شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش سیمای محرم ۱۴۰۴ | معرفی برنامه‌های ویژه تلویزیون همراه با زمان پخش چرا توزیع سریال «شکارگاه» به تعویق افتاد؟ فرصت تماشای فیلم با قیمت نیم‌بها تا کی ادامه دارد؟ شعر‌هایی به‌مثابه موشک | شاعران مشهدی در کنار مدافعان وطن ایستادند
سرخط خبرها

بازگشت فردوسی

  • کد خبر: ۱۰۸۳۳۹
  • ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۴
بازگشت فردوسی
عباس عبدی - فعال سیاسی و رسانه‌ای

قدیمی‌ترین خاطره‌ای که از قصه‌های شاهنامه دارم مربوط به اواسط دهه ۱۳۴۰ خورشیدی است که دبستان می‌رفتم. در آن زمان هرازگاهی یک نفر نقال بود که به محله ما می‌آمد و پرده‌ای را آویزان می‌کرد که تصاویر متداخلی از انواع قهرمانان و نقش‌آفرینان شاهنامه روی آن کشیده شده بود و نقال با آن شمایل خاص و با آن صدای رسا، شروع به داستان‌سرایی می‌کرد و قصه‌های شاهنامه را با نظم و نثر و آب‌وتاب فراوان بیان می‌کرد و پس از نیم‌ساعتی کمتر و بیشتر بساطش را جمع می‌کرد و هر کس به فراخور خودش کمکی به او می‌کرد.

این وضع گذشت و دهه ۵۰ شد، دیگر از نقال‌ها خبری نبود. شاید کسب‌وکار‌های بهتری به‌وجود آمده بودند و شاید هم گرایش‌های باستانی محمدرضاشاه و نیز جشن‌های ۲۵۰۰ساله باعث واکنش مردم شد و این فرهنگ را لکه‌دار کرد و شاید هم رواج گرایش انترناسیونالیستی و نیز رشد اسلام انقلابی و ایدئولوژیک موجب کاهش علاقه به این تصویرسازی از ایران باستان شد.

این تحول جدی بود. مطالعــه‌ای که دربــاره نام‌گذاری کودکان تهرانی داشتم، نشان می‌داد که از سال ۱۳۴۶ به بعد و به‌مرور زمان، نسبت انتخاب اسامی با گرایش ملی‌باستانی رو به‌کاهش بوده است. سال ۱۳۴۶ بیش از ۵‌۱ درصد اسامی پسران متولد تهران با گرایش ملی‌باستانی بود، ولی این رقم در سال ۱۳۵۶ به کمتر از ۶ درصد رسید که افت چشمگیری است. در این فاصله فردوسی به‌فراموشی سپرده شد؛ نه چپ مارکسیستی با آن خوب بود و نه مذهبی انقلابی، هرچند شاه و پدرش کوشیدند که شاهنامه و فردوسی را منبع و پایه نوعی از هویت برای ایرانیان کنند.

تا اینکه با افول گرایش‌های ایدئولوژیک دوباره گرایش به ملی‌گرایی رواج یافت و آمار پسران متولد تهران که دارای نام‌های ملی‌‎باستانی بودند، از ۵ درصد در سال ۱۳۷۵ به ۱۴ درصد در سال ۱۳۹۴ رسید؛ یعنی طی ۲ دهه نسبت آن‌ها ۳ برابر شد و شاید بتوان ادعا کرد گرایش به آن فرهنگ ملی که در شاهنامه فردوسی بازتاب داشته، دوباره به میان مردم ایران بازگشته است. ولی این بازگشت فردوسی تا حدودی می‌تواند محل تأمل باشد. بازگشت فردوسی در وجه ایران‌گرایی طبعاً مثبت و سازنده است؛ ولی در صورتی که وجه کین‌خواهی که ترم مهمی در شاهنامه و مبنای جدال‌های قهرمانان آن است و نیز اگر برخی اشاره‌های برتری نژادی در شاهنامه برجسته شود، چندان مثبت و سازنده نیست. از آن بدتر این است که فردوسی مستمسکی برای یک گرایش علیه دیگران تلقی شود؛ در این صورت نباید انتظار داشت که نتایج مفیدی بر این بازگشت مترتب شود و سهل است که منشأ شکاف و نقار خواهد شد.

همان‌طور که همه گذشتگان و افکار آن‌ها بازخوانی انتقادی می‌شوند و حتی تعابیر و تفاسیر جدیدی از آن‌ها ارائه می‌شود یا بخشی از آن‌ها را برجسته می‌کنند و بخشی را نادیده می‌گیرند، این مسئله می‌تواند در مورد فردوسی نیز رخ دهد. در این صورت بهتر می‌توان میان نیاز امروز نسل جوان و جامعه ایران به وحدت ملی و حتی تمدنی با فردوسی رابطه برقرار کرد. به‌ویژه آنکه فردوسی می‌تواند مبنای تفاهم فرهنگی منطقه‌ای میان حوزه تمدن ایرانی باشد. ظرفیت‌های فیلم‌سازی و تئاتر‌هایی که از شاهنامه وجود دارد می‌تواند جذاب باشد. چندی پیش خلاصه یکی از فیلم‌های مقتبس از شاهنامه را که به‌نظرم در تاجیکستان ساخته شده بود دیدم که جالب و جذاب بود.

آنچه قطعیت دارد و از روی نام‌گذاری کودکان می‌توان درباره آن به قطعیت رسید، این است که گرایش به‌سوی فرهنگ و قهرمانان ملی و باستانی بیشتر شده است. رواج نوعی ملی‌گرایی مثبت نیز دیده می‌شود و جالب این است که این ملی‌گرایی در نام‌گذاری همراه با نوآوری مفهومی و مصداقی است که مجال بحث آن جای دیگری است. بنابراین اگر فردوسی و شاهنامه را در این قالب بتوان بازسازی کرد و به صحنه ادبی و حتی اجتماعی برگرداند، قدم مثبتی خواهد بود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->