عملیات دوحه، سایه سنگین ترور بر خاورمیانه| گزارشی از بررسی ابعاد حمله امروز رژیم صهیونیستی به قلب قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) میانجیگری قطر میان رژیم صهیونیستی و حماس تعلیق شد پیام پزشکیان به سران و مردم کشورهای اسلامی | زمانه ما نیازمند اقتدا به «پیام‌آور اخلاق و عدالت و حقوق انسانی» است نتانیاهو بر حمله به نشست سران حماس در دوحه نظارت مستقیم داشت (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) پژمان فر: جامعه بشری و کشور‌های مسلمان باید علیه رژیم صهیونیستی متحد شوند واکنش جهاد اسلامی به حمله اسرائیل علیه مقر حماس در دوحه قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) جزئیات جدید از حمله اسرائیل به مقامات حماس در دوحه قطر | نتانیاهو: عملیات دوحه را مستقل انجام دادیم + عکس (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) امارات به حمله رژیم صهونیستی به قطر واکنش نشان داد آمریکا از حمله اسرائیل به قطر مطلع بوده است (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) آیا حمله اسرائیل به مقامات حماس در قطر موفقیت‌آمیز بود؟ + فیلم (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) گروسی با وزرای خارجه ایران و مصر دیدار کرد (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) واکنش قطر به حمله اسرائیل به دفتر سیاسی حماس در دوحه قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) واکنش وزارت امور خارجه ایران به حمله اسرائیل به قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) مرز لهستان با بلاروس بسته می‌شود آخرین اخبار از ناآرامی های نپال؛ رسانه های محلی مدعی سقوط دولت شدند + عکس و فیلم آیت‌الله علم‌الهدی: شهدای هوافضا، افتخار ملت ایران هستند | حتی مخالفان انقلاب در برابر شهدای هوافضا تعظیم می‌کنند حمله هوایی اسرائیل به قطر | انفجار در دفتر حماس در دوحه قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) + فیلم و عکس قاضی‌زاده هاشمی: کمیسیون صنایع در تعامل با دولت خواستار رفع مشکلات ارزی است وزیر ارتباطات: در زیست‌بوم اقتصاد دیجیتال موانع ساختاری جدی وجود دارد مردم غزه تمایلی به طرح کوچ اجباری رژیم صهیونیستی ندارند قوه قضائیه: جزئیات عفو معیاری ۱۴۰۴ اعلام شد خضریان: دولت‌های عضو NPT حق توسعه انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را دارند |  گروسی صلاحیت دبیرکلی سازمان ملل را ندارد هیئت بلندپایه روسیه وارد دمشق شد رئیس کمیسیون امنیت ملی با عراقچی دیدار کرد وزیر خارجه مصر با همتایان آلمانی و ایتالیایی خود درباره موضوع هسته‌ای ایران رایزنی کرد
سرخط خبرها

به احترام ۳ قطره خون

  • کد خبر: ۱۱۰۰۴
  • ۱۶ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۱
به احترام ۳ قطره خون
مسعود سلطانی
آن روز‌ها حال دانشگاه خوش نبود. حال من هم. سال ۱۳۹۰ بعد از یک سال تلاش شبانه‌روزی، خانه‌نشینی و چاقی، پایم به دانشگاه باز شد. تا قبل از ورود به دانشگاه، رؤیا‌های زیادی درباره‌اش داشتم. شاید «آرمان‌شهر» کلمه مناسبی باشد برای آنچه در ذهنم از دانشگاه ساخته بودم.
ما نسلی بودیم که با آرزوی رفتن به دانشگاه و بعد، پول‌دار شدن، بزرگ شده بودیم. من هم از آن روزی که فهمیدم باید بعد از مدرسه به دانشگاه بروم تکلیف را با خودم روشن کردم. دانشگاه فردوسی تبدیل شد به سقف آمال و آرزوهایم. خانه‌مان وکیل‌آباد بود و هر هفته دست‌کم چندبار با نگاهی حسرت بار به سردر دانشگاه و آن تابلوی بزرگ «دانشگاه فردوسی مشهد» که دور میدان آزادی بود و الان دیگر نیست خیره می‌شدم.
