فیلم‌های ورزشی روحیه بیماران سرطانی را تقویت می‌کند تاسیس یک جایزه ادبی به نام «یون فوسه» برنده نوبل ادبیات تصویربرداری «حکایت‌های کمال۲» در شهرک غزالی انتشار فراخوان بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ صادرشدن پروانه ساخت فیلم جدیدش ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون» هم بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی»
سرخط خبرها

همه داشته‌ها و نداشته‌های فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی

  • کد خبر: ۱۰۶۲۴۸
  • ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۶
همه داشته‌ها و نداشته‌های فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی
‌می‌خواهیم ببینیم «لامینور»، فیلمی که به نوعی ادامه دغدغه‌های «سنتوری» است و از ۷ اردیبهشت در سینما‌ها اکران می‌شود، با گذشت زمان، تغییر‌ات اجتماعی و جنبش‌های فرهنگی و هنری در مقایسه با دیگرساخته موسیقی‌محور مهرجویی، چه چیز‌هایی را از دست داده و به چه داشته‌هایی رسیده است.

کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - هیچ‌کس نمی‌تواند با اطمینان بگوید اگر «سنتوری» سال ۸۶ در مسیر طبیعی و درست روی پرده سینما می‌رفت مثل الان به فیلمی تأثیرگذار و خاطره‌انگیز تبدیل می‌شد یا نه، ولی همه می‌دانیم چه بلایی سر فیلم آمد و ضرر و زیان مالی و فشار‌های روانی، آخر باعث مرگ تهیه‌کننده‌اش، فراز فرازمند شد. فیلم مهرجویی ویژگی‌هایی داشت که قاچاق و انتشار غیرقانونی‌اش آن‌ها را پررنگ‌تر می‌کرد. در این ۱۵ سال بعد از ساخت فیلم «سنتوری» خیلی چیز‌ها تغییر کرده، ولی ماجرایی که برای اکران خواهرخوانده یا فرزندخوانده «سنتوری»، «لامینور»، پیش آمد نشان می‌دهد سینمای ایران در ساختار و مناسبات اکران هنور ساز ناکوک خودش را می‌زند. هنوز هم جملات صفار هرندی، وزیر ارشاد دولت نهم، را به شکل‌های دیگری از زبان مسئولین می‌شنویم. او گفته بود: «سنتوری به احترام سینما، هنرمندان، اعتقادات مردم و فرهنگ عمومی ما هرگز نمایش داده نمی‌شود.» و ما هنوز درگیر این هستیم که چطور توقیف فیلمی مردمی بی‌احترامی محسوب نمی‌شود؟! ما هنوز هم سالانه فیلم‌های زیادی را «نمی‌بینیم»، چون به «هرگز»‌ها زنجیر شده‌اند. فعلا به این کار نداریم که با اکران «لامینور» آیا کسانی پیدا می‌شوند که شخصیت اصلی آن (هنرمند) را مثل شخصیت اصلی «سنتوری» متهم اول تباهی جامعه ایران معرفی کنند یا نه؟ به این هم کار نداریم که آیا تضاد سنت و مدنیته در فیلم جدید مهرجویی به چیزی فراتر از این‌ها رسیده یا هنرمند چاره دیگری جز سقوط دارد یا نه؟ مهرجویی حدود ده‌سال پیش تلاش‌هایش را برای ساخت قسمت دوم «سنتوری» آغاز کرد، اما انگار خاطرات بد و خوب و حواشی پیرامون این فیلم مانع جمع‌شدن دوباره عوامل شد. به همین دلیل نشانه‌های تولد یک فیلم دیگر با محوریت موسیقی بروز کرد که بی‌ارتباط به آنچه چندسال پیش دیده‌ایم نیست. می‌خواهیم ببینیم فیلمی که به نوعی ادامه دغدغه‌های «سنتوری» است با گذشت زمان، تغییر‌های اجتماعی و جنبش‌های فرهنگی و جابه‌جایی‌های جامعه هنری چه چیز‌هایی را از دست داده و به چه چیزهای جدیدی رسیده است.

