دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: تقویت فرهنگ عمومی راهی برای افزایش هم‌بستگی اجتماعی است فرهنگ عمومی، زیربنای سلامت جامعه است درگذشت «کوئینسی جونز» تهیه‌کننده آثار مایکل جکسون در ۹۱ سالگی تسهیلات تبصره ۱۸ وزارت فرهنگ به چه کسانی تعلق می‌گیرد؟ اکران سیار «آسمان غرب» میلیاردی شد «سعیداسلام‌زاده» مدیر روابط عمومی معاونت هنری شد دلیل تعطیلی برنامه «شیوه» شبکه چهار چه بود؟ نگاهی به مجموعه‌داستان «نیمۀ تاریک ماه» هوشنگ گلشیری نگاهی به ذات سیال «فرهنگ عمومی» و آیین‌نامه‌های بدون ضمانت اجرایی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ «دزدان دریایی کارائیب» جدید بدون حضور جانی دپ پیام رئیس انجمن بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان منتشر شد انتشار نسخه مجازی آلبوم عاشقانه «نوازشگر» چرا «سفره ایرانی» کیانوش عیاری پس از ۲۰ سال هنوز اکران نشده است؟ حکایت آبی که صدراعظم نخورد درباره عکاسی تئاتر که پس از ۷ سال به جشنواره رضوان اضافه شد معرفی چند کتاب برای علاقه ­مندان به یادگیری وزن شعر | آراستن طبع موزون
سرخط خبرها

شاهنامه فردوسی، آینه فرهنگ ایرانی

  • کد خبر: ۱۰۸۲۷۰
  • ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۳
شاهنامه فردوسی، آینه فرهنگ ایرانی
روح الله اسلامی - عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی

در ایران رگه‌های خردمزدایی وجود دارد، هستی شناسی اندوه‌بار بر فرهنگ ایرانی حاکم است، در سیاست گونه‌ای از نخبه‌‍گرایی را دنبال می‌کنند، جشن‌های نوروز کاملا زنده است و کتاب‌ها و منابع هزار سال قبل به‌راحتی در قرن بیست و یکم خوانده می‌شود، حتی سیاست خارجی ایران همیشه براساس احیای دولت کشور باستانی یعنی بازیگری در سطح قدرت‌های بزرگ بوده است. این شاخص‌ها نشان از تداوم اندیشه ایران دارد.

یکی از راه‌های فهم اندیشه و فرهنگ ایرانی رجوع به متون اصلی اندیشه‌ای است که از دوره باستان تاکنون به جای آمده است. کتیبه بیستون، اوستا، عهد اردشیر، کتاب‌های ابن مقفع، مسکویه، عامری، فردوسی، حافظ، سعدی، سهروردی و... کمک فراوانی به ایرانیان خواهند کرد تا شاخص‌های تداومی اندیشه خویش را فهم کنند و بدانند که هستند. مهم‌ترین اندیشمند ایرانی که عامل پیوند جهان زیست قدیم و جدید ایران و عامل اصلی تداوم خردمزدایی باستان به خرد ایران میانه محسوب می‌شود، حکیم ابوالقاسم فردوسی است. اگر قرار باشد همه کتاب‌ها و اندیشمندان ایرانی از میان بر وند و همه حافظه تاریخی ایران پاک شود، فقط یک اندیشمند و یک کتاب یعنی فردوسی و شاهنامه کافی است تا شاهد رستاخیز فرهنگی ایران باشیم. در دنیای قدیم قبایل بیابان‌گرد به قصد گرفتن غنایم یکجانشینان حمله‌های ویرانگری انجام می‌دادند. این حمله‌ها اگر از جانب ائتلافی از قبایل با عصبیت شدید همراه می‌شد، توانایی نابودی تمدنی را دارا بودند. جایگاه ایران به گونه‌ای بود که قبایل شرق و غرب همیشه به آن حمله می‌کردند. ایرانیان معمولا آماده بودند و با قلعه، ابزار‌ها و فنون جنگی و حتی مذاکره و دیپلماسی تهدید‌ها را دور می‌کردند، اما گاهی حمله‌ها آن قدر قدرت داشت که تمدن ایران را به سمت ویرانی سوق می‌داد. راهبرد فرهنگی ایرانیان بعد از ویرانی کامل سیاسی، نظامی و اقتصادی به سمت گسست سوق پیدا نمی‌کرد و مورخان، ادیبان، اندرزنامه نویسان، عارفان و شاعران، ایران فرهنگی را احیا می‌کردند. با هر حمله‌ای چنان ضربه‌ای به مردم وارد می‌شد که سابقه، تاریخ، فرهنگ، میراث و در بدترین حالت زبان نیز به فراموشی سپرده می‌شد. بدترین حالت بعد از هجوم، تجاوز و نابودی دولت در هر کشور ازبین رفتن و کم رنگ شدن زبان است. ایرانیان با همه آسیب‌هایی که حمله اقوام مختلف به ساختار تمدنی آن وارد کرد، زبان خویش را با هزاران تکنیک حفظ کردند.

فردوسی و شاهنامه او را باید در این متن مطالعه کرد. با روی کار آمدن عباسیان، عناصر ایرانی حکومت توانستند در ساختار نفوذ کنند و کم کم فرهنگ، ادب، زبان، علوم مختلف و حتی صرف و نحو را به مهمانان آموزش دادند و آن‌ها را از مهاجمانی عصبی به یکجانشینانی صاحب تمدن تبدیل کردند. در کنار ساختار خلافت که در بغداد قرار داشت و کم کم درحال تبدیل شدن به نهادی نمادین بود، در ایران سلطنت‌های محلی شکل گرفت. این سلطنت‌ها که با خالفت تقسیم کار کرده بو دند، سیاستگذاری معیشتی را بر عهده داشتند. برخی از سالطین همچون حکمرانان غزنوی و سلجوقی از خلفا نیز قدرت بیشتری داشتند. در سایه امنیت و رفاه نسبی که سلاطین محلی شکل داده بودند، برخی اندیشمندان به تولید اندیشه‌های ایرانی همت گماشتند. فردوسی در اواخر سامانیان و اوایل غزنویان زندگی می‌کرد و سرایش شاهنامه را از سال ۳۶۷ تا ۴۰۰ خورشیدی انجام داد. سامانیان عصر باشکوهی است که در گستره تمدنی خراسان به‌عنوان یکی از پایه‌های تمدنی ایران از تاجیکستان، ازبکستان، افغانستان، سیستان و بلوچستان و خراسان، یعنی شرق تمدن اسالمی، توانست فرهنگ ایران را تداوم بخشد. فردوسی در این عصر سرایش شاهنامه را آغاز کرد، اما بدشانسی آورد و در پایان سی سال، غزنویان قدرت را به دست گرفتند. فردوسی و شاهنامه تداوم بازسازی آیین‌های شاهی، اندر زنامه‌ها و خداینامه‌های ایران باستان است که متفکران بعد از اسالم همچون ابومنصور و دقیقی آن‌ها را به نثر و نظم درآورده بودند. در واقع فردوسی از پیش خود هیچ گزار‌های نیاورده است، بلکه هرچه میگوید، ریشه در منابع اندیشه ایرانی دارد. بیشتر داستان‌ها و ر وایت‌های تاریخی در کتیبه‌ها و متون مذهبی قبل وجود دارد و فردوسی با هنر زبانی خویش توانست آن‌ها را جمع آوری کند. دقیقی هزار بیت شاهنامه را سرود و از دنیا رفت و ادامه کار را فردوسی انجام داد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->