخر محله نیزه مسجد فاطمه الزهرا (س)
لحظات پایانی این شب است از گوشه و کنار هر کوچه و پس کوچهای که رد میشویم عدهای بیرون خانه نشسته و دعا میخوانند. به گلبو ۳۸ میرسیم. دعا و سخنرانی به پایان رسیده و نوبت عاشقی کردن است. اینجا میخواهند خداوند را به کتاب الهی، آخرین پیامبرش محمد (ص) و سلاله پاکش ائمه معصوم (ع) قسم دهند تا دردهایشان را مرهم شوند و تقدیر یک سالشان را با خیر و نیکی بنویسند. حیفم میآید که در بین آنها نیستم و فارغ از امور دنیایی با آنها زمزمه نمیکنم. امیدوارم این گزارش و خواندن آن حال عدهای را خوب کند و من را بی اجر نگذارد. سید مصطفی بهشتی، نائب رئیس شورای اجتماعی محله نیزه و عضو گروه جهادی شهید یوسفزاده و مسئول هیئت خادمالزهرا (س)، همراهیمان میکند و میگوید: «همراه با اعضا قبل از آغاز ماه مبارک رمضان برای مراسم شب قدر برنامهریزی کردیم و تصمیم داشتیم در صورت پیشرفت بیماری برنامه را در فضای باز اجرا کنیم که خوشبختانه وزیر بهداشت تأیید اجرای مراسم را در اماکن مذهبی و با رعایت نکات بهداشتی دادند.»
بهشتی نیت اجرای این مراسم را دلتنگی ساکنان محله برای دعاهای دستهجمعی میداند و میگوید: «در این شبها که تقدیر ما مشخص میشود، همه دوست دارند کنار یکدیگر راز و نیاز کنند و برایشان مرهمی پیدا کنند. در این مدت اعضای گروه جهادی خدمات زیادی را به ساکنان گلشهر ارائه دادند. در این شبها نیز به جای غذای سحر بستههای افطاری ساده تهیه کردیم و به وسیله اعضا بین نیازمندان محله توزیع شد.»
دلم برای حرم علی بن موسی الرضا (ع) پر میزند
به طبقه بالا و پشت بام مسجد میروم، خانمها با رعایت فاصله طبقه دوم را پر کردند و بقیه روی پشتبام نشستند. خانم معصومه احمدی، از نیروهای بسیجی محله، است و میگوید: «به خاطر عشقم به حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) در مراسم شرکت کردم و امیدوارم این بیماری زودتر ریشه کن شود و مردم به سرکار و زندگی خود بروند. این روزها دلم برای حرم علی بن موسی الرضا (ع) پر میزند و با دیدن ضریح مطهرشان کمی آرامش میگیرم، امیدوارم با لطف و مرحمت خودشان درهای حرم به رویمان باز شود.»
لحظات پایانی است و خانم احمدی هم میخواهد حواسش به مراسم باشد. تنهایش میگذارم و در دلم برای همه آرزوی سلامتی میکنم. امشب همه عاشقان با جان و دل ذکر اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ را میگویند تا بیماری بدون شفا از در خانه یکتای بیهمتا نرود. ابیات حافظ را زمزمه میکنم؛ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند/بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند/باده از جام تجلی صفاتم دادند/چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/آن شب قدر که این تازه براتم دادند.