فوت ۲۴ بیمار در کشور به علت نبودِ داروی هموفیلی ۹۸۵۲ نفر در آزمون وکالت امسال کانون وکلای دادگستری قبول شدند تخلف محرز در یکی از مدارس مشهد | نظافت اجباری مدرسه توسط ولی دانش‌آموز تصادف اتوبوس با تانکر حامل سوخت، جان ۹ نفر را در زاهدان گرفت (۳ دی ۱۴۰۳) سقط عمدی جنین سبب نارسایی دهانه رحم می‌شود افزایش تولید شیرخشک رژیمی برای کودکان زیر ۲ سال توصیه‌هایی به بیماران کلیوی ناشی از دیابت پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (دوشنبه، ۳ دی ۱۴۰۳) | صدور هشدار سطح نارنجی آلودگی هوا برای شهر‌های بزرگ و صنعتی مشهد، سکونتگاه یک میلیون و ۳۵۰ هزار حاشیه‌نشین | ۸۵ درصد اراضی بازآفرینی مشهد، موقوفه هستند کلاهبرداری با شگرد ارائه تسهیلات | شناسایی ۱۰۰ مال‌باخته تاکنون (۳ دی ۱۴۰۳) آیت‌الله علم‌الهدی: خدمت به مجاوران باید تشکیلاتی و مستمر باشد قتل زن هنرمند توسط راننده‌اش در مشهد مقابل کلانتری + عکس معرفی ۲ ویتامین که به کاهش وزن کمک می‌کنند غذا‌های کنسروی در چه شرایطی کشنده هستند؟ حکم ریاست ۱۸ دانشگاه کشور تأیید شد افزایش ۵۰ درصدی حقوق بازنشستگان کشوری در سال ۱۴۰۴ | نحوه اجرای متناسب‌سازی در سال آینده چگونه است؟ نفوذ سامانه بارشی از غرب کشور از جمعه | آلودگی شدید هوای مشهد و ۹ شهر دیگر (۳ دی ۱۴۰۳) وزارت بهداشت: مردم هنگام آلودگی هوا در فضای باز تردد نکنند یک سرماخوردگی ساده با درمان میلیونی! «جنین» غیر از خدا پناهی ندارد وضعیت ارز دارو در سال ۱۴۰۴ چگونه خواهد بود؟ هشدار هواشناسی درباره آلودگی هوای مشهد در روز‌های دوشنبه و سه‌شنبه (۳ و ۴ دی ۱۴۰۳) سهم مردم از هزینه‌های درمان بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است | بدهی ۹۴ هزار میلیارد تومانی وزارت بهداشت زن معتاد مدعی شد: قابله نوزادم را بعد زایمان دزدید «فاطمه» و «زهرا» پرتعدادترین نام دختران در ایران در حادثه سقوط هواپیما گردشگری در برزیل ۹ نفر کشته شدند+تصویر نابینایی ۹ نفر در بیمارستان چشم‌پزشکی نگاه| سه نفر از کادر درمان تعلیق شدند نشست «نقش قانون عفاف و حجاب در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی» در مشهد برگزار شد
سرخط خبرها

روایتی از روزگار چند معلم نمونه مشهدی | یاد باد آنکه مرا یاد آموخت

  • کد خبر: ۱۰۶۹۸۹
  • ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۴
  • ۱
روایتی از روزگار چند معلم نمونه مشهدی | یاد باد آنکه مرا یاد آموخت
در وصف معلمی همین بس که اگر ما این سطر‌ها را می‌توانیم بنویسیم و شما این سطر‌ها را می‌توانید بخوانید، نوشتن و خواندنش را معلم آموخته است؛ معلمی که حرف به حرف الفبا را یادمان داد و با بخش کردن هر کلمه سوادمان بخشید.

محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ همه ما بخش زیادی از کودکی، نوجوانی و جوانی مان با خاطرات درس و مدرسه و معلم زنده می‌شود و حتی اگر روز معلم هم نباشد، باز هم اسمش همیشه در بخشی از روزگار سپری شده مان جاری است. به مناسبت دوازدهم اردیبهشت ماه که روز معلم نام گذاری شده و فرصتی برای ارج نهادن به جایگاه والای معلمی است، سراغ چند معلم نمونه مشهدی رفتیم که از آن دسته معلمان به یادماندنی هستند و دوست داشتنی.

گفتگو با معلم پرتلاش مشهدی که ده‌ها فعالیت فرهنگی دارد

معلمی به توان ۲

در سی و سومین سال از معلمی اش، آن قدر پرانرژی و باانگیزه از کارش صحبت می‌کند که انگار از یک رؤیا و مسیر طی نشده حرف می‌زند. «حمزه میر احمدی» در کنار تدریس، ده‌ها فعالیت فرهنگی و اجتماعی را انجام می‌دهد و اکنون که باید بازنشسته و به استراحت مشغول باشد در همه روز‌های هفته و در دو شیفت کامل کار می‌کند.