علی سنتوری، چطور «سنتوری» شد؟

همه داشته‌ها و نداشته‌های فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی

شخصیت اصلی «علی سنتوری»، که مهرجویی و همسرش، وحیده محمدی‌فر، با نگاهی آزاد به رمان «عقاید یک دلقک» هانریش بل فیلم‌نامه‌اش را نوشته‌اند، آغاز همه بدبختی‌هایش را زمانی می‌داند که عشق بزرگ زندگی و همسرش او را ترک می‌کند. او به طور غیرمستقیم خودش، هنرش و عشقش را به یک زن وابسته می‌کند. در جهان سنتوری زن به اندازه موسیقی مهم است. در سکانسی از فیلم، «هانیه» (گلشیفته فراهانی) با پیانو سنتورنوازی علی را همراهی می‌کند.

هرچند شخصیت اصلی فیلم قبلی مَرد بود، اما وزارت ارشاد احتمالا به دلیل حساسیت‌های دینی، نام فیلم را از «علی سنتوری» به «سنتوری» تغییر داد. اتفاقی شبیه فیلم «حسن سنتوری» خسرو ملکان که سال ۱۳۶۲ به «زخمه» تغییرنام داد و از قضا شباهت‌هایی مضمونی با فیلم مهرجویی دارد. در کنار این‌ها داستان واقعی زندگی یک هنرمند ناشناخته هم در نگارش فیلم‌نامه و ساخت فیلم وارد شد. رامین اسکندری در یادداشت‌هایی تحت عنوان «بهار سیاه» به زندگی غم‌بار و مرگ برادر ناکامش، پیمان اسکندری پرداخته بود. این خاطرات را اداره آموزش و پرورش مرودشت در اختیار نویسندگان فیلم قرار داد تا از روی شخصیت پیمان، «علی سنتوری» خلق شود.

بازی بهرام رادان در نقش خواننده و نوازنده‌ای که دچار اعتیاد می‌شود، بخشی از جذابیت فیلم بود. اما بعد از انتشار خبر ساخت قسمت دوم این فیلم رادان جزو اولین انصرافی‌های «سنتوری ۲» (با نام اصلی «سنتوری، مرد پاییزی») بود. او در گفتگویی با «همشهری جوان» در این باره گفته بود:

«وقتی فیلمی موفق شد من هیچ دافعه‌ای نسبت به ساختن قسمت دوم فیلم‌ها ندارم. وقتی مخاطب فیلمی را دوست دارد بازیگر می‌تواند آن کاراکتر موفق را ادامه دهد، اما با شرایطی که ارزش کار کم نشود. اولین‌بار که آقای مهرجویی با من تماس گرفتند و گفتند قصد ساخت سنتوری ۲ را دارند حقیقتا خیلی خوشحال شدم و طبق قراری که با ایشان گذاشتیم انرژی بسیار زیادی برای این کار داشتم.... وقتی دیدم افرادی که در تیم جدید ساخت سنتوری قرار گرفته‌اند دارند از هم پاشیده می‌شوند، تصمیم گرفتم کناره‌گیری کنم. ابتدا این موضوع را طی یک نامه به شخص داریوش مهرجویی اعلام کردم، اما باز هم در فضای مجازی حرف و حدیث‌های متفاوتی درباره این موضوع مطرح شد، بعد از صحبت‌های محمدرضا شریفی‌نیا درباره این فیلم، نطرم را علنی کردم.»

انگار «سنتوری ۲» بدون بهرام رادان در مسیر خوش‌شانسی نبود. حتی وقتی حامد بهداد جای او را در فیلم جدید گرفت، حواشی دیگری اجازه ساخت فیلم را نداد. پس «لامینور» برای پُر کردن این خلأ کمی از دغدغه‌های کهنه هنرمندان درباره موسیقی به نسخه‌ای امروزی‌تر از جامعه هنری می‌رسد: موزیسین زن. طبق قوانین موجود در ایران، کنسرت بانوان برای بانوان به صورت تکخوانی مجاز است و اگر این کنسرت به صورت همخوانی بانوان و آقایان باشد برای همه مجاز است. رهبر انقلاب هم درباره صدای زنان گفته‌اند: «اگر صدای زن (چه به صورت تکخوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صدای او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‌ای هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد. اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.» اما قبل از این‌‌ها در ایران براساس یک‌قانون نانوشته بسیاری از کنسرت‌ها و آلبوم‌های موسیقی به دلیل حضور نوازندگان یا هم‌خوان‌های زن مجوز نمی‌گیرند.

