مرتضی محمدپور | شهرآرانیوز؛ تا پیش از اوج گیری کرونا در کشور، سخنرانیهای نوروزی رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی، بارزترین مصداق ارتباط مردم مشهد با رهبر معظم انقلاب بود؛ دیدارهایی که با شور جوانان مؤمن و انقلابی و حضور پرشور مردم مشهد در حرم مطهر رضوی همراه بود و از این منظر شباهتهایی میان این مراسم با سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب در جمع مردم دیگر شهرستانها وجود دارد، اما وجه تمایز و نقطه عطف ارتباط ویژه مشهدیها با ایشان را باید از زبان سال خوردگان و قدیمی ترهای این شهر شنید. یعنی از زبان کسانی که سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، پای منبر درس و بحث رهبر معظم انقلاب نشسته بودند، با مضامین ادبی و قریحه سرشار در شعر «امین» به خوبی آشنا بودند و سخنرانیهای شورانگیز این عالم انقلابی را به گوش جان شنیده بودند.
شهرآرانیوز در گزارش خود ضمن واکاوی این موضوع، در گفتگو با هادی داوری، تحلیلگر و کارشناس تاریخ انقلاب اسلامی، به بررسی جایگاه رهبر معظم انقلاب در میان مردم مشهد و ارتباط متقابل و بیعت مشهدیها با ایشان از زمان انتخابشان به عنوان امام دوم انقلاب اسلامی پرداخته است.
شناخت مشهدیها از رهبر معظم انقلاب خیلی متفاوت بود و مردم این شهر خیلی بیشتر از دیگر مردم، ایشان را با همه جوانب و ابعاد شخصیتی جامعشان میشناختند. یک کارشناس حوزه تاریخ انقلاب اسلامی در این باره میگوید: حقیقت این است که مسئولیت و جایگاه سیاسی رهبر معظم انقلاب، همواره حجابی برای دیگر مراتب شخصیتی و معرفتی ایشان بوده است.
مثلا رهبر معظم انقلاب از سن هفده سالگی در جلسات درس آیت ا... میلانی شرکت میکردند، درحالی که بیشتر شاگردان آن جلسات، از میان علما و شخصیتهای میان سال یا سال خورده بودند. جالب است بدانید که آیت ا... میلانی دو شهریه داشتند که یکی به طور عام به همه طلاب پرداخت میشد و دومی شهریه خاص ایشان بود که فقط تعداد مشخصی از طلاب نخبه که تأییدشده آیت ا... میلانی بودند، آن را دریافت میکردند که یکی از این طلاب نخبه، رهبر معظم انقلاب بود.
علاوه بر این، از آیت ا... علم الهدی نقل شده است که شیخ مرتضی حائری در جلسات درس خارج فقه خود همیشه با چند دقیقه تأخیر حاضر میشد و این درحالی بود که تقید علامه به نظم و انضباط نه تنها در حوزه خراسان، بلکه در میان همه استادان حوزوی زبانزد بود. پس از چندی، شاگردان ایشان در این جلسات لب به اعتراض گشودند و به مرحوم حائری گلایه کردند که ما همیشه در ابتدای درس خارج فقه شما دقایقی معطل میشویم و درباره علت تأخیر علامه سؤال کردند. در پاسخ، مرحوم شیخ مرتضی حائری به آنان گفت: «من شاگرد خاصی دارم که به همه شما میارزد و علت تأخیرها هم این است که پیش از آغاز جلسات، با او گفتگو و مباحثه میکنم.»
هادی داوری میافزاید: نعمت میرزازاده هنگامی که کتاب شعر خراسان را مینوشت، به سراغ بهترین شعرای معاصر خراسان میرفت تا بهترین اشعار آنان را به کتابش بیفزاید و به همین منظور در بسیاری از جلسات ادبی و محافل شعری سرشناس کشور شرکت میکرد و از بزرگان حوزه ادبیات درباره نخبگان شعری خراسانی سؤال میکرد. جالب است که در جلسات فرخ، آقای میرزازاده با رهبر معظم انقلاب آشنا شد و وقتی اشعار ایشان را دید، به صراحت اذعان کرد که اگر ابیات «امین» در تألیف جدید او نباشد، کتاب شعر خراسان از سرودههای یک شاعر نخبه خراسانی محروم خواهد ماند.
