محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ مشکل، بی توجهی همسرش بود، اشکالی که سالها دامن او و خانواده اش را گرفته بود. زن برای حل آن هزار کار بی نتیجه کرده بود. او از بی توجهیهای مکرر شریک زندگی اش کلافه و سردرگم بود، البته معتقد بود که میتواند از پس این مشکل برآید. زن سی و سه ساله، روزی هنگام چرخیدن بی هدف در شبکه اجتماعی اینستاگرام، با صفحهای عجیب روبه رو شد.
صفحه متعلق به فردی رمال بود با ادعای سحر و جادو و باطل کردن سحر و...، این فرد مخاطبان زیادی را پیرامون خود جمع کرده بود، افرادی که در نظرهای زیر پستهای صفحه از این فرد و اقداماتش حسابی تعریف کرده بودند. زن با دیدن تعداد بالای فالورهای این صفحه مجازی و پیامهای مثبت مخاطبان، همانجا بدون فکر بیشتر اولین پیام را برای ادمین ارسال کرد. غافل از اینکه چند هفته بعد باید برای آنچه از دست داده مهمان پلیس فتای خراسان رضوی شود.
همه اطلاعاتی که شاکی توی برگه شکایتش نوشته بود، تنها مربوط به آدرس یک صفحه اینستاگرامی و یک شماره کارت بانکی بود. کارشناسان پلیس فتای خراسان رضوی برای به دست آوردن سرنخهای بیشتر از شاکی خواستند تا دوباره بیاید و آنچه میداند را شفاهی بیان کند.
زن مشهدی برای چندمین بار از ابتدای شکایتش به پلیس فتای استان مراجعه کرد و در پاسخ به سؤالات کارشناسان این پلیس تخصصی اعلام کرد: مدتی قبل همین طور که در حال گشتن در اینستاگرام بودم، با صفحه شخص رمال آشنا شدم. من که فکر میکردم کلید حل مشکلم جایی خارج از وجود خودم است، به ادمین این صفحه پیام دادم.
این فرد ناشناس با آغوش باز از من استقبال کرد. در چندین جلسه، رازهای مگویی از زندگی خصوصی ام را برای این فرد فاش کردم که به جز خودم هیچ کس از آنها خبر نداشت. با خودم میگفتم که این فرد غریبه نمیتواند برایم خطری داشته باشد.
البته او هم با این ادعا که برای حل مشکل و بازکردن گرههای موجود در سر راه زندگی ام، باید از تمام جزئیات زندگی مشترکم خبر داشته باشد من را اغفال کرد.
این فرد که بسیار محترم بود و لفظ قلم صحبت میکرد، کم کم اعتمادم را جلب کرد و از وجود قفلهایی در زندگی ام سخن گفت که باید یک فرد خبره آنها را باز کند. حرف هایش آن قدر عجیب و جدید بود که نمیدانستم آنها را بپذیرم یا رد کنم. به ناچار اعتماد کردم.
این فرد مدعی شد که باید قفلها را بگشاید و هزینه باز کردن هر قفل را هم پانصدهزار تومان اعلام کرد. نمیدانم بهدرستی چند قفل برایم باز کرد، اما تصویرهای آنها را مرتب برایم میفرستاد و کلی حرفهای عجیب دیگر میزد.
او میگفت یکی زندگی ام را طلسم کرده، فردی حسود نمیخواهد من و همسرم زندگی خوبی داشته باشیم و... او از من خواست تا مبالغی را به حسابش واریز کنم و تأکید کرد که باید حتما پولها از خودم باشد و کسی از این موضوع مطلع نشود. همین کار را هم کردم و در مجموع ۷۰ میلیون تومان به حسابش ریختم. من خودم کارمند هستم و به همین دلیل همسرم متوجه این موضوع نشد. از زمانی که آخرین واریزی را انجام دادم، دیگر ادمین پیج جوابم را نداد. اینجا بود که فهمیدم فریب یک عده شیاد را خورده ام.
مأموران با شنیدن اظهارات شاکی تحقیقات گستردهای را آغاز کردند تا به یکی از روستاهای جنوبی کشور رسیدند. جایی که مردی ۴۰ ساله در قامت یک رمال اقدامات مجرمانه خود را انجام میداد. با دستور مقام قضایی و تلاش کارشناسان پلیس فتا این فرد در مخفیگاهش دستگیر و برای بازجویی و رسیدگی به اتهاماتش به مشهد منتقل شد.
این فرد در بازجوییهای اولیه مدعی شد که این شغل آبا و اجدادی اش است که با آن مشکلات مردم را حل و فصل میکند. او در پاسخ به اینکه چرا مشکلات زندگی شاکی تغییر نکرده با ضدونقیض گوییهای زیاد اشکال را به گردن شاکی انداخت.
به گفته رئیس پلیس فتای خراسان رضوی این افراد معمولا تمام دانسته هایشان را از زیر زبان خود مراجعه کنندگان بیرون میکشند و در ادامه باشگرد لفاظی و بازی کردن با کلمات افراد را فریب داده و از آنها کلاهبرداری میکنند.
سرهنگ جواد جهانشیری ادامه داد: بررسیها نشان داد که این فرد تنها یک صفحه ندارد، بلکه در هر استان یک ادمین دارد و چندین صفحه را هدایت میکند او حتی برای انجام این اقدامات مجرمانه مدیربرنامه هم استخدام کرده است.
وی از شهروندان خواست تا برای حل مشکلاتشان از چارچوبهای قانونی و از مشاوران خبره استفاده کنند و فریب رمالان که فضای مجازی را محیطی امن برای اقدامات شیادانه خود میدانند نخورند.