شیما سیدی | شهرآرانیوز؛ شاید کلیشهای به نظر برسد؛ پرداختن به مشکلات هنرمندان صنایع دستی آن هم به بهانه روز جهانی صنایع دستی. شاید هم به نمایش شبیه باشد، یکی از آن نمایشهایی که هنرمندان صنایع دستی زینت بخش مراسم میشوند و فروتنانه در حاشیه میایستند، نه در متن.
عنوان میزگرد اختصاصی روزنامه شهرآرا برای «بررسی مشکلات هنرمندان صنایع دستی مشهد» نیز گرچه کلیشهای است، دستاورد رضایت بخشی دارد. دست کم در کلام هنرمندان حاضر در نشست این طور بیان شد. بیشتر فرصتی فراهم شد برای هم اندیشی، برای فهرست کردن مشکلات و چاره اندیشی دسته جمعی، آن هم در زمانی که هنرمندان بیش از هر وقت دیگری در شهر پراکنده شده اند و مکان مشخصی برای گردهمایی و تبادل نظر ندارند.
در این میزگرد که با حضور پنج تن از هنرمندان صنایع دستی و معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی در دفتر روزنامه شهرآرا برگزار شد، تلاش کردیم در پی راهکار بگردیم. نیاز به تشکیل اتاق فکر برای هم اندیشی و مشورت هنرمندان صنایع دستی با یکدیگر، نیاز به اختصاص فضاهایی در شهر برای معرفی صنایع دستی به زائران با ایجاد ورکشاپهایی از سوی هنرمندان، برگزاری دورههای دیجیتال مارکتینگ برای هنرمندانی که به صورت سنتی کار میکنند، ایجاد بازار اختصاصی صنایع دستی در مشهد و... از جمله پیشنهادهای مطرح شده در این جلسه بود.
اولین سؤال میزگرد را از تعریف صنایع دستی شروع میکنیم. بر اساس تعاریف جهانی، ویژگیهای مختلفی برای قرار دادن یک اثر درزمره صنایع دستی وجود دارد، اما آنچه در تعریف صنایع دستی به عنوان وجه تمایز آن با کاردستی بیان شده، این است که صنایع دستی نباید صرفا کاربرد تزئینی داشته باشد. این طور به نظر میرسد که اکنون بیشتر صنایع دستی ما به وسایل دکوری و تزئینی تبدیل شده است. آیا این اتفاق به دلیل گران بودن صنایع دستی است؟
محسن بیوکی، کارشناس مسئول بازیاریابی و تجاری سازی صنایع دستی، اما تعریف متفاوتی از صنایع دستی دارد. او میگوید: به هر کالایی که محصول دست باشد و کوله باری از مبانی، فرهنگ، هنر و میراث ملی داشته باشد، صنایع دستی میگوییم. حال میتواند جنبه کاربردی داشته باشد یا تزئینی؛ بنابراین ضرورتی ندارد که حتما کاربردی باشد، ولی در جوامع امروز موضوع کاربردی شدن به تزئینی صرف بودن میچربد. ما نیز تلاش میکنیم بسیاری از کارهایی را که جنبه تزئینی داشته اند، با ایجاد تغییراتی کاربردی کنیم. به عنوان مثال از کارهای معرق چوب که به طور معمول تابلو تزئینی است، روی جعبه ها، مبلمان، کابینت و... استفاده کردیم.
محمد مهدی اسفیدانی، هنرمند نگارگری که ۳۰ سال است در رشته هنرهای سنتی فعالیت میکند، معتقد است باید بین هنرهای سنتی و صنایع دستی تفکیک قائل شویم. این استاد دانشگاه میگوید: آوردن هنرهای سنتی در قالب صنایع دستی و کاربردی کردن آن باعث سطحی شدن هنرهای سنتی میشود.
پیشنهاد اسفیدانی، تقویت استادان هنرهای سنتی و صنایع دستی در کنار یکدیگر است: هنرهای سنتی باید با صنایع دستی تعامل داشته باشند، اما نه اینکه هر کس در اینترنت جست وجو کند، طرحی پیدا کند و به کاری اضافه کند، این کارها باعث میشود هر دو هنر به سمت انحطاط برود. باید استادان هنرهای سنتی را در کنار استادان صنایع دستی قرار دهیم تا اینها با مشورت هم بتوانند طرحهای اصیل تولید کنند. ما در دورههایی موفق بودیم که مرکز آفرینش هنرهای سنتی خانه ملک نقش یک پژوهشگاه و اتاق فکر را ایفا میکرد و هنرمندان را برای همفکری گرد هم آورده بود.
