نگهداری از ۹۹ کتاب نایاب ترجمه انگلیسی شاهنامه فردوسی در کتابخانه آستان قدس رضوی رئیس‌جمهور در پیامی برای روز بزرگداشت فردوسی: زبان فارسی آینه فرهنگ مشترک اقوام ایران‌زمین است رئیس انجمن آثار و مفاخر کشور: شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی شناسنامه‌ای از اصالت و هویت ما است یک کتاب جادویی برای فردوسی در نمایشگاه تهران | شاهنامه سه بعدی ویژه کودکان برای نخستین بار رونمایی شد + فیلم مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی برگزار شد (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)+فیلم علی‌محمد مؤدب: شعر، جان‌پناه تمدن ایرانی است | بازآفرینی فردوسی‌ها مانع اسیدپاشی فرهنگی می‌شود تشویق ۵ دقیقه‌ای برای «ماموریت غیرممکن» تام کروز نقدپذیری به سبک فراستی؛ «هیچی، مزخرف می‌گویند» فروش ۳۵۰ میلیاردی در سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران اعتراض کارکنان جشنواره فیلم کن به وضعیت حقوقی خود نام‌آوران شاهنامه بر روی پرده تبارشناسی آمدند ابراز همدردی و اظهارات رئیس صداوسیما در بازدید از محل انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری خراسان رضوی تأکید کرد: لزوم احیای سازمان کشور‌های فارسی‌زبان با محوریت مشهد معاون سیاسی استانداری خراسان رضوی: نباید بین هویت ملی و مذهبی تقابل ایجاد کرد | شاهنامه ظرفیتی مغفول در گردشگری فرهنگی رئیس انجمن نسخ خطی ایران از روشی جدید برای تعیین قدمت اسناد خبر داد نقالی، صدای امروزِ فردوسی | گفت‌وگو با پریسا سیمین‌مهر، نقال بین‌المللی شاهنامه فردوسی یاحقی: شاهنامه با نقش‌آفرینی در ساخت هویت فرهنگی ایرانیان، از دیگر آثار متمایز شده است + فیلم
سرخط خبرها

همتی به بلندای زنانگی گُردآفرید

  • کد خبر: ۱۰۹۷۵۵
  • ۰۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۳
همتی به بلندای زنانگی گُردآفرید
ارزیابی شتابزده زنانی که در تاریخ ایرانیان حماسه آفریدند

نفیسه زمانی | شهرآرانیوز؛ گرچه خلقت بشر از آفرینش یک مرد آغاز می‌شود، اعتقاد به وجود زن در شکل‌گیری نظام‌های اجتماعی مهم است، به طوری که در بین‌النهرین، مهد تمدن‌ها، زن را آفریدگار حیات می‌دانستند و سند این مطلب هنر برجای‌مانده از این مناطق است که همواره خدایگانی به هیبت زنان تجسم می‌کرده‌اند. بخشی از حیات بشریت به‌ویژه در آن زمان که جنگ‌ها تن‌به‌تن بود بر عهده زنانی انجام می‌گرفت که امروزه به نام حماسه‌سازان از آنان یاد می‌شود.

یکی از منابع مهم حماسه در ایران شاهنامه فردوسی است که آینه‌ای از روزگاران ایران باستان به شمار می‌رود. بخش‌هایی از آن زندگی‌نامه زنان شجاعی است که نامشان مترادف واژه «پهلوان» است و یکی از این زنان، دختری است از دوره کیانیان شاهنامه. نام پدرش گژدهم است و در دژ سپید روزگار می‌گذراند. روزی سهراب، فرزند رستم، پهلوان ایرانی، در مسیر پیدا کردن پدر، به دژ سپید رسید و، چون سهراب قصد کرد وارد دژ شود، نگهبان دژ مانع شد. نبردی درگرفت و فرجام چنین گشت که نگهبان اسیر سهراب شد. خبر به گوش گردآفرید رسید.
زنی بود بر سان گردی سوار/ همیشه به جنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گردآفرید/ زمانه ز مادر چنین ناورید

در تفکر و اندیشه گردآفرید نمی‌گنجد که ایرانی‌تباران به اسارت درآیند، و آماده رزم می‌شود، اما نبردی تن‌به‌تن میان یک زن با مرد است و اینجا خود را ملبس به پوششی مردانه و گیسوان زیبای خویشتن را پنهان می‌کند تا ظرافت زنانگی بر غرور و تعصب ایرانی وی چیره نشود و چنین پای به میدان کارزار می‌نهد. او شروع به تیراندازی به سمت دشمن می‌کند و حریف که او را توانمند می‌یابد، سر خویشتن را پشت سپر پنهان می‌کند و نیزه به سمت جنگاور دژ می‌اندازد و زره بر تن جنگاور پاره می‌شود.

گردآفرید رو به سمت دژ می‌رود. سهراب نیز به دنبال او و نیزه‌ای دیگر به کلاه‌خود او پرتاب می‌کند. کلاه‌خود از سر گردآفرید می‌افتد و رازش بر حریف آشکار می‌شود. چشم سهراب که به جنگ تن‌به‌تن آمده است به چهره زنی زیبا ملبس به لباس رزم می‌افتد، دلش می‌لرزد و سعی می‌کند با سخن مهر بر دل گردآفرید اندازد، اما گردآفرید در سر هوایی دیگر دارد. یک طرف ایران است و ایرانیان و یک طرف زن است و بار سنگین مام زمین بودن.

چگونه تن به تسلیم دهد و دل بسپارد به حریف وقتی سرفرازی ایرانش آرزوست؟ او زن است تا حیات را تکثیر کند نه آنکه خود موجب اسارت تبار ایرانی شود. گردآفرید نیروی بازو را فراموش می‌کند و به درایت خویشتن متوسل می‌شود تا چگونه سخن بگوید که هم خویش را رها سازد هم دژی را نجات دهد و هم نام ایران را استوار نگاه دارد. لب به سخن باز می‌کند و رو به حریف جوانش می‌گوید: اکنون که راز من هویدا شد و دیگران نظاره‌گر بودند، گمان بد به دل دیگران راه پیدا می‌کند. بگذار آشتی ما پنهان بماند.

پس من به داخل می‌روم و دیگر دژ و هرآنچه در دژ هست از آن تو. سهراب رخصت می‌دهد و گردآفرید وارد دژ می‌شود و پیش از آنکه سهراب وارد دژ شود، در دژ را می‌بندند. گردآفرید، چون به مأمن خویش پای می‌نهد، دل قوی می‌دارد و بر بالاترین نقطه دژ می‌رود و فریاد می‌زند: بیهوده دل خود امیدوار نساز که مرا سازشی با تو نیست، و حریف ناامید می‌رود. داستان گردآفرید بخشی از حماسه‌آفرینی زنان ایرانی است. حماسه‌ساز بودن برای زنان دشوارتر از مردان است، اما همواره ایران را زنانی هست که ظرافت زنانگی خویش را در روح حماسه و شجاعت دمیده‌اند تا حیات ببخشند تا ظلم و جنگ نابود و آرامش نصیب ملتشان شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->