انقلاب صنعتی و توسعه چشمگیر فناوریهای ناشی از آن، سبب سرعت چشمگیری تغییرات جمعیتی شد و جمعیت شهرها را به سرعت افزایش داد. این افزایش جمعیت اثر مهمی بر مراکز شهری گذاشت و موجب از بین رفتن تعادل نظامهای اجتماعی، زیستی و محیطی شد.
اسکان جمعیت گسترده در شهرها و توسعه شهرنشینی (که بیشتر شامل مهاجران هستند)، افزایش حاشیه نشینی را درپی داشت و به دنبال آن تأثیر مهمی بر بافتهای قدیمی و فرسوده برجای گذاشت.
پیامد این رخدادها، تخریب و فرسودگی بافتهای مذکور و درنتیجه بروز مشکلات و محدودیتهای فراوانی است که امروز گریبان کلان شهرها را گرفته است. مجموع این اتفاقات، ضرورت بازآفرینی شهری را پدید آورد. «بازآفرینی شهری» واژهای است که مفاهیم گستردهای مانند نوسازی، بهسازی، بازسازی، توانمندسازی و روان بخشی شهری را دربر میگیرد؛
مقوله مهمی که به معنای احیا، تجدید حیات و نوزایی شهری و دوباره زنده شدن شهرهاست. در بازآفرینی شهری، توسعه شهری به مفهوم رشد کمی عناصر کالبدی شهر برای اسکان جمعیت و ارتقای کیفیت زندگی، درقالب طرحهای توسعه شهری رخ خواهد داد.
براساس قواعد علمی شکل گرفته در حوزه مطالعات بازآفرینی، مناطقی باید احیا، بهسازی و نوسازی شوند که در آن ها:
• دسترسی ساکنان به خدمات، محدود و وضعیت زیرساختهای شهری، نامناسب است.
• هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی محل توجه قرار نگرفته و سبب توسعه وندالیسم شده است.
• درآمد سرانه ساکنان آن منطقه، کمتر از میانگین شهر و نرخ بیکاری، بیشتر از آن است.
• واحدهای مسکونی آن کم دوام و ناایمن و تراکم ساکنان در واحد مسکونی، بیشتر از میانگین شهری است.
• مشکلات زیست محیطی دارند.
• زمینه ناهنجاریهای اجتماعی و بروز آن نسبت به میانگین شهری بیشتر است.
با وجود فعالیتهای انجام شده در قالب طرحهای بهسازی، نوسازی و سامان دهی و توانمندسازی در شهرهای مختلف، نه تنها مسائل موجود در این زمینه حل نشده، بلکه روز به روز ابعاد مسئله گستردهتر و مشکلات شهری افزونتر شده است. بی شک شهرداریها به عنوان محور اقدامات اجرایی در سطح شهر و به عنوان عالیترین و مهمترین مرجع مدیریت شهری، دارای گستردهترین و متنوعترین وظایف و مسئولیتها در موضوع بهسازی شهری هستند.
ایـن تکالیف و مسئولیت هـا جنبههای مختلف بهسازی شهری شامل برنامه ریزی، نهادسازی، تامین مالی و اجرا را دربر میگیرد.
مدیریت شهری در بازآفرینی شهر به دنبال ایجاد توازن و تعادل در زیست شهری است که براساس آن ضمن تازه گردانی کالبدی و هویتی شهر، آحاد شهرنشینان از سطح و سبک متعادلی از زندگی شهری و قابلیتهای آن بهره مند میشوند. این فرایند باتوجه به سرعت مدرنیزه شدن جوامع در اجرا با چالشها و هزینههای کلانی مواجه است که درجهت تحقق آن، دولتهای مرکزی باید از سازمانهای محلی به صورت ویژه حمایت کنند.