این معلم شیمی مدارس مشهد در سال‌های تدریسش مبتکر فرمول نویسی بوده است. مقاله نویس علمی است که در isi نیز مقاله دارد. نویسنده کتاب هم هست. افتخار نام جانبازی و خادمی بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) را نیز دارد. دبیر جشنواره‌هایی نظیر جشنواره فیلم رشد هم بوده است. در فهرست بلندبالای فعالیت‌های این معلم نمونه، مسئولیت کمیته سامان دهی نیروی انسانی آموزش وپرورش، کارشناس فناوری گروه‌های آموزشی متوسطه، مدرس برتر کلاس‌های آموزش ضمن خدمت آموزش وپرورش و کارشناس آموزش متوسطه هم به چشم می‌خورد. در شیفت عصر استاد دانشگاه است. تکاپو، تلاش و خلاقیت هایش به ثبت اسمش در فهرست معلمان نمونه کشوری هم انجامیده است.

میراحمدی در سال‌های ابتدای معلمی سه بار داوطلبانه به جبهه رفته و در عملیات والفجر هشت در منطقه فاو جانباز شیمایی شده است. کتاب «شمال تا فاو» این معلم برگرفته از همین حضور داوطلبانه اش در جنگ تحمیلی است. «موفقیت تحصیلی با هر استعدادی» دیگر کتابی است که این معلم آن را قلم زده است. اکنون هم کتابی در دست چاپ درباره کرامت معلمی دارد. از جمله مقالات منتشر شده این معلم مشهدی هم می‌توان به مقاله‌های «بررسی کاتالیکی آنیون‌های فلز استخاف شده»، «نانوتکنولوژی و کاربردها»، «استفاده از کامپیوتر و اینترنت در آموزش شیمی»، «لیزر و کاربرد آن در زندگی»، «محلول‌های شست وشو و شوینده ها» و ... اشاره کرد.

حمزه میراحمدی از سوی انجمن مربیان آموزش وپرورش به عنوان خانواده موفق هم انتخاب شده است. هم همسرش معلم است و هم فرزندش قدم در مسیر راه پدر و مادر گذاشته است و هم فرزندش با یک معلم ازدواج کرده و به این ترتیب حالا در یک خانواده چهار نفر هم زمان معلم اند.

پول ملاک شغلی تان نباشد

این معلم موفق و پرتلاش حاصل ۳۳ سال تجربه اش را با این جمله خلاصه می‌کند: «همیشه به دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم می‌گویم، معلمی عشق است و عشق، و اگر مسائل مالی و پول ملاک شغلی تان نیست از همین اول راهتان را جدا کنید. من عاشق معلمی هستم برای همین نه هیچ موقع پشیمان شده ام و نه زندگی برایم سخت گذشته است. با همان معیشت اندک معلمی، سه فرزند موفق را به جامعه تحویل داده ام و خودم در هر دو شیفت با عشق و علاقه هم مسئولیت پذیرفته ام و هم تدریس کردم. هر سه فرزندم در دانشگاه‌های دولتی پذیرفته شدند و یکی معلم شد. فرزند دیگرم دکتر داروساز و یکی هم مهندس عمران است.»

میراحمدی می‌گوید: خیلی از معلمان به ناچار دنبال شغل دوم برای امرار معاش هستند؛ بااین حال هیچ وقت دنبال شغل دوم نبوده ام و به غیراز ساعات تدریس زمانم را با فعالیت‌های مورد علاقه ام مثل مقاله نویسی، نوشتن کتاب، طراحی سؤال و فرمول نویسی شیمی و تدریس به جز ساعات موظفی ام، پر کرده ام. حاصل ۳۳ سال معلمی خودم و همسرم یک خانه معمولی و یک ماشین است، اما کاملا از مسیری که آمده ام رضایت دارم.

از این معلم نمونه درباره انتظارات از مسئولان نیز می‌پرسیم که پاسخش حرف دل خیلی از معلمان است؛ اینکه جایگاه معلم را مسئولان در تصمیم گیری‌ها تنزل ندهند و با مهم شمردن تربیت نسل آینده، توجه ویژه به کرامت معلمان داشته باشند. میراحمدی یک خواسته از شهرداری مشهد نیز در بحث تکریم جایگاه معلمان دارد؛ اینکه چرا مثل دیگر مفاخر و شخصیت‌های برجسته، چهره معلمان فداکار، نمونه و خاص را در تابلو‌های شهری به نمایش نمی‌گذارند.