هر یک از کشورهایی که در بحث صنایع دستی فعال هستند، روشی را برای حمایت از هنرمندان صنایع دستی پیش گرفته اند. برخی از کشورها همچون کلمبیا بیشتر همتشان را در بحث آموزش و بازاریابی صرف کرده اند. برخی دیگر، چون هند قوانینی را وضع و تولید برخی از اقلام را از سوی کارخانهها ممنوع اعلام کرده اند. ۶۰۰ رشته صنایع دستی در یونسکو ثبت شده، که از این همه ۲۹۹ رشته در ایران و ۸۵ رشته در خراسان رضوی فعال است. این آمار نتیجه فعالیت تعداد زیادی هنرمند در رشتههای صنایع دستی در ایران و خراسان رضوی است. در ایران موضوع تسهیلات و بیمه مطرح میشود، اما چقدر در عمل حمایت صورت میگیرد؟
رمضان معمر، هنرمند سنگ تراشی و قلم زنی روی سنگ، معتقد است هنرمند پیش از حمایت به پشتکار نیاز دارد. این هنرمند کارآفرین که هنر بومی مشهد را به زندان و مناطق کم برخوردار برده است، میگوید: من در این ۳۵ سال به هر خواستهای داشتم رسیدم، شاید دیر، شاید سخت، اما در نهایت به نتیجه رسیدم. من سعی کردم برای کارم ارزش قائل شوم و کارم را خوب معرفی کنم و نشان ملی برای هنرم گرفتم.
مهر اصالت یونسکو را گرفتم. نشان جغرافیا را گرفتم تا دیگر شهر و کشوری هنر سنگ تراشی ما را به نام خودش نزند. البته من تنها نمیتوانم چنین کاری انجام دهم و باید حتما پشتوانه داشته باشم. ما در تأمین مواد اولیه مشکل داشتیم و معاونت صنایع دستی پشت ما بود. بچههای ما تا ۱۰ سال پیش بیمه نبودند و الان ۷۸ درصد سنگ تراشهای مشهد بیمه هستند.
پیشنهاد معمر احیای دوباره بازارچه سنگتراشی مشهد است. او میگوید: پیشتر در مشهد، بازارچه صنایع دستی داشتیم، اما از بین رفت. پیشنهاد میکنم شهرداری دوباره این بازارچه را در مکان جدیدی که به نظر میرسد کوهسنگی مکان مناسبی باشد، ایجاد کند.
سارا فلفلانی تنها ۱۲ سال سابقه کار در سفال و سرامیک دارد، اما میگوید در همین بازه زمانی توانسته است نتیجه فراز و فرود حمایت از هنرمندان را ببیند. او میگوید: در یک بازه زمانی خاص، تعداد زیادی از هنرمندان را بیمه کردند. در آن بازه، چون شرایط را آسان میگرفتند، حتی کسانی که خیلی کار نمیکردند، هم بیمه شدند.
اما حالا چند سالی است که به سختی کسی را بیمه میکنند و بسیاری از هنرمندان با اینکه شغل اصلی شان صنایع دستی است، بیمه نیستند. برخی افراد هم تنها به دلیل اینکه چند ماه کرونا بود و نتوانستند حق بیمه را پرداخت کنند، بیمه شان قطع شده است. کسی که ۴۰ سال دارد، دیگر نمیتواند زیاد کار کند و در این شرایط به سختی روزگار میگذراند.
فلفلانی که دوو سال و نیم در شرایط شیوع کرونا مسئولیت اداره مرکز آفرینشهای هنری مصلی را به عهده داشته است، میگوید: حمایت از نظر من، این است که هنرمندان صنایع دستی محیط امنی داشته باشند، تا حتی کسانی که کارگاه انفرادی دارند هم بتوانند دست کم یک بار در ماه دور هم جمع شوند و با هم تعامل کنند و درجریان اخبار قرار بگیرند.
حدود ۲۵ سال از عمر سعید منظمی در دنیای چوب و معرق گذشته است. او با تکیه بر سابقه اش میگوید: برخی ایراد میگیرند و میگویند هنرمند صنایع دستی وام گرفته است و رفته ماشین خریده. من میگویم مجبور است؛ چرا؟ چون صنایع دستی بازار ندارد، باید برود اسنپ کار کند و خرج زندگی اش را دربیاورد. اگر شما در خانه هر هنرمندی را بزنید و بگویید از این محصول صدتا در عرض یک ماه میخواهم و پولش را هم بپردازید، هنرمند به جای یک ماه در عرض یک هفته کار را آماده میکند؛ چرا؟ چون پولش را پرداخت کرده اید.