سال ۱۳۹۰، در روز‌هایی که امیدوارم دیگر دانشگاه تجربه نکند دانشجو شدم. بماند که عمران می‌خواستم و مهندسی آب قبول شدم، اما هرچه بود، دانشگاه فردوسی بود. اولین تصویر ما از دانشگاه شیشه‌های شکسته اتوبوس‌ها و تحصن دانشجویان برای بستن در‌های ورودی شرقی و خیابان باهنر بود تا مانع ورود خودرو‌های شخصی به دانشگاه شوند.
تحریم‌های شدید سال ۹۰، کاهش درآمد‌های نفتی و کاهش بودجه دولت و در نتیجه دانشگاه، باعث شده بود سرویس اتوبوس رایگان داخل دانشگاه پولی شود، از سطح شهر هم گران‌تر! وعده‌های غذایی سلف هم کوچک شده بود. فضای دانشگاه از نظر سیاسی، بعد از انتخابات ریاست جمهوری، تیره و تار بود و این اولین اعتراض صنفی بعد از حوادث دهه ۸۰ بود. آن روز‌ها برنامه‌های سیاسی داخل دانشگاه به سخنرانی چهره‌هایی خلاصه می‌شد که بعد‌ها اسم خودشان را گذاشتند جریان دلواپس و دیگران به آن‌ها گفتند کاسب!
فضای عمومی دانشگاه هم تغییراتی شگرف پیدا کرده بود. گهگاه ماشینی که پیش‌تر به منظور پخش کردن مارش نظامی در جبهه جنگ و پادگان طراحی شده بود، در خیابان‌های دانشگاه دور می‌زد و آهنگ‌های انقلابی پخش می‌کرد. مسیر ورود دانشجویان از درب شمالی تا جایی که باید سوار اتوبوس شوند با تابلو‌هایی که در فیلم‌های جنگی مانندش را دیده بودم تزیین شده بود، تابلو‌هایی که روی آن‌ها نوشته شده بود «لبخند بزن دانشجو!»، تابلو‌هایی که برای روحیه دادن به دانشجو‌ها نصب می‌شدند. تشکل‌های دانشجویی یک‌در‌میان تعطیل بودند و عرصه در اختیار سازمان‌های دانشجویی بود که از بیرون دانشگاه هدایت می‌شدند.
۸ سال از آن روز‌ها گذشته است و من روز‌هایی را پشت سر گذاشتم که ذهنیتم را درباره دانشگاه دگرگون کرد، روز‌هایی که تصاویر آن مملو از هیجان و تلاش برای آرمان‌هایی است که اکنون در ذهنم کم‌رنگ‌تر شده است. آن زمان تلاشم برای شکستن چیزی بود که می‌گفتند تک‌صدایی است. می‌خواستم یا -بهتر بگویم- می‌خواستیم کشورمان و جهانمان را دوباره بسازیم، اما امروز از آن همه هیاهو فقط روزنامه‌نگاری برایم باقی مانده است. دانشگاه برای ما یک زندگی بود که از آن هویت می‌گرفتیم. ما جریان پیش‌گام دانشجویی بودیم که گفته بودند مؤذن جامعه است تا نماز امت قضا نشود. دانشگاه آخرین سنگر آزادی و مبدأ تحولات جامعه بود و ...، اما حالا ۸ سال گذشته است. امروز دانشجویان دهه ۸۰ روی همان صندلی‌ها می‌نشینند، ولی هنوز نسل قدیم دانشجویان هستند که چندی پیش در ماجرای اعتراضات کارگری و بنزینی به زندان رفتند. اکنون حال دانشگاه و دانشجویان خیلی تغییر کرده است.
امیدوارم دانشگاه همیشه آخرین سنگر آزادی بماند و سهم هیچ دانشجویی سلول نباشد. ۶۶ سال از آن روز که ۳ آذر اهورایی (احمد قندچی، مصطفی بزرگ‌نیا و مهدی شریعت‌رضوی) در دانشکده فنی تهران به شهادت رسیدند گذشته است، اما «این ۳ قطره خون بر چهره دانشگاه ما همچنان تازه و گرم است». امیدوارم دانشجویان ایران‌زمین به احترام ۳ آذر اهورایی، همیشه به نقد قدرت، مطالبه‌گری، آرمان‌خواهی و استکبارستیزی بپردازند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->