ملیحه فلاح | شهرآرانیوز؛ توسعه میخواهیم؟ میخواهیم که اثر بحرانهای اقتصادی و تحریمها و دشمنیها بر گرده مردم کم شود؟ رفاه جامعه افزایش پیدا کند و تولید ناخالص ملی (GNP) و درنهایت رشد اقتصاد را شاهد باشیم؟ یک چاره آن، توجه ویژه به حوزه کشاورزی است. این راهکار را کارشناسانی پیشنهاد میدهند که سالها در این حوزه تحقیق و مطالعه کرده اند. آنها بخش کشاورزی را موتور اصلی رشد و توسعه اقتصادی و گذر از بحرانها میدانند. چرا؟ چون این بخش، ارتباط گستردهای با سایر بخشهای اقتصادی دارد و رشد در حوزه کشاورزی میتواند زمینه را برای تولید ثروت، اشتغال زایی، ارزآوری و رشد صنعت فراهم کند.
یک جست وجوی ساده درباره تاریخچه کشاورزی در ایران، کافی است تا از گذشته و عملکرد نیاکانمان در این حوزه بخوانیم و به آن افتخار کنیم، اما وضعیت اکنون حوزه کشاورزی در کشورمان چه ارتباطی با گذشته دارد؟ بخشی از پاسخ این سوال را با آمار و اطلاعات منتشرشده ازسوی دستگاههای متولی میتوان پیدا کرد.
براساس گزارش مرکز آمار، در سال١٤٠٠ بخش کشاورزی با ۳/ ۱۶ درصد، کمترین سهم را در اشتغال کشور داشته که این میزان درمقایسه با سال ۱۳۹۹ یک درصد کاهش داشته است. این گزارش یک خطی آن قدر گویاست که نیازی به توضیح خاصی ندارد. تمایل به کار در بخش کشاورزی به شدت کم است. شاید بگویید علت این کاهش، ماشینی و صنعتی شدن حوزه کشاورزی است، اما این تحلیل باتوجه به شرایط تقریبا سنتی کشاورزی در ایران، درست نیست. شاید پاسخ مناسبتر این باشد که استقبال نکردن از این حوزه و کاهش اشتغال در آن، بیشتر مربوط به افزایش مهاجرت از روستا به شهر و تمایل برای کار در مشاغل خدماتی است. دلیل آن را هم میتوان سوءمدیریت و نبود حمایت مناسب از فعالان حوزه کشاورزی دانست.
البته یک نکته تاحدودی مثبت هم در این گزارش وجود دارد؛ سهم اشتغال در حوزه کشاورزی خراسان رضوی از میانگین کشور بیشتر و معادل ۸/ ۱۹ درصد است، اما بازهم کشاورزی سهم بسیار کمتری نسبت به اشتغال در حوزه خدمات و صنعت در استان دارد. نکته جالب ماجرا اینجاست که با آمدن کرونا و آسیب به حوزه خدمات گردشگری در خراسان رضوی، سهم اشتغال در این بخش نسبت به سال ۱۳۹۹ کاهش و سهم حوزه کشاورزی یک درصد افزایش پیدا کرده است؛ البته امیدواریم به جای کاهش اشتغال در یک بخش و افزایش اشتغال در حوزه دیگر، به افزایش اشتغال در همه حوزهها به ویژه کشاورزی استان دست یابیم و نبود حمایتها موجب کاهشی شدن این روند نشود.
آمار دیگر مورد توجه ما، مقایسه میزان تراز تجاری بخش کشاورزی و غذا تا انتهای اردیبهشت ۱۴۰۱ است. براساس این آمار، یک میلیون و ۷۲۶ هزار تن به ارزش ۷۵۵ میلیون دلار در بخش کشاورزی و غذا صادرات داشته ایم. میزان واردات در این حوزه ۳ میلیون و ۶۸۴ هزار تن به ارزش ۲ هزارو ۴۶۲ میلیون دلار بوده است که این یعنی از ابتدای سال تا پایان اردیبهشت، تراز غذایی ما در کشور منفی یک میلیون و ۹۵۸ هزار تن بوده است. همه اینها نشان میدهد حال حوزه کشاورزی اصلا خوب نیست. فردا روز جهادکشاورزی است.
