هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ رمضانِ مشهد قدیم با صدای شبخوانان و نوای نقارههای حرم بهوقت سحر تا صوت اذان روی گلدستههای طلا، خاطراتی خوش، پیوسته با آداب و آیینهاست که در عبودیت مردم این دیار ریشه داشته و دارد. بخشی از این آیینها در میان مردم و برخی نیز در حرممطهر حضرترضا (ع) انجام میشده که شرح آن در اسناد باقیمانده است و قدمت بسیاری از آنها به عصر صفوی بازمیگردد.
استقبال از رمضان یا به پیشوازرفتن آن نخستین رسم ادب به ضیافت ماه خدا بوده که کم کم شکلی آیینی و مرسوم گرفته است. در مشهد قدیم باب بوده با اعلام آغاز رمضان، جوانان محله به رسم خبررسانی به محلات مختلف میرفته اند تا آمدن ماه روزه را به دیگران اطلاع دهند. در این آیین که به آن «رمضان خوانی» میگفته اند، آنان حین چرخیدن در محلات، شعری بلند به این ضرباهنگ میخوانده اند: «این در حولی رو به کربلا/ صاحب حولی وجودش بی بلا/ آی رمضون، ا... رمضون / چوبکی برداشت گفتا روزه بدار/ اگه روزه بگیرم لاغر مُشُم/ اگرم که نگیرم کافر مُشُم/ آی رمضون، ا... رمضون/ درای حولی دستگیرش طلا/ صاحاب حولی مِره کربلا/ آی رمضون، ا... رمضون/ درای حولی دستگیرش مسی/ صاحاب حولی مِره عروسی.»
در این موقع صاحب خانه باید بسته به وسع و کرمش ظرفی آجیل یا شیرینی به جمعیت پشت در میداده و شیرین کامی را برای خانواده خودش از خداوند طلب میکرده است. رمضان خوانی در دیگر نواحی خراسان نیز رواج داشته و معمولا با جمع کردن کمک مالی برای نیازمندان همراه بوده است.
برای نمونه در بیرجند «اُستا» یا «استاد»ی انتخاب میکرده اند و او همراه با جمعی از جوانان به در خانه توانگران و سرشناسان میرفته و با خواندن اشعاری که خبر از رمضان میداده، برای نیازمندان مواد غذایی جمع میکرده است: «رمِضُو یارب یارب رمضو/ رمضو آمد خوش نام خدا [..]رمضو آمد مهمانش کنید/ بز و بزغاله قربانش کنید/ رمضو آمد خوُد سیصد سوار/ چوبی وَردَشته که آی روزه بدار [..]رمضو آمد مهمانش کنید/ بز و بزغاله قربانش کنید [..]بز و بزغاله که چیزی نِمشُو/ گاو و گوساله را قربانش کنید [..]این سِرا از کیه رو وَر باده/ دو پسر داره که نو داماده [..]این سِرا از کیه رو وَر روزه/ دو دختر داره که مخمل دوزه/ این سِرا از کیه رو وَر قبرِستُو/ پدر مو گفته برو دو قرو بِستُو/ این سرا از کیه خش خش میکنه/ طبق نقره و کشمش میکنه.»
در مشهد سوای رمضان خوانی، آغاز ماه مبارک در حرم مطهررضوی نیز همیشه با دستورالعملها و به نوعی آماده باش همراه بوده است تا آیین این ایام نیز کنار سفره پهن افطار حرم مطهررضوی با شکوه هرچه تمامتر برگزار شود. نقاره نوازی برای اعلام آغاز ماه مبارک از این نخستین آداب بوده که در ساعت رؤیت هلال ماه انجام میشده است. اسناد بسیاری در مرکز اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد که بر این رسم صحه میگذارد.
هدیه دادن به نوجوانان تازه به سن تکلیف رسیده و همچنین ذبح گوسفند و نذرکردن گوشت آن برای فقیران و مستمندان معمولا با رؤیت هلال ماه مبارک انجام میشده است و یکی دیگر از آیینهای مردم خطه خراسان است. این آیین در مشهد هم وجود داشته است و دارد، اما بیشتر در میان کرمانجها و اهالی خراسان شمالی دیده میشود.
در نبود وسایل ارتباط جمعی، شب خوانان معمولا مثل پاسبانان شب، بیدارباش بوده اند. آنها فانوس به دست با طبل و شیپور در محلات مختلف میگشته و مردم را برای سحر بیدار میکرده اند. شب خوان که معمولا پیری خوش صدا و معتمد مردم بوده، اشعاری را زمزمه میکرده و گاهی دستی بر طبل میکوبیده است. از اشعاری که از قدیم باقی مانده است و آخرین شب خوانان شهر آن را در حافظه داشته اند، این بوده است: «یا رب تو به ملک خویش پاینده تویی/ در ظلمت شب صبح نماینده تویی/ درهای امید بسته شد بر من غریب/ بگشا در توای که گشاینده تویی/ یارب به محمد (ص) و علی (ع) و زهرا (س) / یا رب به حسن (ع) و حسین (ع) و پنج تن آل عبا/ عصیان مرا دو نیم کن هر سال/ نیمی به حسن (ع) بخش، نیمی به شهید کربلا.» پیش از این ایام، اما شب خوانیها در سه نوبت شب انجام میشده است.
