انقلابی بودن و انقلابی ماندن از مقولههای اصلی استمرار جمهوری اسلامی است. کسانی که وارد راه انقلاب اسلامی شدند به مسیر دینی و معاد و قرآن معتقد بودند. این افراد معنویت و اخلاق را باور داشتند و اهل زیارت، دعا و معنویت بودند و در واقع، معنویت را در کنار سیاست معنا کردند.
شاید بهتر باشد بگوییم انقلاب اسلامی ما از محتوای دینی و هدایت بزرگان دین، امروز جامعیت کاملی دارد و جامعهای که اعتقادات دینیاش کامل باشد، در حد استاندارد و مقبول است. به همین دلیل است که امروز باور داریم یک جامعه انقلابی که الگویش ائمه هدی هستند، شایسته نیست که بداخلاقی داشته باشد، زیرا از ویژگیهای انقلابی دور است.
کافی است بدانیم خدا در قرآن بر آن تأکید دارد و برای نمونه، در کلام نورانی حضرت امیر (ع) هست که میفرماید: هرکس صدای انسانی را بشنود که فریاد میکند «ای مسلمانان، به فریاد من برسید!» و او را کمک نکند، مسلمان نیست.
آن حضرت نمیگوید که مسلمان باشد، بلکه میفرماید هر کسی باشد. یعنی بشر در برابر همه گرفتاریهای انسانهای دنیا مسئول است و تا آنجایی که میتواند، باید کاری انجام دهد.
افزون بر این ویژگیهای مهم، جامعه انقلابی احساس خودکمبینی نمیکند، زیرا به خدا و شخصیت خود متکی است. کسی که احساس خود کمبینی کند دنبال پشتوانه و پناهگاه قدرتهای ظالم میرود و دیگر از خودش عزت نخواهد داشت.
این در حالی است که جامعه انقلابی ذلت، خودکمبینی و اسارت را نمیپذیرد بلکه اعتمادبهنفس، ایستادگی و استقلال دارد. باور کنیم عزتمندی در انقلابی بودن است و پیشرفتهایی که امروز شاهد آن هستیم برخاسته از انقلابی بودن است، زیرا جامعه غیرانقلابی مرده متحرک است و رشدی ندارد.
از سوی دیگر، یکی از سنگرهایی که اسلام به آن نظر خاص دارد خانواده است. وقتی خانوادههایی انقلابی داشته باشیم، مجموعه و جامعه را با تربیت و نیروسازی، انقلابی نگه میدارند.
اگر عکس این مسئله باشد، جامعه به سمت غیرانقلابی و غیردینی بودن گام برمیدارد. به همین دلیل است که آموزههای قرآن به خانواده توجه ویژهای دارد. پیامبر (ص) نیز در ابتدای رسالت خویش، به تربیت و هدایت نزدیکان خود مأمور بود.