مرتضی محمدپور | شهرآرانیوز؛ از کشورهای آمریکای لاتین گرفته تا چشم بادامیهای شرق دور، بخش مهم مردم جهان، ایران را با فرش ایرانی به عنوان یک محصول ویژه و انحصاری میشناسند؛ کف پوشهایی که زینتبخش خانههای بسیاری از مردم دنیاست و افزون بر ارزش مادی، جایگاه معنوی آن به خصوص در نمونههای دستباف حتی برای افرادی هم که قرابتی با فرهنگ اسلامی ایرانی ندارند، ملموس و قابل درک است، با این حال هنر نابی که در تاروپود به همآمیخته این فرشها نهفته است و چشمان هر ناظری را با نقشههای اصیل و چشمنواز فرش ایرانی به خود خیره میکند، امروز در سایه بیمهری مسئولان و مردم قرار گرفته و مشکلات بی شمار، گره بر کار قالی بافان ایرانی افزوده است.
خراسان رضوی و مشهد در کشور، از قطبهای تولید فرش دستباف شناخته میشوند. براساس اعلام سازمان صمت، از ابتدای امسال با مکانیزه شدن روال صدور پروانه بهره برداری برای کارگاههای قالی بافی، دسترسی به آمار به روز تعداد کارگاههای قالی بافی میسر شده است، اما آمار دقیق کارگاههایی که در سالهای گذشته فعال شده اند، باتوجه به اینکه برخی از آنها برای تمدید پروانه بهره برداری خود اقدام نکرده یا بعد از مدتی تعطیل شده اند، دردسترس نیست؛ البته برآوردها حاکی از فعالیت ۴۰۰واحد تولید فرش دستباف به صورت غیرمتمرکز و حدود ۶۰واحد به صورت متمرکز در خراسان رضوی است. تعداد بافندگان شناسایی شده در خراسان رضوی حدود ۹۰هزار نفر است که از این تعداد حدود ۴۰ تا ۵۰هزار نفر فعال هستند.
مشاهدههای میدانی خبرنگار شهرآرا از بازار فرش مشهد نشان میدهد که دستباف قالی بافان خراسانی در یک مسیر نزولی، برای خریداران رنگ باخته است و دیگر جذابیتهای سابق را برای مشتریان ندارد. یکی از فروشندگان فرش در مشهد در این باره میگوید: مهمترین چالش موجود، طرح و نقش برخی از این فرشهاست که به طور محرز نتوانسته است خود را با تغییر سلیقه و گرایش مردم وفق دهد و حتی آن دسته از مشتریان که با بودجه کافی برای خرید فرش دستباف مراجعه میکنند، بعد از مشاهده طرح و نقشههای موجود بهحدی سرخورده میشوند که برای خرید فرش مدنظر خود به سراغ بخش مربوط به محصولات کارخانهای و ماشینی میروند.
وی میافزاید: در سالهای قبل، حجم درخورتوجهی از صادرات کشور از محل دستبافتههای قالی بافان استان تامین میشد، اما هم اکنون به این دلیل که هنرمندان خراسانی در هماهنگ کردن خود با خواستههای خریداران ناتوان هستند، بازار فرش در رکود به سر میبرد. بسیاری از این قالی بافان هنوز در اندیشه تحصیل درآمد از نقشههای پرطرفدار ۱۰ سال قبل هستند و برای همین هم معمولا فرشهای دستباف کنونی فقط میتواند مشتریانی را جذب کند که از قدیم طرفدار این نقشهها بوده اند و با این طرحها خاطره دارند، بنابراین، چون در عمل، تعداد این خریداران بسیار اندک است، وقتی مشتری استقبال نکند، فروشندگان نیز به خرید دستباف قالی بافان استان رغبتی نخواهند داشت.
یکی دیگر از فعالان بازار با اشاره به رشد تورم در چند سال اخیر، کاهش قدرت خرید مردم را عاملی مهم در رکود بازار فرش بیان میکند، میگوید: مردم دیگر توان خرید فرش دستباف را ندارند و ترجیح میدهند فرش ماشینی خریداری کنند. او با اشاره به کاهش صادرات فرش در سالهای گذشته میافزاید: برخی معتقدند که فرشهای ارزان سایر کشورها سبب این مسئله شده است، اما باید توجه کرد که فرش ایرانی، ارزش خود را در بازارهای جهانی دارد و اگر موانع برداشته و از صادرات حمایت شود، ما میتوانیم جایگاه خود را در بازارهای جهانی حفظ کنیم. این فروشنده تاکید میکند که اکنون رکود بازار داخلی و خارجی سبب شده است بسیاری از فرشهای دستباف در انبارها باقی بماند.
درحالی که کارشناسان و تحلیلگران عرصه تجارت، تشدید تحریمهای غرب علیه ایران در ۱۰ سال اخیر را علت اصلی بسیاری از مشکلات اقتصادی در دهه گذشته میدانند، بسیاری دیگر بر این باورند که با مدیریت مدبرانه و توجه ویژه به سیاستهای اقتصادمقاومتی، «شکست تحریم و نجات نظام اقتصادی کشور»، امری میسر و دردسترس است.