شاید از اولین تیزر «لامینور» بتوانیم بفهمیم که خانواده شخصیت اصلی مخالف موسیقی است (به جز پدربزرگش با بازی علی نصیریان که حامی اوست)، ولی شروع علاقه او به موسیقی با مرتضی پاشایی بوده است؛ پس قاعدتا خیلی از مشکلاتی که جامعه فیلم «سنتوری» درگیرش بودند حالا حل شده یا کم‌رنگ‌تر است. «علی» مثل حمید فیلم «هامون» نماینده یک نسل از جامعه ایران بود. حضور محسن چاوشی، که آن زمان خواننده‌ای زیرزمینی و غیررسمی بود، می‌توانست آینه‌ای شفاف‌تر از نسل جوانی که جامعه به آن‌ها بها نمی‌دهد باشد. 

چاوشی، صدایی که میان جنجال‌ها شینده شد

همه داشته‌ها و نداشته‌های فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی

بدون شک میان تمام سر و صدا‌ها و جنجال‌های پیرامون اکران «سنتوری» صدای یک نفر بیش از همه شنیده شد؛ چاوشی‌ای که آن‌زمان نه مجوز داشت و نه هنوز به طور کامل از زیر سایه صدایی آشنا درآمده بود، ولی انگار پخش فیلم «سنتوری» در همان فضایی که او فعالیت می‌کرد همه‌چیز را برای پدیده‌‍شدنش آماده کرد. البته که برخی توقیف فیلم را به صدای چاوشی ربط می‌دادند، ولی انگار انتخاب او در آن دوران چیزی شبیه بیرون آمدن معجزه‌وار پرنده‌ای از قفس و نشستن روی شاخه بود.

وحیده محمدی‌مهر، همسر مهرجویی، جایی نقل کرده روزی در تاکسی، ترانه‌ای از محسن چاوشی پخش می‌شده و او بسیار از آن خوشش آمده؛ پس سی‌دی را از راننده می‌خرد و وقتی شب با مهرجویی آن را گوش می‌دهند به این نتیجه می‌رسند که باید هرطور شده، خواننده ناشناس آن آهنگ‌ها را پیدا کنند. درست است که چاوشی آن زمان هنوز طرفداران متعصبش به اندازه الان نبودند، ولی بخشی از جامعه او را برای آلبوم‌های غیررسمی‌اش می‌شناختند. پس صدای چاوشی که خیلی اهل تصویر و ویدئو نیست، و چهره بهرام رادان در پیوندی مبارک چنان با هم آشنا شدند که شنیدن آلبوم موسیقی فیلم «سنتوری» در ذهن خیلی‌ها چهره شخصیت «علی سنتوری» و رادان را تداعی می‌کند. حافظه و خاطراتتان را مرور کنید آیا خواننده دیگری را می‌شناسید که بتوانید جای پتانسیل صدای چاوشی و چهره هنری‌اش بگذارید و «سنتوری» را تصور کنید؟ آیا غیر «زخم زبون» حسین صفا، «سنگ صبور» و «من با تو خوشم» امیر ارجینی و «خیانت» ترانه مکرم ترانه دیگری می‌توانست به مضمون فیلم بچسبد و انرژی آن را آزاد کند؟

با تمام این‌ها گویا رابطه چاوشی و مهرجویی به جز زمان پیش‌تولید فیلم هیچ‌وقت روشن و دوستانه نبوده است. اگر از جنجال حذف صدای چاوشی از فیلم و حذف نام او از تیتراژ بگذریم آقای خواننده از زمان اکران فیلم در جشنواره فجر از عوامل فیلم رنجید:

«نه آقای مهرجویی و نه هیچ کس دیگری از من برای دیدن فیلم دعوت نکردند. برای دیدن فیلم خودم رفتم و توی صف ایستادم. یکی دو ساعتی در صف بودم، بالاخره هم بلیت گیرم نیامد. به هر زحمتی بود با یکی از دوستانم هماهنگ کردم و رفتم داخل و فیلم را دیدم.»