اینها نمونههای محدود از شواهدی است که دلالت بر جامعیت شخصیت و فرزانگی رهبر معظم انقلاب دارد که شاید در حجاب مسئولیت سیاسی ایشان برای همه مردم کمتر شناخته شده باشد، اما حقیقت این است که موضوع شناخت مشهدیها از رهبر معظم انقلاب کاملا متفاوت است و به این دلیل که مشهد پایگاه اصلی حضرت آقا در همه دوران فعالیتهای فرهنگی، اعتقادی و سیاسی ایشان بود، مشهدیها همچنان آقا را از خود میدانند.
جمعی از بازاریان مشهدی که در سال ۱۳۶۸ به قصد شرکت در مراسم ارتحال امام (ره) و البته بیعت با حضرت آقا به تهران رفتند، اعضای انجمن اسلامی اصناف و نمایندگان بازاریان و افرادی بودند که برای این سفر داوطلب شدند. تعداد آنها هم خیلی بیشتر بود، اما به این دلیل که امکان حضور همه آنها فراهم نبود، بزرگان بازار مشهد مانند مرحوم شمقدری یا آقای غفاریان طوسی ناچار به انتخاب شدند. جمعیتی که به تهران رفت تا در عزای امام مهربان امت بر سر و سینه بکوبد و پس از آن، با نایب برحق آن امام (ره) دست بیعت دهد، پیشگام سنتی ارزشمند شد که بر مبنای آن، نمایندگانی از نخبگان و خواص هر استان به ترتیب به تهران آمدند و با امام دوم انقلاب اسلامی بیعت کردند و این جریان تا حد زیادی توانست ارتباط متقابل و عشق مردم به جایگاه ولایت فقیه را به تصویر بکشد و دشمن را از فتنه افکنی در این عرصه ناامید کند.
این کارشناس حوزه تاریخ انقلاب درباره ارتباط خاص مردم مشهد با رهبر معظم انقلاب میگوید: مرحوم حاج علی آقا شمقدری در خاطراتش میگوید: «آقایی که صبح روز ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸ از نهاد ریاست جمهوری خارج شد و به مجلس خبرگان رهبری رفت، با آقایی که شب هنگام از درب مجلس خبرگان بیرون آمد، خیلی تفاوت داشت.
من باور دارم که انتخاب آقا به عنوان رهبری، فقط یک انتصاب سیاسی نبود، بلکه هم زمان مسئولیتی بر دوش ایشان بار شد که در نتیجه آن، آقاسیدعلی خامنهای به عنوان رهبر این نظام با آقاسیدعلی خامنهای رئیس جمهور خیلی تفاوت کرده بود.» به نظر من مشهدیها بیش از همه متوجه این تفاوت شدند. زیرا ارتباط اهالی این خطه با حضرت آقا خیلی عمیقتر از ارتباط دیگر مردم بود. درواقع مشهدیها قلبا میدانستند که رهبر معظم انقلاب سالها پیش از آنکه رئیس جمهور باشد یا حتی به رهبری انقلاب برگزیده شود، شرایط رهبری و ولایت را در خود داشته اند.
داوری تصریح میکند: در این میان بخش درخورتوجهی از مشهدیهایی که شیفته و دلداده آقا شدند، از میان کسانی بودند که تا پیش از این، انتقاداتی را درباره ایشان مطرح میکردند و با انتخاب ایشان به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، همگی باور داشتند که آقا از فردای روز رهبری، با منتقدانشان برخورد سخت خواهند کرد، اما شاهد بودند که ایشان تا چه حد با خلق رحمانی موضع میگرفت.
به نظر من، بارزترین مظهر انصاف آقا در برخورد با منتقدان که زمینه ساز جذب حداکثری هم شد، ماجرای انتصاب جریان مدیریتی حوزه علمیه خراسان از میان علمای معارفی بود؛ یعنی کسانی که همیشه با مشی و منطق فلسفی حضرت آقا تعارض دیدگاه داشتند، اما پس از انتخاب رهبر معظم انقلاب توسط مجلس خبرگان، حضرت آقا مدیریت حوزه علمیه خراسان را به عنوان یکی از قطبهای دروس حوزوی در جهان تشیع به همین افراد سپردند و این سعه صدر در برخورد با منتقدان، زمینه ساز این شد که امروزه حوزه علمیه خراسان، پایگاه تربیت طلاب و مبلغان ولایت مدار و انقلابی باشد.