خانم معلم دوست داشتنی بچه‌ها

افسون جعفرنژاد، یکی از شش عضو خانواده‌ای است که همگی معلمی را انتخاب کرده اند. پدر معلم بوده و سه خواهر از جمله افسون قدم در مسیر پدر گذاشته اند. دو برادر خانواده هم برای زندگی مشترک، انتخابشان معلمی بوده است و به این شکل ۶ عضو یک خانواده معلم شده اند.
خانم جعفرنژاد حالا در بیست و هفتمین سال از معلمی اش وقتی به سال‌های دور و سخت برمی گردد، همه آن سختی‌ها به جزئی از خاطرات شیرین عمرش تبدیل شده اند. سال‌هایی که هر روز ساعت ۴ صبح از مشهد به روستای چنار تربت جام و چند سالی به روستای علی آباد تربت جام می‌رفت و عصر به مشهد می‌رسید.

می‌گوید: آن سال‌ها ماهی ۲۰ هزار تومان حقوق می‌گرفتم که هزینه سرویس رفت وآمد در ماه از مشهد تا تربت جام ۱۰ هزار تومان می‌شد. اما معلمی آن قدر برایم پرشور و پرانرژی و دوست داشتنی بود که با همین مبلغ اندک حقوق و سختی‌های راه، از آن لذت می‌بردم.
این معلم مشهدی این را هم تأکید می‌کند که برای استخدام در آموزش وپرورش راهی طولانی رفته است. ۱۰ سال تمام هم حق التدریس بوده تا اینکه در سال ۸۰ استخدام رسمی شده است. می‌گوید: در کنکور سراسری رتبه ام ۵۷ شد و می‌توانستم پزشکی را انتخاب کنم، اما معلمی را برگزیدم و اصلا پشیمان نیستم.

خلاقیت در تدریس

علاقه خانم جعفرنژاد به کار‌های مهارتی، او را در بین معلمان برجسته‌ای قرار داده است که با شیوه‌های تدریس خلاقانه، هم برای دانش آموزان فهم دروس را راحت‌تر می‌کنند و هم جذاب تر. به خاطر همین خلاقیت و ابتکاراتش در مهارت آموزی و روش‌های تدریس معلم نمونه ابتدایی شده است.
در بحث رفع اختلالات یادگیری دانش آموزان نیز کار کرده و خروجی آن، هم سبب رضایت خانواده‌ها و هم جذب دانش آموزان به درس بوده است. تدریس با روش بازی کردن که هم موجب رفع اختلالات یادگیری می‌شود و هم علاقه مندی دانش آموزان، جزئی از تجربه و افتخار سال‌های معلمی اش است.

خانم جعفرنژاد حتی در ایام کرونا هم سبک و روش تدریس مهارت پروری خود را کنار نگذاشته و با ابتکاری که داشته، آن را ادامه داده است. می‌گوید: برای اینکه به صورت مهارت پروری و بازی بتوانم برای بچه‌های ابتدایی کلاس دومی یا سومی تدریس کنم، یکی از اتاق‌های منزلم را در ایام کرونا با هزینه شخصی به کلاس مهارتی تبدیل کردم. انواع ابزار و وسایل را جمع آوری کردم و اتاقم را به شکل کلاس درس تزئین کردم. به طورمثال اگر قرار بود علوم درس بدهم و مبحث مربوط به شناخت سنگ‌ها بود، از قبل سنگ‌های مختلف را از طبیعت پیدا می‌کردم و در اتاقم آماده می‌گذاشتم تا به بچه‌ها در همان تدریس مجازی هم نشان بدهم و ببینند. برای دانش آموز مقطع ابتدایی تدریس با ابزار خیلی فهم راحت تری دارد تا اینکه فقط کتاب را ورق بزنیم و توضیح شفاهی بدهیم.

این معلم خلاق و مبتکر هرچند از فقط سه سال تا بازنشستگی اش مانده است، اما دوست ندارد معلمی را برای همیشه کنار بگذارد و می‌گوید: بعد از بازنشستگی ام هم دوست دارم فعالیتی انجام بدهم که در راه معلمی باشد. برنامه و ایده هم دارم و حتی جزو آرزوهایم است که یک مدرسه مهارتی را راه اندازی کنم. وقتی حال خوب بچه‌ها را با روش تدریس مهارتی می‌بینم، از انرژی آن‌ها انرژی می‌گیرم.