چاوشی در جای دیگری از آشنایی با مهرجویی و ساخت قطعات فیلم گفته است:

شرایط مالی من جوری بود که حتی پول نداشتم تا بالای شهر بروم. آدرسی که به من داده بود و قرار بود در آنجا آقای مهرجویی را ملاقات کنیم حوالی محله «ازگل» تهران بود و با محله ما فاصله زیادی داشت. چاره‌ای نداشتم و از یکی از دوستانم خواستم که من را به با ماشینش برساند. خلاصه رفتیم و نشستیم و بعد از سلام و احوال‌‍پرسی و آشنایی، آقای مهرجویی صحبت‌هایش را شروع کرد: "بعضی از کارهایت را شنیده‌ام و فضایی که تو می‌خوانی خیلی به فضای فیلم جدید من نزدیک است. " خیلی با احترام گفتم آقای مهرجویی، من تا به حال کار موسیقی فیلم نکرده‌ام و هیچ شناختی هم در این باره ندارم. ولی ایشان توضیح دادند که قرار نیست موسیقی فیلم را بسازم و از من چند قطعه برای این فیلم می‌خواهند که بسازم و بخوانم. بعد فیلم نامه‌ای را به من دادند و گفتند برو این را بخوان و شروع کن.

چاره‌ای جز این نداشتم که در خانه و در یکی از اتاق‌هایمان کار ضبط را انجام بدهم. به کمک مادرم یک پتو را با میخ به جلوی پنجره زدیم و دیوار‌ها را هم با پتو پوشانیدم تا صدا نپیچد. مادرم از اتاق بیرون رفت و با یک پتو از بیرون، در اتاق را پوشاند. خودم هم از این طرف در یک پتو آویزان کردم تا بتوانم در نهایت فضایی را در اختیار داشته باشم که در آن بشود وکال گرفت. بعد از همه این ماجراها، پتو را کشیدم روی سرم و در همان شرایط خواندم و همه وکال را ضبط کردم. از زیر پتو که بیرون آمدم، «علی سنتوری» به دنیا آمده بود. همان نسخه هم نهایی شد و پخش شد.

بعد از انتشار خبر ساخت فیلم «سنتوری، مرد پاییزی» و به توافق نرسیدن چاوشی و مهرجویی برای این اثر، اختلاف آن‌ها با صحبت‌های جنجالی محمدرضا شریفی‌نیا بالا گرفت. چاوشی در گفتگو با روزنامه «شهروند» گفت:

نمی‌دانم چرا این ماجرا‌ها تمامی ندارد. به من فحش دادند، گفتند بی‌چشم و رو هستم. گفتند نامردم، بی‌معرفتم و رویم را با آوردن خواننده‌های دیگر کم می‌کنند.... هزار بار ابراز امیدواری کردم که آقای مهرجویی و دست‌اندرکاران فیلم سنتوری موفق باشند، ولی گویا اشتباه می‌کردم. من نه با آقای شریفی‌نیا نه با هیچ‌کس دیگری صحبتی نکرده‌ام. محسن چاوشی نه بمب تبلیغاتی است و نه کسی که بخواهند از او استفاده یا بهتر است بگویم سوءاستفاده کنند.... این هزارمین بار است که اعلام می‌کنم با سنتوری ٢ همکاری نخواهم کرد و فکر می‌کنم کافی است دیگر آقایان نخواهند مرده خودشان را به اسم من زنده کنند.

و بعد صحبت‌های مهرجویی در گفتگو با سایت «موسیقی ما»:

ایشان دیگر قطعاً جایی در این فیلم نخواهند داشت و من از دست ایشان به شدت رنجیده‌ام. ایشان به خاطر حضور در سنتوری موفق به اخذ مجوز شدند و فعالیت‌های رسمی‌شان را در کشور آغاز کردند، ولی برای پروژه سنتوری، مرد پائیزی رقمی که ایشان تقاضا کردند، دو سه برابر دستمزد کارگردان فیلم بود و همین باعث شد من خیلی از دست ایشان رنجیده‌خاطر شوم. ایشان به جای این که از ما بابت فعالیت‌های رسمی‌شان یک تشکر خشک و خالی داشته باشند، این‌گونه جواب ما را داد. آقای بهرام رادان نماینده رسمی این فیلم بود که از طرف ما با ایشان رسماً وارد مذاکره شده و ظاهرا آقای چاوشی هم رقم عجیبی در حدود ۵۰۰ میلیون تومان را به بهرام رادان گفته که تنها با این میزان دستمزد، حاضر به همکاری در این فیلم هستند!

