به گزارش شهرآرانیوز، علیرضا محمدی، کمدین افغانستانی ساکن تهران، شب گذشته با روایتی از مشکلات زندگی افغانستانی های مقیم ایران در برنامه استعدایابی «عصر جدید» اجرای خود را روی صحنه برد.
اجرای علیرضا محمدی باعث اختلاف نظر و بحث داوران عصر جدید شد.
محمدکاظم کاظمی، شاعر و نویسنده افغانستانی در صفحه اینستاگرامی خود نسبت به این اختلافات واکنش نشان داد و حرف هایی را خطاب به کارن همایونفر و احسان علیخانی بیان کرد.
او نوشت:
در حاشیهٔ اجرای برنامهٔ علیرضا محمدی در «عصر جدید» سهشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۱
جناب کارن همایونفر
سلام بر شما. ما جامعهای بیصدا بودیم. رسانه نداشتیم، و نداریم. سی چهل سال، حرفهایی در دل ما بود و مجال بروز پیدا نکرد. وقتی «چهارخونه» پخش میشد و بر ما مردم، «سه شنبه» و «چهارشنبه» اسم گذاشتند، ما اعتراض کردیم ولی صدای ما به جایی نرسید. در نهایت گفتند «این طنز است، کمدی است.» و ما تحمل کردیم. در همان زمان من در مورد «چهارخونه» مطلب نوشتم و به روزنامهٔ وابسته به صدا و سیما فرستادم ولی چاپ نکردند.
سالها گذشته و نگرش مردم ایران نسبت به مهاجران افغانستان بسیار بهتر شده است. رسانهها به شکلی روزافزون به افغانستان و مردمش میپردازند. ولی در عین حال تنگناها و دشواریها همچنان هست و این حرفهایی که از زبان علیرضا محمدی درمیآید حرف دل گروه وسیعی از مردم است.
مجالی که ما در رسانهٔ ملی داریم، همین مقدار است و همین مجال اندک هم به بیان این همه درددلی که بر دلها تلنبار شده است، کفایت نمیکند.
از این روی به نظر من میشود شکیبایی پیشه کرد. یک انسان در حد ده دقیقه از صدها ساعت پخش چندین شبکهٔ رسانهٔ ملی را به حرفهایی اختصاص داده است که کمتر شنیده شده بود. سخت است انتظار داشته باشیم که او با خودش حساب و کتاب کند که بخشی را به درددل بپردازد و بخشی را به ستایش.
این تراکم انتقاد در یک برنامهٔ استندآپ کمدی را به پای این بگذارید که شخص بعد از سالها و شاید اول بار در عمرش دریچهای و مجالی چنین وسیع برای اظهار آن یافته است.
جناب احسان علیخانی
این احساس انسانی شما را که بارها در برنامههایتان بروز کرده است تحسین میکنم. چه در «ماه عسل»، چه در «عصر جدید» و آن هم بارها، نشان دادید که میشود از شهرت و محبوبیت خود برای نزدیک کردن دلها مایه گذاشت. رفتارتان و گفتارتان همواره بزرگمنشانه و از سر همدلی و همدردی بود. قدردان این منش و رفتار هستیم و خوشحالیم که امروزه در جامعهٔ ایران، به خصوص در رسانهها و در میان اهالی هنر، ادبیات و دانش، این رفتار و گفتارها روز به روز بیشتر از پیش بوده است.