جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها
سلسله نشست‌های ادبی، با حضور «علی رضاقلی»

شاهنامه و دغدغه‌های ملی ایرانیان

  • کد خبر: ۱۰۹۸۳
  • ۱۶ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۱
شاهنامه و دغدغه‌های ملی ایرانیان
علی رضاقلی در نشستی از روحیه حماسی که در شاهنامه فردوسی نهفته است سخن گفت
وحید حسینی ایرانی| ویژگی‌های زیبایی‌شناسانه و ادبی و رواییِ کتابی، چون شاهنامه فردوسی چنان توجه‌ها را به‌خود جلب کرده است که سبب شده از ظرفیت‌هایی، چون حرف داشتن شاهکار حکیم در زمینه اقتصاد سیاسی غفلت شود. متنی که با نگاهی تحلیلگر اسباب سقوط شاهنشاهی ایران و رسیدن به شرایط ناامن دوران حکومت هزارساله ایلات از دید اقتصادی و رفاهی و... را بررسی کرده و چونان متنی آموزشی سرمشق‌هایی برای ایرانیان عرضه کرده است.
علی رضاقلی، پژوهشگر جامعه‌شناسی و علوم‌سیاسی و نویسنده کتاب‌های پرخواننده «جامعه‌شناسی خودکامگی» و «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی»، روز گذشته برای مخاطبان مشهدی خود از شاهنامه فردوسی و نگرانی‌های فرهیختگان عصر حکیم گفت و از این رهگذر مسائلی، چون مقدمه پیش‌گفته را بحث و بررسی کرد. او که به دعوت کافه‌کتاب آفتاب در نشست «شاهنامه و دغدغه‌های ملی ایرانیان» حضور پیدا کرده بود، در آغاز به زمینه‌های تاریخی پیدایش فردوسی و شاهنامه در توس پرداخت.
اما در توسِ خراسان چه خبر بوده که این همه نخبه و شخصیت ماندگار به خود دیده است؟ فرزانگانی، چون اسدی توسی، دقیقی توسی، فردوسی توسی، امام محمد و احمد غزالی، شیخ توسی و دیگرانی از این خطه.
رضاقلی با تأکید بر لزوم فهمیدن فرایند تحولات و برخورد تحلیلی با تاریخ، یادآور شد که همه شاهنامه‌نویسان و حماسه‌سرا‌های ما در توس به سرمی‌برده‌اند. او گفت: ما در خراسان چهار حاکم‌نشین مرو و بلخ و هرات و نیشابور را داشته‌ایم که ۳ حاکم‌نشین از ایران جدا شدند. توس بزرگ‌ترین بخش نیشابور بود و فردوسی محصول همین بخش است. در نگاهی همراه با تجزیه و تحلیل می‌بینید که این شهر در فضایی واقع بوده است که با ترکان شمال شرقی و عرب‌ها سر ستیز داشته است؛ درواقع یک ایرانی‌گری خالص و معتقد به لزوم کوتاه شدن دست بیگانه در آن حضور داشته است، چنان‌که فردوسی نیز این مسئله را در شاهنامه بازتاب داده است.
با ترک‌تازی اقوام بیابان‌گرد شمال شرقی ایران، کسانی، چون غزنویان و سلجوقیان، نوعی حکومت قبایلی و ایلاتی بر ایران چیره می‌شود که تا پیش از حکومت پهلوی ادامه می‌یابد. در این میان سلسله‌های مختلفی از مغولان تا افشاریه و قاجاریه به فرمانروایی ایران می‌رسند و با شیوه حکومت خود، به باور این جامعه‌شناس، مانع از توسعه و پیشرفت ایران می‌شوند. سلطان محمود غزنوی که افسانه ساختگی سرایش شاهنامه به‌دستور او ثبت شده است، یکی از همین فرمانروایان است که فردوسی پس از به پایان رساندن نسخه اصلی و اولیه شاهکارش، احتمالا به توصیه دوستی و برای حفظ آن از آفات زمانه، به‌ناچار شاهنامه را به نام او می‌کند و در ستایش سلطان بیت‌هایی به آن می‌افزاید.
چنان‌که نویسنده «جامعه‌شناسی خودکامگی» می‌گوید، پیش از آن و در فضای نابسامانی که بر خراسان چیره شده است، سپهبدی پیدا می‌شود که تمایل داشته است حکومتی مشابه حکومت ساسانیان برقرار کند: ابومنصور محمدبن عبدالرزاق توسی. او پیش از آنکه جانش را از دست بدهد، دانشورانی را به‌کار می‌گیرد تا درباره گذشته ایران و چرایی فروپاشی تمدن این شاهنشاهی پژوهش و بررسی کنند و دریابند که چه شد که ایران به‌حدی از گرفتاری رسید که هرکسی از هرجایی به خود اجازه می‌دهد ثروتش را به تاراج ببرد.
شاهنامه ابومنصوری از دستاورد‌های این امیر ایران‌دوست و به قلم وزیر اوست که در نوجوانی فردوسی نگاشته شده است. این منبع شرحی است از تاریخ ایران پیش از اسلام و امروزه جز چند صفحه چیزی از آن به‌جا نمانده است. بااین‌حال فردوسی از آن بهره درخوری می‌برد و هزاران بیت از شاهنامه خود را بر پایه آن می‌سراید.
«حماسه» از مهم‌ترین صفت‌هایی است که به داستان‌های شاهنامه داده می‌شود و روحیه حماسی، حال‌وهوایی است که در سرتاسر کتاب گسترده شده است. این روحیه و تهییج میهن‌پرستی را حکیم توسی با تسلطی خیره‌کننده و در کمال زیبایی ادبی و روایی به جان خواننده اثرش می‌نشاند، اما رضاقلی معتقد است خود این ویژگی مثبت به شاهنامه زیان وارد ساخته است: توانمندی‌های هنری و زیبا و هیجان‌انگیزی مانند توصیفات فوق‌العاده از صحنه‌های جنگ، باعث شده است دیگر ظرفیت‌های آن دیده نشود. زیبایی‌هایی از این دست، سر سروران زیر گرز گران/چو سندان بدو پتک آهنگران.
این‌گونه خواننده چنان محو زیبایی و ادبیات شاهنامه می‌شود که یادش می‌رود هدف فردوسی از سرودن آن چه بوده است.
این پژوهشگر علوم‌سیاسی، شاهنامه را راوی اسطوره‌هایی می‌خواند که با رویکرد آموزشی شیوه‌های زندگی و حکومت در سرزمین ایران را ارائه می‌کند. او با تأکید بر ضرورت توجه ایرانیان به مفاهیم شاهنامه و محتوای میهن‌پرستانه آن، نگاه تحلیلگرانه‌ای از جنس شاهنامه را به گذشت از راه‌های پیشرفت و توسعه کشور برشمرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->