مدارا به این معناست که هرچه برای خودت دوست داری برای طرف مقابل هم دوست بداری. به عبارت دیگر، مدارا یعنی میتوانی جواب بدهی و برخورد تندی کنی که به قول معروف «طرف مقابل را سر جایش بنشانی»، ولی این کار را نمیکنی. نمونه این رفتار امام رضا (ع) است که در دوران زندگی، با اینطور افراد جاهل یا ناآگاه و حتی تندخو، خیلی برخورد داشت، اما با آنها مدارا میکردند.
البته درست هم این رفتار است، زیرا نباید انتظار داشته باشیم که طرف مقابل به قدر دانش، فهم و طبق روحیات ما رفتار کند. بنابراین، ما وظیفه داریم او را نگه داریم، تحملش کنیم، نرنجانیم و از خود دور نکنیم.
مدارا پذیرش مواضع غلط کسی یا تحت تأثیر قرار گرفتن نیست بلکه به این معناست که فرد کرامتی انسانی دارد و شما باید آن را در حد خودش حفظ کنید و با او بد برخورد نکنید. در این موقعیت چه کنیم.
زندگی اینطور است که اگر عاقلانه رفتار کنیم دیگران هم با ما عاقلانه رفتار خواهند کرد. از این رو، امام رضا (ع) دوستی با مردم را نیمی از عقل دانسته است و بر دوستی ورزیدن تأکید دارد. یکی از راههایش مداراست.
یعنی اگر میخواهی عاقل بودن خود را نشان دهی، باید با مردم مدارا کنی. لازم نیست حرف آنها را بپذیری و همرنگشان شوی. از سوی دیگر، معلوم نیست طرف مقابل همرنگ شما شود، ولی دست کم این است که مرنج و مرنجان.
اینکه در قرآن میفرماید اگر با دشمنان خود خوب برخورد کنی، به دوست صمیمیات تبدیل میشوند، بستگی به این دارد که انسان عاقلانه رفتار کند و البته قواعد زندگی و رفتار را با حفظ عزت خودش یاد داشته باشد.
اگر رفتاری از کسی میبینیم که غلط است و معتقدات را زیر پا میگذارد، جای مدارا نیست، اما در امور شخصی که به دین، آینده و سرنوشت انسان ضرر نمیزند، میتوان مدارا کرد.
نکته مهم پاسخ به این سؤال است که از کجا معلوم همه آنچه ما میگوییم برحق باشد؛ بنابراین انسان باید یک منظومه فکری دقیق یا ترازویی برای تشخیص حق داشته باشد و افراد را با آن تطبیق دهد. وقتی با طرف مقابل طوری رفتار کنیم که زندگیمان دچار آشفتگی نشود و از اضطراب و تلاطم درآید و از دردسر خلاصی یابد یا خود را به دردسر نیندازیم، معلوم میشود راهی که در پیش گرفتهایم و مدارایی که میکنیم درست است.