او نیز، چون هنرمندان دیگر معتقد است معاونت صنایع دستی باید محفلی برای همفکری و تعامل هنرمندان باشد، نه فقط مکانی برای تمدید گواهی نامه.
بحث دوباره به تعریف صنایع دستی برمیگردیم؛ سازگاری با محیط زیست یکی از مزایای اصلی صنایع دستی است. منظور از سازگاری، نبود نیاز به حملونقل و آلودگی هواست. اما اکنون مشهد مرکز فروش صنایع دستی خاتم شیراز و ترمه یزد و میناکاری اصفهان شده است. این درحالی است که ما در مشهد، برند خودمان را داریم؛ شهر جهانی گوهرسنگها. اما موضوع گوهرسنگها بیشتر محدود به موزه علوم زمین، موزه خراسان بزرگ و کارگاهی در توس شده است. چرا تلاشی نمیشود تا گوهرسنگها در بازارها هم دیده شوند؟
غلامرضا غلامیان که از سال۱۳۴۸ در حرفه گوهرسنگها مشغول به کار است و برای خرید دستگاه تراش به چین نیز سفر کرده، معتقد است مشهد راه خود را در گوهرسنگها بهدرستی پیدا کرده است. او میگوید: اکنون سنگهای تراشخورده خراسان نزد زائران عرب جایگاه خود را پیدا کرده است. اگر آنها متوجه شوند سنگی توسط چینیها تراش خورده است، آن را نمیخرند؛ زیرا دوست ندارند با سنگی که غیرمسلمان تراشیده نماز بخوانند.
غلامیان ادامه میدهد: ما در گذشته بهسختی دستگاه را از چینیها خریدیم و آنها حتی حاضر نشدند به ما آموزش دهند، اما اکنون هنرستانهای گوهرتراشی بسیاری در مشهد وجود دارد و هنرجویان بهراحتی این رشته را میآموزند و مشغول به کار میشوند.
اکنون بازار رضا مرکز تخصصی فروش گوهرسنگهاست، اما مشکلی که وجود دارد واردات غیرقانونی و قاچاق سنگهای تراشخورده چینی به بازار است که سعی میکنند با کاهش قیمتها بازار را از دست ما خارج کنند.
رضا ابراهیم نیا، معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی، مشکلات مربوط به بیمه هنرمندان را ضعف سازمان تأمین اجتماعی میداند و درباره سایر روشهای حمایت از هنرمندان توضیح میدهد: دنیا در یک دهه اخیر بسیار تغییر کرده است و بسیاری از کسب و کارها نابود شده اند و شغلهای جدید به وجود آمده است.
بخشی از هنرمندان با شیوههای جدید دیجیتال مارکتینگ آشنا نیستند. ما برای آشنایی این افراد، نشستی با مسئولان پارک علمی و فناوری برگزار کردیم و مقرر شد آنها دورههایی به صورت رایگان برای آموزش شیوههای نوین بازاریابی برای هنرمندان صنایع دستی برگزار کنند.
او ادامه میدهد: البته بخشی از صنعتگران و هنرمندان، چون در روستا هستند و یا سن و سالشان بالاست، امکان شرکت در این دورهها را ندارند؛ بنابراین باید تلاش کنیم شرکتهای پشتیبانی شکل بگیرند تا این هنرمندان را زیر پوشش بگیرند. به عبارتی تا صنایع دستی به اقتصاد گره نخورد، رشتهها روز به روز منسوخ میشوند و هر قدر که چتر حمایتی را باز کنیم اتفاقی رخ نمیدهد.
به تازگی پیشنهادی از سوی معاونت صنایع دستی خراسان رضوی به وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارائه شده که نظر وزیر را نیز جلب کرده است.
بیوکی درباره این پیشنهاد که در دستور کار وزارتخانه گردشگری قرار گرفته است، توضیح میدهد: ما باید ابتدا بتوانیم از ظرفیتهای وزارتخانه خودمان استفاده کنیم. بر این اساس پیشنهاد کردیم به اقامتگاههای بوم گردی تکلیف کنند برای همه وسایلشان از لوازم بومی همان منطقه استفاده کنند. همچنین در هتلهای سه ستاره به بالا نیز دست کم یک اتاق باید ایرانی طراحی شود و برای همه دکوراسیون داخلی آن از صنایع دستی استفاده شود. این طرح اکنون در حال بررسی است.
معاون صنایع دستی استان در صحبت هایش به مقایسه مشهد و اصفهان میپردازد و یکی از دلایل فروش اندک صنایع دستی مشهد را کم بودن تعداد گردشگران این شهر بیان میکند؛ این درحالی است که بنا بر آمارها، مشهد بیشترین تعداد زائر را در ایران دارد.