کمک به دانش آموزان حاشیه شهر

پدرش نظامی بود و از بچگی هروقت پدر را در قامت یک ارتشی با لباس نظامی می‌دید، رؤیاهایش را برای پوشیدن این لباس در جوانی می‌بافت. علیرضا عسکری دوست داشت یک افسر نظامی شود برای همین بلافاصله بعد از گرفتن دیپلم فرم استخدام در ارتش را می‌گیرد. می‌گوید: پدرم وقتی متوجه تصمیمم شد، فرم را از من گرفت و گفت: من دارم برای ارتش خدمت می‌کنم، تو برو در راه معلمی که آن هم خدمتی ارزشمند است. من هم پذیرفتم و راه معلمی را در پیش گرفتم و حالا بعد از ۳۵ سال اصلا پشیمان نیستم که معلمی را به توصیه پدرم انتخاب کردم.

عسکری درعین حال که معلمی را انتخاب می‌کند، عشقش به خدمت در لباس نظامی و دفاع برای ناموس و وطن را هم به نوعی دیگر ادا می‌کند. آن چنان که در سال‌های ۶۵ و ۶۶ درس را رها می‌کند و راهی جبهه می‌شود. پایش آسیب می‌بیند و جانباز می‌شود. او بعد از درمان مجروحیتش، بلافاصله سر کلاس درس و معلمی حاضر می‌شود و تا به امروز که پنج سال از سی سال خدمتش برای بازنشسته شدن گذشته، همچنان صبح به صبح راهی مدرسه می‌شود.
اداره آموزش وپرورش به واسطه فعالیت‌هایی که این معلم پرتلاش در کنار تدریس انجام داده، به ادامه خدمتش نیاز داشته و او پذیرفته است که همچنان در راه معلمی بماند.

عسکری در سال‌های معلمی اش، دو بار معلم نمونه شده است. کمک‌های خیرخواهانه او به دانش آموزان، نامش را در ردیف معلمان ویژه و خاصی که فعالیتی غیر از وظیفه تدریس داشته اند، قرار داده است. برای دانش آموزان حاشیه شهر که نیازمند کمک معیشتی بوده اند، با همراه کردن گروه دیگری از معلمان و جذب کمک‌های خیران، پیش قدم بوده است. او در مدارس محل خدمتش به صورت خودجوش و نامحسوس از همان ابتدای سال تحصیلی شروع به شناسایی دانش آموزان نیازمند به کمک در حاشیه شهر کرده، سپس برای کمک رسانی معلمان دیگر را همراه کرده است و ازآنجایی که نیاز به کمک مالی بیشتر بوده و حقوق معلمان همان کفاف اندک کمک‌ها را بیشتر نمی‌داده است، دنبال خیر گشته و آن‌ها را برای همراهی، جذب کرده است.

می‌گوید: بعد از پدر، مادر و اعضای خانواده، معلم جزو اولین نفراتی است که از درد و رنج یک دانش آموز مطلع می‌شود. وقتی دانش آموزی سر کلاس درس می‌نشیند از ظاهر پوشش معلم متوجه می‌شود که به کیف و کفش، لوازم التحریر یا حتی یک وعده غذا نیاز دارد. دانش آموزانی هستند که از یک وعده غذای گرم در روز هم به واسطه وضعیت اقتصادی خانواده شان محروم اند. برای همین بسته‌های کمک رسانی به دانش آموزان حاشیه شهر را در قالب غذای گرم، پوشاک و لوازم التحریر تهیه می‌کردیم.

یکی از قدم‌های خیر که عسکری برای دانش آموزان برداشته است و خودش از آن حرفی به میان نمی‌آورد بحث نقل وانتقال دانش آموزان با خودرو شخصی اش است. از او درباره این کارش -که دیگران برایمان تعریف کرده اند- هم جویا می‌شوم. می‌گوید: برای فعالیت‌های فوق برنامه از فعالیت‌های ورزشی مدارس تا مراسم فرهنگی و... که خارج از ساعت کلاس درسی برگزار می‌شد، معمولا خیلی از دانش آموزان مشکل رفت وآمد داشتند.

یا خانواده‌ها اجازه نمی‌دادند یا هزینه بر بود که برای آن‌ها آژانس بگیرند. برای همین با موافقت خانواده هایشان، تعدادی از دانش آموزان را برای رفت وآمد خودم می‌بردم و می‌آوردم. عسکری این نکته را هم تأکید می‌کند که ازآنجایی که همسرم نیز معلم هست، او هم دغدغه مسائل دانش آموزان را -به خصوص آن‌هایی که نیازمند به کمک هستند- دارد و خوشبختانه همراه من بوده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۵ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۰
0
0
شما معلم کجا هستین در کد درس می‌دین لطفاً به ما بگین ممنون میشم کلاس ساکتی چه بچه‌هایی ساکتی شما بچه‌هاتون چه جوری تربیت می‌کنین من کلاس چهارمم میشه ریاضی رو تدریس کنید بزارین من نگاه کنم من ریاضیم ضعیفه از فصل اول تا کل کتاب ممنون میشم
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->