شاید این اختلاف‌ها و جنجال‌ها می‌توانست به دیده‌شدن «سنتوری ۲» کمک کند، ولی بدون چاوشی و رادان از اساس قسمت دوم کنسل شد. بعد از این اتفاق‌ها مهرجویی بار‌ها از روکردن یک پدیده جدید موسیقی در فیلم جدیدش صحبت می‌کرد تا روی چاوشی کم شود. اما به نظر می‌رسد «لامینور» با ترکیب بازیگرانش و بازی پردیس احمدیه در نقش اصلی از این ادعا دور شده است. تنها خواننده‌ای که نامش در عوامل فیلم دیده می‌شود کاوه آفاق است که قطعات موسیقی فیلم را هم خوانده است. آیا کاوه آفاق می‌تواند در «لامینور» به اندازه چاوشی در «سنتوری» تأثیرگذار باشد؟

سنتوری که حالا یک دختر عاشق آن را می‌نوازد

همه داشته‌ها و نداشته‌های فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی

اگر شما هم از آن‌دسته مخاطبینی هستید که زمان انتشار فیلم «سنتوری» از عنوان و محوری‌بودن ساز سنتور در آن تعجب کرده‌اید، باید بدانید مهرجویی یکی از آن کارگردان‌های نوازنده است. او در در نوجوانی به موسیقی علاقه‌مند شد و مدت کوتاهی به کلاس آموزش موسیقی رفت. نزد پدرش که موسیقی ایرانی را خوب می‌شناخت سنتور نواخت و بعد با موسیقی کلاسیک غربی آشنا شد، پیانو نواخت و قطعاتی هم برای پیانو نوشت.

همه داشته‌ها و نداشته‌های فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی

فیلم «سنتوری» باعث شد فروش این ساز چندبرابر شود و خیلی از جوان‌ها به آن علاقه‌مند شوند. اردوان کامکار که اجرای ساز سنتور را در این فیلم برعهده داشته درباره همکاری‌اش با مهرجویی گفته است:

من تحت هیچ شرایطی قبول نمی‌کردم موسیقی این فیلم را بنویسم و شاید آقای داریوش مهرجویی یک سال در این‌باره با من صحبت می‌کرد و من تمایلی نداشتم. در این میان، تعدادی از شاگردان خودم را به او معرفی کردم و حتی از اساتید آن زمان پرویز مشکاتیان را برای اجرای سنتور این فیلم پیشنهاد کردم؛ اما باز که او برای تحقیق رفت، به نتیجه نرسید و تمایل داشت که من موسیقی فیلم را بنویسم و من هم، چون سال‌ها با او دوست بودم، قبول کردم که این کار را انجام بدهم.

درواقع دغدغه کامکار حضور سازی متعلق به موسیقی سنتی و کلاسیک در فیلمی بود که عناصری پاپ و عامیانه داشت. در «سنتوری» بی‌نتجیه‌ماندن تلاش‌های «علی» برای اجرای کنسرت، او را مجبور می‌کند به سمت خالتوری و نوازندگی و خوانندگی در مجالس خصوصی و عروسی‌ها برود. فیلم «لامینور» همین خط داستانی را با شخصیت «نادی» (با بازی پردیس احمدیه) تکرار کرده است. «نادی»، برخلاف مخالفت‌های پدرش (سیامک انصاری) به موسیقی و ساز سنتور علاقه دارد و می‌خواهد برای دوست و آشنایانش کنسرت اجرا کند. اما مضمون اصلی داستان هر دو فیلم به طرح فیلمنامه «تولدت مبارک» برمی‌گردد که مهرجویی آن را سال ۸۳ نوشت ولی مجوز ساختش را نتوانست بگیرد. داستان این فیلم‌نامه درباره پسر جوانی بود که به موسیقی علاقه داشت و می‌خواست کنسرت برگزار کند. روزی خانواده‌اش به سفر می‌روند. او دوستانش را در یک مهمانی دور هم جمع می‌کند و برای آن‌ها سنتور می‌نوازد. مهمانی لو می‌رود و پلیس مهمانی را به هم می‌زند.

پس «لامینور» همان «تولدت مبارک» و «سنتوری» است که بعد از چندبار سرکوب و شکست برای روی پرده رفتن حالا در هیئت و شمایلی دیگر در سینما‌ها اکران می‌شود، باید ببینیم آیا مجموعه مجازهای «لامینور» به پای محبوبیت مجموعه غیرمجازهای «سنتوری» می‌رسند؟!


 

تیزر فیلم «لامینور»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->