یکی از تولیدکنندگان و فعالان بازار فرش استان با ابراز گلایه از خودتحریمی برخی مسئولان، نگرشهای نادرست مدیریتی را زمینهساز تشدید آسیبهای ناشی از تحریمهای خارجی میداند و به شهرآرا میگوید: هیچ کس منکر این قضیه نیست که تحریم، به اقتصاد ایران و به خصوص بازار فرش آسیب زد؛ زیرا هرکس با آمار آشنا باشد، میداند که بیشتر صادرات ما تا پیش از این به خود آمریکا بود و تحریم فرش ایرانی، این بازار مشتاق را از تولیدکننده ما گرفت، با این حال حقیقت کتمان ناپذیر این است که بیش از نمایندگان کنگره آمریکا، این نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند که میتوانند حلال بسیاری از چالشهای قالی بافان ایرانی باشند. من به شما میگویم که اگر رسانه ملی با تبلیغ فرش دستباف ایرانی آشتی کند و سازمانها و نهادهای اجرایی، هدایای نفیس خود را از سکههای متعدد طلا به تختههای قالیچه دستباف تغییر دهند، گام نخست گشایش در بازار برداشته میشود و چرخه بافندگی دوباره به گردش درمیآید.
عبدا... احراری میافزاید: وقتی بانک مرکزی حکم میکند که صادرکنندگان فرش باید حداکثر تا ۶ ماه، برای تسویه ارزی اقدام کنند و ازسوی دیگر، رایزنان اقتصادی ما در سفارتخانههای جمهوری اسلامی، کوچکترین آشنایی و ارتباطی با بازار فرش دستباف ندارند، نباید انتظار داشت که تولیدکننده فرش به تنهایی بتواند بازار داخلی را سامان دهد، پا به عرصه تجارت بینالمللی بگذارد و تولید خود را به خانه میلیونها فروشنده مشتاق در کشورهای مختلف جهان برساند.
قدیمیها به یاد میآورند که در گذشته رسم بر این بود که فرش دستباف، زینتبخش جهیزیه نوعروسان باشد، اما حمایت بی حدوحصر دولت از صنایع فرش ماشینی و کارخانجات بافندگی در دو دهه گذشته باعث شده است در این بازار رقابتی، فرش ماشینی بهسادگی بتواند گوی سبقت را از همتای دستباف خود برباید. این تنها نمونهای از تغییرات گسترده در سنت و سبک زندگی مردم ماست که به هر طریق، دستاوردی جز تخریب جایگاه فرش دستباف نداشته است.
رئیس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف خراسان رضوی تاکید میکند:در سالهای اخیر، گرایشها در بازار فرش به سمت کاهش استفاده از فرش بهعنوان کف پوش سوق پیدا کرده است و مردم به جای اینکه خانه خود را فرش کنند، به پارکت و پانلهای عایق روی آورده اند. در این شرایط، حتی همان افرادی هم که به مفروش کردن منزل خود مقید هستند، به تقلید از فرهنگ خانهداری در غرب، از مفروش کردن کامل خانه خود پرهیز و به پهن کردن یک قالی در وسط پذیرایی منزل اکتفا میکنند، این درحالی است که در گذشته، اصطلاح «فرش روی فرش انداختن»، نشانه تمکن مالی افراد بود و یک سنت پسندیده شناخته میشد.
هادی مخملی بیان میکند: در گذشته که سود صادرات فرش دستباف، رقمی در حدود ۲ میلیارد دلار در سال بود، خراسان رضوی پس از آذربایجان شرقی، رتبه دوم را در تامین محصول صادراتی بازار فرش دستباف ایرانی به خود اختصاص میداد و حدود ۳۰ درصد از صادرات کشور، محصول هنر بافندگان خراسانی بود، اما درحال حاضر که ارزش ارزی صادرات فرش تا ۶۰ میلیون دلار کاهش یافته، از کیفیت و کمیت تولیدات قالی بافان استان نیز کاسته شده است، تاجایی که به دلیل گران شدن مواد اولیه، بافندگان دیگر قادر به نقشآفرینی انفرادی در بازار نیستند و فقط قالی بافانی میتوانند مشاغل خود را حفظ و کارگاههای خود را برپا نگه دارند تا سرمایهگذار و اسپانسر پیدا کنند، با این حال، چون جاذبهای برای هدایت گسترده سرمایه به سمت بازار فرش وجود ندارد، بهطورکلی نمیتوان به سمت بهبود اوضاع حرکت کرد و به آینده امیدوار بود.
پرواضح است که چالش بازار فرش، امروزه به یک مسئله چندوجهی تبدیل شده است، اما مهمتر از اینکه چه کسی مقصر این رویداد است، موضوع اصلی این است که چطور میتوان هنر قالی بافی را برای آن دسته از سرپرستان خانوار در روستاها و مناطق محروم که دارای توانمندی در تولید این محصول اصیل و گرانبها هستند، به راهکاری نه برای امرارمعاش و تامین حداقلی معیشت بلکه برای تولید ارزش افزوده و سودآوری ملی تبدیل کرد. مسلم است که سرزمین زرخیز خراسان در عرصه فرش دستباف نیز میتواند جایگاه ازدسترفته خود را احیا کند و به قطب تولید این محصول راهبردی تبدیل شود؛ به شرط اینکه همه مدیران، مسئولانه به میدان بیایند و مردم نیز بازار فرش را از حمایت ویژه خود بهرهمند کنند.