نامش یادم نمانده است، اما کلامش را خوب بهیاد دارم که میگفت: جامعه نخبگانی جامعهای نیست که نخبگانی در آن زندگی و فعالیت کنند (حتی به تعداد زیاد) بلکه جامعهای را میتوان نخبگانی دانست که بستری برای نخبگی و پرورش نخبگان فراهم کرده باشد.
همانجا به ذهنم رسید که میشود این گزاره را برای موضوع «دانشبنیانی» هم وام گرفت و گفت جامعه دانشبنیان به جامعهای گفته نمیشود که چند بنگاه و گروهی از فعالانش در این حوزه فعال باشند، بلکه جامعهای را میتوان به وصف دانشبنیانی متمایز و ممتاز خواند که بستری برای «دانشبنیانشدن» فراهم کرده باشد؛ جامعهای که نگاه کلانش را در این ساحت تنظیم کند. فکر میکنم شعار و راهبرد سال که رهبر فرزانه انقلاب اعلام کردند، نگاهی چنین را معنا میدهد و فضایی چنان را هم میطلبد.
اگر این نگاه عملیاتی شود، خواهیم دید که جامعه هم بدان اقبال نشان خواهد داد و فعالان حوزههای متعدد خودشان را با این قاعده تنظیم و بدان تجهیز خواهند کرد. نکتهای که میتواند ما را به این رویکرد مشتاقتر کند، این است که توجه کنیم در بسیاری از علوم هرچه بکوشیم، به دنیای پیشرفته نمیرسیم، اما در حوزه علوم نوپدید با تکیه بر فعالیتهای دانشبنیان میتوان مسیر را یافت و به شتاب حرکت کرد. این را هم بهنوعی در حوزه نانو و سلولهای بنیادی و... آزمودهایم و در صف اول صاحبان صنعتهای مرتبط قرار گرفتهایم.
این موفقیت را میتوانیم با عزمی جزم توسعه دهیم. نگاه دانشبنیان شاهکلید موفقیتهای فرداست که امروز باید آن را بهدست آورد. غفلت از این مهم ما را فرسنگها از قافله پیشرفت جهانی عقب میاندازد، چه اینکه آنان بهشتاب در حرکتاند و سستی در این امر عقبماندگی ناگزیری را نصیب ما میکند. بر این اساس، میتوان «دانشبنیانشدن» را از واجبات حکمرانی مطلوب شمرد و به کمک آن دیگر معضلات اقتصادیاجتماعی و حتی سیاسیامنیتی را رفع کرد.
اشتغال از این جمله است که در کنار دانشبنیانشدن در بیان رهبر معظم انقلاب بدان تصریح شده است. تولید اگر دانشبنیان و اشتغالآفرین شود، نهتنها اقتصاد که فرهنگ و اخلاق جامعه را هم پشتیبانی میکند. همه بر این امر واقفیم که «کار» در نفس خودش ارزشمند است. اشتغال راه را بر آسیبهای مترتب از بیکاری میبندد. اگر در آمار جرائم تأمل کنیم، خواهیم دید که بخشی بزرگ از آن را کسانی رقم زدهاند که «بیکار» بودهاند.
«آدم بیکار» همچنان که در ضربالمثل فارسی داریم، «جادوگر» میشود و از جادوگر هم هر کاری برمیآید! اشتغال مهم است تا جایی که اگر بتوانیم همه امور را به ماشین بسپاریم و با رباتها کارها را سامان دهیم، باز نباید چنین کنیم و باید انسانها را بهکار بگیریم. موضوعی که در جوامع پیشرفته نیز بدان توجه میشود.
آنان با وجود داشتن دانش رباتیک مناسب، فضا را برای اشتغال انسان بازمیگذارند. ما بیکاران فراوانی داریم و شایسته است تولید با تکیه بر دانشبنیان بسترساز اشتغال بیشتر شود. این میتواند از شمار لشکر فربهشده بیکاران بکاهد. کاستن از این لشکر بهاندازه افزودن به لشکر فعالان مهم و حیاتی است.