فصل جوانی بهار زندگی است، از این رو هم نشینی با جوانان امیدافزاست و روح و جان آدمی را شاداب و باطراوت میسازد.
شمیم جوانی، مشام دل را عطرآگین میکند. پیامبر رحمت (ص) فرمود: «من شما را به جوانان سفارش میکنم؛ چون دلهایی نرم و احساساتی رقیق دارند.» آن گاه فرمود: «وقتی خداوند مرا به پیامبری برانگیخت، این جوانان بودند که با من هم پیمان و هم داستان شدند و کسانی که با من مخالفت کردند، سالمندان و سال خوردگان بودند.»
در قرآن میخوانیم: به موسی ایمان نیاورد مگر نسل نو، درحالی که سخت از فرعون و هوادارانش هراس داشتند؛ چون در شرایط اختناق و تهدید به سر میبردند، اما جوانان هنگامی که با شاهد دلربای حقیقت روبه رو میشوند، سر از پا نمیشناسند و در راه وصال حق خطرپذیرند.
جوان همان رند عالم سوزی است که با مصلحت بینی، سروکاری ندارد. رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار؟ امام صادق (ع) به ابی جعفر احول فرمود: رفتی بصره؟ گفت: آری! فرمود: چگونه دیدی اقبال مردم را به ولایت و امامت ما؟ گفت: خیلی کم. فرمود: تو باید به سوی نسل جدید میرفتی؛ زیرا آنها شتاب بیشتری به سوی خوبیها دارند.
پیامبر خوبیها بعد از فتح مکه، جوانی را به امارت این شهر منصوب کرد و نیز جوانی را به فرماندهی لشکر برگزید و وقتی بعضی یاران زبان به اعتراض گشودند، فرمود: بزرگتر برتر نیست، برتر بزرگتر است.
روزی رهبر مسلمین امام علی (ع) به همراه قنبر به بازار رفتند و دو پیراهن خریدند و پیراهن بهتر و گرانتر را به قنبر دادند. قنبر گفت: شما خود به پوشیدن آن سزاوارترید. امام (ع) فرمود:، ولی تو جوانی و در تو گرایش به زیبایی است.
آری! امام متقین برای زیبایی گرایی جوانان نیز اهمیت قائل است. سرآمد همه جوانان، جوانی است که اخلاق، روش و منش او از همه شبیهتر به پیامبر اکرم (ص) است! (اشبه النـاس خلقا و سمتا برسول ا...!) هرگاه مردمان تشنه دیدار رسول ا... (ص) میشدند، به او نگاه میکردند؛ (کنا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا الیه.)
اى ورق روى تو عنوان حُسن
خال و خطت نقشه ایوان حسن
نسل جوان را به جهان رهبرى
جلوه توحیــد علـــى اکبرى
گرچه خداوند وجود و عدم
خلق نکــرده دو نفر مثل هــم
لیک چو رخسار تو را آفـرید
نقش تو را شکل محمد کشید
چشم تو بیناى همه ماسوا
گوش تو گنجینه صــوت خدا
روى تو از آب بقـا صــافتر
وز دل عشــاق تو شفـــافتر
هرکه هواى رخ احمـد کند
در تو تماشـــاى محمـد کند
باد نقــابت چــو به بالا زند
فاطمه لبخنــد به لــیلا زنــد
هرچه سخن گشت برازندهتر
مانده به مدح تو سرافکندهتر
حق سخن گشت به مدحت ادا
از لب جان بخش شه کـــربلا
گفت تویى اى پســـر باوفـا
اشبه مردم به رسول خدا (ص)؟
جسم تو شد اى همه را نور عین
جلوه شش گوشه قبر حسین
جان تو و جان حسین بُد یکى
قبر تو و قبر حسین شد یکى