وضعیت را همه میدانیم. احوالمان چندان خوش نیست، اما ما مردمان روزگار سخت هستیم. پیش از این هم فرازوفرودهای بلندتر را از سر گذراندهایم که سختیهای امروز در برابرش به تبی چنددقیقهای میماند. قصد فهرستکردن دشواریهای پیشین را ندارم که امروز روز دیگر است و بهقاعده نو باید گفت و نوشت.
فکر میکنم برای عبور از وضع امروز، به فهم نوشده از امروز، درک دشواریها و محدودیتها و به صبر راهبردی نیاز داریم. به امید استراتژیک محتاجیم و همافزاشدن توانها و همدلشدن ارادهها! به این نکته هم توجه میکنیم که توقعات را باید با ظرفیتها تراز کرد.
ظرفیتها را، اما تا میشود باید افزایش داد تا توقعات منطقی ما را برای داشتن زندگی مؤمنانه و درخور شأن ایرانی برآورده کند. برای این هم مسئولان باید همه تلاششان را وقف خدمت کنند، آنهم در هندسه برنامهریزی راهبردی.
نمیشود توقع داشت همیشه مردم صبر کنند، اما متولیان امر تمامقد در میدان نباشند. در برنامهریزی راهبردی نیز بی گمان عنایت خواهیم داشت که راههای طولانی را هم باید با قدمهای کوتاه و سنجیده پیمود. «طیالارض اقتصادی» ناممکن است. به امید معجزه ماندن، ما را بر سفره هیچ اعجازی نخواهد نشاند. ایمان ما را به تلاش و توکل میخواند.
عقلانیت به طراحی برنامههای کلان حکم میکند. کلانبرنامهها هم البته باید از ریزبرنامهها تشکیل شود، درست بهاندازه ظرفیت تحملی جامعه. مردم ما هم الحمدلله نشان دادهاند که وضعیت کنونی را میفهمند. این مسئولان محترم هستند که باید با درک وضعیت جامعه، بهترین راهکار را برای برونرفت از مشکلات انتخاب کنند.
انقلابیترین کار هم برای امروز، یافتن راه بهتر است. این است که با کاهش هزینهها باید بیشترین فایده را برای جامعه رقم بزنیم. بیشک مردم هم همراه میشوند. راه اینهم نه در توجیه که در اطلاعرسانی دقیق و اقناع افکار و اذهان است. فکر میکنم نسبت ما با این وضعیت باید همان باشد که استاد علی صفائیحائری پیشترها گفت، وقتی مشکلات فراوان میشد.
گویی حرف دیروز او نسخه امروز نیز هست؛ در برابر مشکلات، «توجیه، حماقت است و تضعیف، جنایت است و تکمیل، رسالت. وظیفه همگی ما تکمیل است، نه تضعیف خوبیها و نه توجیه خرابیها، بلکه تکمیل رسالت ماست.» دلیل این نگاه را هم ایشان در جوابی که به نهضت آزادی داد، چنین تصریح کرد که «مادام که حکومتی از اهدافش چشم نپوشیده و تخفیف نداده حتی در زیر فشارهای سیاسی و دخالتهای جاسوسی و نظامی و تحمیل جنگ و صلح قد خم نکرده و به جایی وابسته نشده است، مادام که اهداف دست نخورده اند، باید با حکومت همراه بود، حتی اگر تو را کنار گذارده باشد.
باید در کنار مشغول بود و نیاز میان دارها را تأمین کرد. اگر حکومتی از هدف چشم نپوشید، باید همه نارسایی هایش را به دوش کشید و بدون توقع دست به کار شد و عذر اینکه نمی گذارند، نیاورد، چون برای کارگر بدون چشمداشت، همیشه میدان کار هست و ما تجربهها کرده ایم.» بله، میدان کار هست و رسالت ما هم در این میدان تکمیل است.
اگر مسئولان با تدبیر و تلاش همه جانبه «تکمیل» کنند و ما رسانه ایها با تحقیق و تدقیق و اقناع به رسالت خود بپردازیم، قطعا مردم هم مؤمنانه در میدان خواهند ماند که خودشان صاحبان انقلاب و کشور هستند. قطعا موفقیت با ما همراه خواهد شد که به وعده خدا، ایمانی تمام داریم و «ان مع العسر یسری» را تجربهای نیکو داریم.