عباسعلی سپاهی یونسی | شهرآرانیوز، سبک و سیاق زندگی شهری من در این سالهایی که ساکن مشهد شدهام با آنچه در زادگاهم، یونسی، تجربه کردهام بسیار متفاوت است. این گاهی برایم بینهایت آزاردهنده است هرچند میکوشم بخشی از بازی را بر هم بزنم. به قدر توانم، کوشش میکنم بازی را طوری پیش ببرم که فکر میکنم درست است، هرچند این کار سختیهای خودش را دارد.
یکی از ماجراهای من در شهر و زندگی آپارتمانی بحث زبالههایی است که در زادگاهم و در خانه ما هرگز دورریخته نمیشدند. در خانه ما اگر بهندرت ته بشقاب چند دانه برنج میماند یا چیز دیگری، غذای مرغها میشد و اگر میوهای مثل خربزه یا هندوانه خورده میشد، باز هم پوست آن غذای مرغ و خروسها یا گوسفندها میشد. دانهی خربزه یا هندوانه هم جمع و کنار دیوار و در زیر آفتاب خشک میشد، برای بو دادن در شبهای بلند زمستان یا خشک میشد برای بذر سال بعد.
در شهر، اما در خانههای فراوانی، ماندههای غذا و پوست میوه مستقیم از سطلهای زباله سر درمیآورد و بی گمان، شما هم میدانید که این «زبالههای تر» چه آسیبی به محیط زیست میزنند. وقتی زبالههایتر از جمله تفاله چای، پوست میوهها، مانده غذا و ... را در سطلهای زباله خانگی میریزیم و این زبالهها از سطلهای زباله شهری سر درمیآورند و بار کامیونهای حمل زباله میشوند، رطوبت وتر بودنشان، سبب آسیب بیشتر به تجهیزات عمومی میشود. پس خشک بودن زبالههای تولیدی از این بابت هم ارزشمند است.
نکته مهمتر از همه این موارد، شیرآبهای است که از انباشت زبالههایتر در مجاورت یکدیگر تولید میشود که آسیبهای فراوانی برای محیط زیست دارد. درباره این آسیبها آن چنان که باید و شاید مردم را آگاه نکردهایم تا دستکم بکوشند زباله خودشان را همان مقداری که میتوانند مدیریت کنند. من، اما به همان دلایلی که در شروع مطلب گفتم، دوست دارم تا جایی که میتوانم در این راه قدمی بردارم.
برای همین با شروع فصل سرما سعی میکنم زبالههایتر، خاصه پوست میوهها را خشک کنم تا کودی برای گلدانها بشوند یا غذایی برای گاوها و گوسفندهای برادرم. شاید این کار کمی سخت باشد، اما شدنی است. کافی است کمی حوصله بخرج بدهیم. کافی است که به شیرآبه متعفن تولیدشده از زبالهها فکر کنیم و آسیبی که میتواند به طبیعت وارد کند. کافی است به این فکر کنیم که چرا وقتی پوست میوهها میتوانند کاربردهای خوبی داشته باشند، باید آنها را دور بریزیم.
مگر نه ما خود را مسلمان میدانیم و دین ما اسرافکار را بهشدت سرزنش کرده است؟ هوا که سرد میشود، در همه خانهها وسایل گرمایشی هم روشن میشوند، چه بخاری گازی باشد چه بخاری گازیبرقی یا شوفاژ. هر یک میتوانند به ما کمک کنند بهراحتی پوست میوهها و تفالههای چای را خشک کنیم که همگی آب فراوانی را با خودشان وارد سطلهای زباله میکنند. شاید فکر کنید با پوستهای خشک شده میوه در شهر چه باید بکنید.
اول اینکه گروههایی هستند که کار جمعآوری این مواد را انجام میدهند و آنها را به دامداران میرسانند. دوم اینکه گاهی که به بیرون شهر میروید، میتوانید آنها را با خودتان ببرید. چه بسا با گلهای روبهرو شوید که هدیه دادن یک کیسه پوست میوه خوشمزه باعث شادی آقای چوپان میشود. یا اصلا میتوانید از پوست میوههای خشکشده به خصوص موز که آنها را ریز و خرد کردهاید، به عنوان کود برای گلدانها استفاده کنید. خلاصه اگر کمی احساس مسئولیت داشته باشیم، تلاش میکنیم تا ما هم به سهم خودمان قدمی برای خودمان و برای طبیعت برداریم. این لذتی دارد که انجام دهنده آن میداند و بس.