در نوبت اول که اعلام هنگامه سحر بوده است، شب خوانان آهنگی را که مردم به آن ابوعطا میگفته اند، زمزمه میکرده اند. دومین شب خوانی یک ساعت مانده به اذان و آخرینش هم یک ربع مانده به اذان با قرائت دعای سحر آغاز میشده است. مؤذنها برای شب خوانی و گفتن اذان به بلندترین نقطه مسجد، تکیه یا آب انبار میرفته اند و علاوه بر قرائت دعا، این شعر را میخوانده اند: «شب خیز که عاشقان به شب راز کنند/ گرد در و بام دوست پرواز کنند/ هرجا که دری بود به شب میبندند/ الا در دوست را که شب باز کنند.»
چلیک زنی رسم دیگری است که نسبت به شب خوانی قدمت کمتری دارد. در چلیک زنی معمولا یکی از اهالی روستا برای بیدارکردن مردم در وقت سحر با دو چوب بر پیتی حلبی ضرب میزده است. همچنین اسنادی از دوره صفوی و قاجار باقی مانده است که میگویند هر سحر ماه مبارک به دستور متولی آستانه، نقاره چیان پس از خواندن مناجات سحر وظیفه داشتند در نقاره خانه حاضر شوند و سه ربع تمام (۴۵ دقیقه) نقاره بزنند.
این صدا زمان طبخ سحر و پهن شدن سفرهها را اعلام میکرده است. در ادامه، مؤذنان مناجاتشان را از سر میگرفته اند. مناجات خوانان در نوبت دوم تا زمانی که در «کارخانه خادمی» یا همان مهمان سرای امروزی حرم، سفره سحری خدام و کارکنان را پهن میکرده اند، میخوانده اند. پس از سحری خوردن خادمان، مناجات خوانی دوباره از سر گرفته میشده و تا اذان صبح ادامه داشته است. با طلوع آفتاب، حافظان موظف بودند آیات قرآن کریم را طبق معمول هر روز قرائت کنند. این برنامه هر سحر در ماه مبارک رمضان اجرا میشده است، با این تفاوت که در شبهای قدر دیگر نقاره نمینواختند.
سوای این، برابر با یکی از این دستورالعملهای اسنادی که از دوره قاجار باقی مانده است، مؤذنان موظف بودند چهار ساعت از شب گذشته، با حضور در گلدستههای حرم، هم صدا با یکدیگر به ذکر مناجات بپردازند. از آنجا که در این دوران شهر وسعتی نداشته و حرم نقطه مرکز این دایره بوده است، مردم هر کوی و برزن شهر میتوانسته اند نوای مناجات خوانی را بشنوند.
تلاوت و ختم قرآن یکی دیگر از آداب ماه مبارک است که از نخستین روز تا آخرین ساعت برقرارو احادیث مختلفی در باب ارزش و ثواب آن روایت شده است. این اهمیت سبب شده تلاوت کلام ا... در دورههای مختلف با آیین و رسومی همراه شود که پختن آش پس از ختم قرآن یکی از آن هاست؛ رسمی که معمولا در همه نواحی خراسان از جمله مشهد با اندک تغییراتی وجود داشته و دارد. در این آیین، رسم بوده است جمعی که معمولا اقوام یا همسایه بوده اند، در سی روز ماه مبارک ختم قرآن برمی داشته اند.
در این دور، قرعه قرائت سوره «توحید» به هر کسی میافتاده، باید پس از پایان رمضان آشی به عنوان نذر میپخته است که خراسانیها به آن آش «قل هوا...» میگفته اند. ناگفته نماند که پخش شیرینی به جای آش هم در برخی محلات مشهد باب بوده و هست. تلاوت شبانه قرآن در ماه مبارک رمضان نیز سوای خانههای مردم پیوسته در حریم حرم مطهر برگزار و هزینه آن از محل موقوفات آستانه پرداخت میشده که پرداخت هزینههای ماه مبارک از موقوفه شهبانوبیگم، یکی از این هاست.
دراین میان، ترکمنهای خراسان که برخی از آنان ساکن محلات مشهد نیز هستند، رسم داشتند که ماههای رجب، شعبان و رمضان را روزه داری کنند که به این رسم «آرازآی» میگفتند. همچنین اهل سنت خراسان نیز با خواندن «نماز تراویح» رمضانشان را با آیینی متفاوت پشت سر میگذاشتند. تراویح نمازی بیست رکعتی است که در قالب ۱۰ نماز دورکعتی، پس از اقامه نماز عشا به جماعت خوانده میشود. در این نماز امام جماعت پس از خواندن حمد، ۱۰ سوره از سورههای کوتاه قرآن مجید را به جای سوره توحید قرائت میکند.
