محمدرضا کائینی | شهرآرانیوز؛ حجتالاسلام غلامرضا اسدی از جمله شاگردان و نزدیکان مرحوم آیتا... حاج شیخ واعظ طبسی در دوران پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. او از منش سیاسی و مبارزاتی تولیت فقید آستان قدس رضوی (ع) خاطراتی شنیدنی دارد. شمهای از آن را در گفتوشنودی که در پی میآید، بیان کرده است.
بنده در سال ۱۳۱۹ در دهستان ارسک، از توابع شهرستان فردوس، به دنیا آمدهام و تحصیلات خود را در مدارس ابتدایی آنجا شروع کردم. پدرم روضهخوان و معلم قرآن آن منطقه بود. بنده چند ماهی در شهرستان بشرویه به تحصیل علوم دینی پرداختم. سپس به فردوس و در سال ۱۳۴۰ به حوزه علمیه مشهد رفتم. در آنجا سیوطی را نزد ادیب نیشابوری و مطول را خدمت آیتا... واعظ طبسی خواندم.
بله، از سال ۱۳۴۱ به بعد، نظر خود را در باره حضرت امام (ره) صراحتا بیان میکردند.
چرا، این شیوه به هیچ عنوان در حوزههای علمیه و نزد کسانی که ریاست حوزهها را به عهده داشتند قابل قبول نبود، زیرا درباره مسائل سیاسی حساسیت و تحفظ زیادی وجود داشت. رژیم نیز به کسانی که پیرو خط امام (ره) بودند اجازه فعالیت و رشد نمیداد. به همین دلیل هم برای تدریس ایشان در مدرسه مقداد، مانع ایجاد کردند. حتی در فعالیتهای خود در مسجد گوهرشاد هم با اینکه هنوز ملبس به کسوت روحانیت نبودند، با مشکلات عدیدهای روبهرو شدند.
البته مرحوم طبسی در سال ۱۳۴۰ و قبل از اینکه امام (ره) نهضت خود را علنی کنند، به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان رفته بودند، ولی در سال ۱۳۴۲ که از سوی رژیم دستگیر و به زندان قزلقلعه تهران منتقل شدند.
از آنجا که هر حرکتی در حوزه علمیه و مدارس دینی مشهد روی میداد، بلافاصله توسط زوار در سراسر ایران پخش میشد، ساواک حساسیت خاصی نشان میداد. یکی از شعب ساواک در کنار مرقد حضرت رضا (ع) بود تا مدارس علمیه اطراف حرم را زیر نظارت دائمی داشته باشند. رهبری مبارزات در مشهد، وابسته به سه شخصیت یعنی مقام معظم رهبری، مرحوم آیتا... طبسی و شهید هاشمینژاد بود که پیوسته اعلامیههای حضرت امام (ره) را به صورت مخفی در سراسر خراسان پخش میکردند.
یادم هست در سال ۱۳۴۸ این سه بزرگوار مجلس ختمی برای مرحوم جلال آلاحمد در مسجد ملاهاشم با حضور خانم دکتر سیمین دانشور برگزار کردند که در واقع اعتراضی به رژیم بود. این سه شخصیت، فعالیتهای فرهنگی متعددی را ساماندهی میکردند؛ لذا همواره از سوی رژیم تحت تعقیب بودند و زندانها و تبعیدهای زیادی را تحمل کردند. از جمله مهمترین فعالیتها، راهپیماییهای بعد از شهادت آیتا... سید مصطفی خمینی بود که بر تقویت حرکت انقلابی مردم مشهد بسیار تأثیر داشت.
بنده پس از پیروزی انقلاب مدت شش سال تبلیغات آستان قدس را به عهده داشتم و همزمان با حکم او با کمیته مرکز اسناد همکاری میکردم.
مرحوم طبسی با درایت و مدیریت خاصی، توانستند به حوزه و مخصوصا موضوع وجوهات سر و سامان بدهند و از نظر سیاسی هم، گروههای معاند را سر جایشان بنشانند. اولین استاندار مشهد، آقای طاهر احمدزاده، با جریان چپ مخصوصا چریکهای فدایی خلق ارتباط داشت و تحت عنوان تأمین امنیت شهر، از شهربانی اسلحه گرفته و فداییان خلق را مسلح کرده بود! آیتا... طبسی با رئیس شهربانی بهشدت برخورد کرد. دستور داد بلافاصله فداییان خلق را خلع سلاح کنند و با استاندار هم برخورد قاطعی کرد.
تا سال ۱۳۶۴ در آنجا بودم و بعد به دانشگاه علوم اسلامی رضوی رفتم و تا سال ۱۳۷۵ در آنجا بودم، ولی پس از اتفاقاتی که در آستان روی داد، مرحوم طبسی گفتند به آستان قدس برگردم و مدت بیست سال، مسئول بازرسی و نظارت بودم. بنده تنها مسئولی بودم که با شخص ایشان ارتباط مستقیم و رسمی داشتم.
بازرسی در سازمانهای دولتی همیشه زیر نظر عالیترین مقام آن نهادهاست، ولی ایشان این مسئولیت را به بنده سپردند و فرمودند: به من گزارش بدهید و روی آن، دستورهای لازم را میدهم.