فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

به مناسبت روز پایان سرایش شاهنامه | بالندگی هویت ایرانی در زمین زبان فارسی

  • کد خبر: ۱۰۲۴۱۸
  • ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۷
به مناسبت روز پایان سرایش شاهنامه | بالندگی هویت ایرانی در زمین زبان فارسی
علیرضا حیدری - عضو هیئت مدیره بنیاد فردوسی

در زمان بیست و پنجم اسفند، روز پایان سرایش شاهنامه، مهم‌ترین پرسشی که می‌توان مطرح کرد این است که چرا باید از زبان فارسی پاسداری کنیم و چرا فردوسی برای زنده ماندن این زبان خود را به آب و آتش زد و آن رنج را به جان خرید. چه این بیت «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» از فردوسی باشد چه نباشد و چه این رنج، بیست و پنج ساله بوده یا سی و یا سی و پنج سال طول کشیده باشد، مهم این است که حکیم توس، به خوبی اوضاع را دریافته بود و کاری کرد کارستان.

او می‌دانست زبان، پایه و بنیان فرهنگ است و ادامه فرهنگ و منش ایرانی، جز به ماندگاری زبان فارسی ممکن نخواهد بود. ازاین رو، کاری که فردوسی کرد، درکنار بازتاباندن تاریخ ایران و فرهنگ نیاکانی ما و انبوهی از خرده فرهنگ‌هایی که در دل شاهنامه آمده است، هویت دادن به زبان فارسی و جان بخشیدن به آن بود.

او به فرزانگی دریافته بود که این فرهنگ و تاریخ بر دوش زبان ایستاده است و اگر زبان فارسی آسیب ببیند و بمیرد، هیچ نشانی از آن در تاریخ و فرهنگ نخواهد ماند. او به نیکی دریافته بود که ماندگاری ایران در مفهومی گسترده، با حفظ زبان فارسی ممکن است و همه اقوام و گویش‌های ایرانی در این سپهر فرهنگی قرار دارند و با حفظ گویش و زبان خود، در دنیای فرهنگی و تاریخی بزرگ تری به نام تاریخ و فرهنگ و زبان فارسی جای دارند و در سایه این موهبت «همزبانی» پیوندی درازنا با تاریخ خواهند داشت.

هویت ما در زمین زبان فارسی بالیده و رشد کرده است و در کشاکش‌های تاریخی، این زبان فارسی بوده که، چون خونی در مویرگ‌های ایران جاری بوده و حیات و زندگی را معنا بخشیده است. فردوسی خود هم این دیدگاه را داشت که با این زبان و این سخن و واژه و کلام، هدفی جز رستگاری ایرانیان و بلکه انسان نداشت:
جهان کرده ام از سخن، چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت

به همین دلیل است که شاهنامه را باید فراتر از یک منظومه دید و آن را تجلیگاه ملیت، وحدت و اخلاق انسانی به شمار آورد. این زبان توانست پس از فردوسی، ظرفیت‌های فراوان فرهنگی را بیافریند و چه در نثر و چه در شعر و چه دانش و علم، فصلی درخشان را رقم بزند.  به راستی درخشندگی علم و دانش و ادبیات پس از فردوسی را باید مدیون پایه ریزی فرهنگی و احیای زبان فارسی به دست این پیر فرزانه توس دانست.

این است که تداوم این هویت جز به پایندگی زبان فارسی ممکن نیست و به تعبیر علی معلم دامغانی: «هویت با ویران شدن زبان، از بین می‌رود و تا شاهنامه هست زبان فارسی هم زنده خواهد ماند.» ازاین رو بیست و پنجم اسفند، روز پایان سرایش شاهنامه نیست که در واقع روز آغاز سرایش زبان و فرهنگ و منش و تاریخ ایرانی است. به ظاهر فردوسی به کارش پایان داد،  اما در اصل پنجره‌ای گشود و افقی روشن را پیش چشم ما نمایان کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->