این آیین شبیه به شب بیداری و قرآن خوانی دیگر مسلمانان در ایام ماه مبارک است که در مشهد از دیرباز با جمع شدن در مساجد و همچنین حرم مطهررضوی انجام میشود. تصحیح قرآن به دست عالمان و حافظان هم که به آن «مقابله قرآن ها» میگویند، آیینی است که در گذشته در ماه مبارک رمضان در حرم مطهر انجام میشده است. در این مراسم که هر روز (تا سی روز) برگزار میشده است، قاریان و حافظان سه ساعت به غروب مانده در ایوان طلای صحن قدیم گردهم میآمدند و یک جزء قرآن را تلاوت، تفسیر و تصحیح میکرده اند.
در کنار همه کرامات این ماه، میلاد امام حسن مجتبی (ع) در مشهد از دیرباز با پخش نان، دستگیری از نیازمندان و برپایی سفرههای افطار برای عموم در محلات همراه بوده است. مردم خراسان این رسم خوش را پس از گذر از شبهای احیا با پخش شیرینی برای مرگ ابن ملجم ادامه میدهند. در این آیین که «ملاقه زنی» نام دارد، خراسانیها شب ۲۷ماه مبارک رمضان را که شب کشته شدن ابن ملجم مرادی به دست امام حسن مجتبی (ع) است، جشن میگیرند.
در این آیین پسرهای جوان چادر یا پارچهای مشکی بر صورت میکشند و در خانه همسایهها را با ملاقه میکوبند و بدون کلامی حرف منتظر میمانند. صاحب خانه در را باز میکند، ملاقه را از شیرینی، شکلات و دیگر تنقلات پر میکند و از کوبنده در میخواهد که بر ابن ملجم لعنت بفرستد. جوان صورت پوشیده ابن ملجم را لعن میکند و میرود. در کنار این رسوم، روضه خوانی و نخل بندی در روزهای شهادت امیرالمؤمنین (ع) از دیگر آیینهایی است که در حرم مطهررضوی برگزار میشده است.
برگزاری مجلس سلام و چراغانی حرم برای میلاد حضرتامام حسن (ع)، اما رسمی بوده است که خادمان حریم حرم هرسال در ماه مبارک رمضان آن را برگزار میکرده اند. این مراسم که پس از اذان مغرب در ایوان طلای صحن قدیم برپا میشده، شامل پذیرایی از مهمانان ویژه با شربت و شیرینی میشده است. خادمان در این شب همه صحنهای حرم را با شمع، چراغ نفتی یا چلچراغهای قدیمی چراغانی میکرده اند و این روشنایی تا سحر ادامه داشته است.
تکایا، مساجد و حرم مطهر از قدیم تا به امروز در شبهای قدر و شب شهادت حضرت علی (ع) محل برگزاری مراسم عزاداری و سینه زنی بوده اند. شبیه این آیین در شهرهای دیگر خراسان به ویژه سبزوار و کاشمر با عنوان «قنبرخوانی» انجام میشود. در قنبرخوانی معمولا ظهر روز شهادت دستههای عزادار از مساجد بیرون میآیند و به سمت مسجد جامع شهر حرکت میکنند. در مسجد جامع مراسم عزاداری با جمع شدن همه دستههای عزادار انجام و ذکر مصیبت یا قنبرخوانی برگزار میشود. روایت این شب ها، اما در حرم مطهررضوی با نخلبندی رونق میگرفته است.
اسناد میگویند، از دوره صفویه شبهای احیا در حرم نخلی آراسته به پارچه مشکی روی دست خادمان میگشته و مردم را به احیا و عزا دعوت میکرده است. همچنین مراسم احیای شبهای قدر از دوره صفویه در بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) به صورت سنتی سالانه انجام شده است. در این ایام، مستغلات و دکانهای مربوط به حرم مطهررضوی تعطیل و برخلاف شبهای دیگر که چراغهای حرم در همان ابتدای شب خاموش میشده است، در این شبها باید همه صحنها تا صبح روشن میبوده است. همچنین در این شبها نقاره نوازی و نواختن طبل ممنوع بوده است.
سفره پهن سحر و افطار حرم مطهر، نه آیینی امروزی، بلکه قدمتی چندقرنی دارد، آن چنان که قدیمیترین سند موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی که به دوران صفویه میرسد و زیر عنوان آن سال ۱۱۱۱ قمری درج شده است، به این موضوع اختصاص دارد؛ پذیرایی از روزه داران زائر.
برابر اسناد باقی مانده، کارخانه مبارکه زواری یا همان مهمان سرای حضرتی در همه شبهای ماه مبارک رمضان باز بوده است و کارکنانش از زائران پذیرایی میکرده اند. برای همین کارکنان کشیک حرم به خانه نمیرفتند و در محل کارخانه خادمی افطار میکردند. در این اسناد حتی نوع غذا و چگونگی پذیرایی از مهمانان هم نوشته شده است. برای مثال، بر اساس فصول مختلف سال غذاهایی، چون قورمه، بورانی، بادمجان، آش، پلو با گوشت، پنیر، ماست، انواع میوه، شربت سکنجبین، حلوا و شیرینی در فهرست طبخ قرار میگرفته و پرداخت هزینه تهیه این مواد غذایی نیز برعهده آستان قدس رضوی بوده است.