او بهحق مصداق یاری غمگسار بود. بسیار فداکار و از عقل و هوشی سرشار برخوردار بود. ثروت، جان، آبرو، هستی، خوشی و تمام امکانات مادی و معنویاش را به پای رسولا... (ص) ریخت. تحریم اقتصادی و وضع سخت شعب ابیطالب او را از پا نینداخت و بر مقاومتش افزود. اذیتوآزار مشرکان و منافقان از او شیرزن ساخت. چند روز پس از وفات ابوطالب او نیز مظلومانه جان داد.
بعد از رحلت این دو عنصر مقاومت، سختگیری بر رسولاکرم (ص) به اوج رسید، زیرا دو رکن مهم و اساسی را در زندگی و مبارزه از دست داد. بعد از خدیجه (س) هرگاه نام او برده میشد، پیامبراکرم (ص) با عظمت از او یاد میکرد و گاهی اشکش جاری میشد. این نهایت وفاق او را با رسولا... (ص) نشان میدهد.
روزی یکی از همسران پیامبر (ص) گفت: «پیرزنی این اندازه مهم نیست که به او اهمیت میدهید!» پیامبر (ص) فرمود: «چه میگویی؟ خدیجه (س) برای من با همه فرق داشت!»
بهاتفاق شیعه و سنی، تا خدیجه (س) زنده بود، پیامبراکرم (ص) همسر دیگری انتخاب نکرد.
زهرا (س) کوچکترین دختر او بود. خدیجه (س) بعد از خود برای دخترش فاطمه (س) نگران بود. شب عروسی حضرت علی (ع) و فاطمه (س) وقتی عروس و داماد روانه اتاق شدند، خانمها پشت در اتاق جمع شدند. پیامبر (ص) فرمود: «کسی اینجا نماند.» بعد از مدتی پیامبر (ص) عبور کنند و دیدند اسما بنت عمیس نرفته است.
فرمودند: «نگفتم کسی اینجا نباشد؟ تو چرا نرفتی؟» پاسخ داد: «یا رسولا... (ص)، خدیجه (س) هنگام وفاتش به من وصیت کرد و گفت من میمیرم درحالیکه نگران دخترم فاطمه (س) هستم؛ شب عروسی دختر به مادر نیاز دارد، درحالیکه من نیستم. به تو وصیت میکنم که پیرامون او باش!»
خدیجه (س) کانون مهر محمد (ص) بود. حضرت محمد (ص) پس از دریافت نخستین وحی، با تنی لرزان و مضطرب بهدلیل تحمل سنگینی بار پیام الهی از «حرا» بهسوی خدیجه (س) روان شد و فرمود: «زملونی، دثرونی/ مرا پوشش بده!» خدیجه (س) او را در بر گرفت. در این هنگام آرامشی وصفناپذیر سراسر وجود حضرت محمد (ص) را فراگرفت. آری. محمد (ص) در این هنگام به پناهگاهی چونان خدیجه (س) سخت نیازمند است.
با اینکه کوهی استوار مانند ابوطالب از او حمایت میکرد، در آن لحظات به خدیجه (س) پناهنده شد. همانگونه که فاطمه (س) امابیها یعنی پناهگاه پدر شد، خدیجه (س) هم امزوجها یعنی پناهگاه شوهر بود.
خدیجه (س) زنی بینهایت کمالیافته و درنهایت فهم، بانویی فهیمه بود. یقین و باور عمیق و ژرف او سرچشمه همه صبوریهای او شد. او مفتخر است به اینکه نخستین زنی است که به حضرت محمد (ص) ایمان آورد. وقتی کسی به او ایمان نمیآورد، خدیجه (س) ثروتش را بیمنت و بیدریغ بهپای اسلام و مسلمین ریخت و از انفاق و مواسات عبور کرد و به قله بلند و رفیع ایثار دست یافت. ازاینرو، خدیجه (س) «بانوی ایثار» نام گرفت.
شکر خدا که تحت لوای خدیجهایم
بعد از هزار سال گدای خدیجهایم
اصلا به من چه مردم دنیا پی چهاند
ماها که در پی نوههای خدیجهایم