اما شاید بزرگترین مشکل مشهد، نبود یک بازار متمرکز برای فروش سوغات و صنایع دستی باشد. با اینکه بازارهای فراوانی در شهر داریم که در برخی نیز به صورت پراکنده صنایع دستی به فروش میرسد، یک مکان جامع که بتوانیم بگوییم مرکز صنایع دستی و سوغات مشهد است، نداریم و این موضوع باعث پراکندگی هنرمندان در شهر شده است. همه اینها درحالی است که دو مرکز آفرینش هنرهای سنتی مشهد نیز که جای خود را به عنوان مرکز تجمع هنرمندان بین مردم باز کرده بود، در ماه گذشته با مشکلاتی رو به رو شده بودند.
باید گفت تلخی این اتفاق در مشهد از این منظر بیشتر است که تعداد خانههای تاریخی باقی مانده در مشهد بسیار کم است. اکنون تنها حیاط و طبقه همکف خانه داروغه قابل بازدید برای عموم مردم است، در خانه توکلی نیز تنها بخش کوچکی از آن به عنوان موزه مکتبخانه قابل بازدید است. بقیه خانهها هم در آستانه نابودی قرار دارند. در این میان کم فروغی خانه ملک و مصلای تاریخی بیشتر به چشم میآید.
محسن بیوکی خبر تعطیلی دو مرکز آفرینش هنرهای سنتی مشهد را تکذیب میکند و میگوید: ما به هیچ هنرمندی نگفتیم که خانه ملک را ترک کند و این خانه هنوز پاتوق هنرمندان است، منتها به دلیل مشکلات مالی، طبق قانون باید ساختمان این معاونت را که ملکی استیجاری بود، تحویل میدادیم و خودمان مجبور شدیم به خانه ملک اسباب کشی کنیم.
بیوکی در پاسخ به سؤال خبرنگار ما استقرار معاونت صنایع دستی در ساختمان موزه بزرگ را تخلف میخواند و میگوید: قرار است برای نمایش آثار هنرمندان صنایع دستی در موزه خراسان بزرگ فضایی در نظر بگیریم. همچنین اگر ضرورت پیدا کند ورکشاپهایی را در همان موزه راه اندازی میکنیم و از استادان رشتههای مختلف هنری دعوت میکنیم بیایند به شکل زنده کار تولید کنند، اما این چرخشی و برای همه هنرمندان است؛ زیرا نگاه ما کلی است و همه هنرمندان باید از امکانات معاونت صنایع دستی به صورت مساوی بهرهمند شوند.
ابراهیم نیا نیز روند انتشار فراخوان و استقرار هنرمندان در بنای تاریخی مصلی را چنین توضیح میدهد: از دی ماه سال ۱۴۰۰ حدود ۱۷ هنرمند به معاونت صنایع دستی مراجعه کردند و گفتند چرا باید یک عده هنرمند ثابت در مصلی و خانه ملک باشند، اگر فضایی هست ما هم میخواهیم استفاده کنیم. بر همین اساس تصمیم گرفتیم تغییراتی در چیدمان بنای مصلی و خانه ملک ایجاد کنیم تا فرصتی برابر به همه هنرمندان بدهیم. بر اساس فراخوانی که منتشر کردیم، اولویتمان در بنای تاریخی مصلی رشتههای صنایع دستی بومی درحال منسوخ شدن است: مانند نقاشی قهوه خانه ای، سنگ تراشی، شعربافی، سفالگری، کاشی پزی، نمدمالی، گیوه بافی و... این رشتهها صددرصد بومی استان خراسان هستند.
او تعداد هنرمندانی را که برای حضور در بنای تاریخی مصلی درخواست دادند، هفت نفر بیان میکند و میگوید: چهارهنرمند نیز از قبل در بنای تاریخی مصلی باقی خواهند ماند. اگر کسی دیگر درخواست ندهد در اولویت سوم مابقی فضاهای خالی را در اختیار هنرمندان سابق خواهیم گذاشت. پرداخت حق شارژ ماهانه ۵۰ هزار تومان به ازای هر مترمربع از فضای مصلی شرط جدید استقرار در این فضاست.
معاون صنایع دستی استان اولویت حضور هنرمندان در خانه ملک را به رشتههای دارای جذابیت بصری میدهد و میگوید: خانه ملک، چون گردشگر دارد، رشتههایی را پیش بینی کردیم که جذابیت بصری دارند؛ نگارگری، سازهای سنتی، فیروزه کوبی از دیگر رشتههایی است که او نام میبرد.