میدانید که از زراعت و باغداری تا دامداری، مرغداری، شیلات و... در زیرمجموعه این سازمان قرار میگیرد. محدودیت در به کار بردن تعداد کلمات اجازه نمیدهد در یک گزارش همه این حوزهها را بررسی کنیم، بنابراین فقط به سراغ چند تن از فعالان حوزه کشت و زراعت در مشهد رفته ایم تا به جای حرف مسئولان، کمی از درددلهای کسانی را که در میدان عمل هستند، بشنویم و بازگو کنیم.
میدانستید که ۲۵ درصد صادرات گل ایران از خراسان رضوی انجام میگیرد؟ ارزش صادرات گلخانهای استان ما ۴ میلیون دلار است که اگر با ایجاد یک پایانه صادراتی گل وگیاه در استان و همچنین رسیدگی به سیستم حمل ونقل آن از این حوزه حمایت شود، این رقم میتواند به همت فعالان بخش خصوصی تا ۱۵ برابر افزایش پیدا کند. این آمار و ارقام را مهدی سمنگانی، یکی از گلخانه داران مشهدی که رئیس اتحادیه گل وگیاه استان هم هست، به ما میگوید.
همجواری با ترکمنستان و برنامه ریزی بخش خصوصی از سالهای گذشته با هدف فراهم کردن زیرساخت تولید، برابر با نیاز آن طرف مرزی ها، این فرصت بالقوه را برای استان ما ایجاد کرده است. وی از بی توجهی به این حوزه گلایه دارد؛ از بی توجهی به روز ملی گل وگیاه بگیرید تا حمایت نکردن از گلخانههایی که کرونا و قطعی برق، آنها را به تعطیلی کشاند و تعدادشان هم کم نبود.
سمنگانی می گوید: تمام اجزای این صنعت، شاهد بی توجهی است؛ صنعتی که ظرفیت جذب درآمد ارزی چشمگیری را دارد. به همه اعلام کردیم که اگر یک پایانه صادراتی برای گل و گیاه داشته باشیم، میتوانیم به ارزآوری خوبی برسیم. هیچ کس مخالفتی نمیکند، اما همتی هم برای حمایت وجود ندارد. ما گفتیم حداقل از اراضی ملی، یک زمین به این کار واگذار شود تا بخش خصوصی بقیه کار را انجام دهد، اما سال هاست که مسئولان همه قول میدهند و هیچ اتفاقی نمیافتد.
او ادامه میدهد: همین حالا هم صادراتمان ادامه دارد، اما چون پایانه صادراتی و سیستم حمل ونقل مناسب نداریم، این کار با ۳۰ تا ۴۰ درصد ضایعات انجام میشود. سمنگانی سخنانش را با این جملات تمام میکند که با وجود همه این بی مهریها و نبود حمایت مستقیم از این حوزه، خدا این سعادت را به ما داده است که زیباترین نماد خلقت را تولید کنیم.
درددل کشاورزان زیاد است. میتوانم ۱۰۰ تا ۵۰۰ کشاورز را جمع کنم تا با دلیل و مدرک برایتان بگویند که چقدر مشکل دارند. محمد وفایی، کشاورز مشهدی، این جملات را میگوید. او چندین هکتار زمین کشاورزی در جاده سرخس دارد که از پسته و کلزا بگیرید تا گندم و جو در آن به عمل میآورد.
درددلش را از اینجا شروع میکند که هیچ سازمان دهی در حوزه کشاورزی وجود ندارد و حرفش را با چند مثال ادامه میدهد و میگوید: هنگام کاشت، وقتی میخواهیم از جهادکشاورزی بذر بگیریم، میگویند در انبارها بذر نیست یا بذر منطقهای را که کشت دیرتری دارد، به ما میدهند که این اصلا کار درستی نیست. وقتی هم که میخواهند کود کشاورزی تحویل دهند، باز میگویند نداریم و زمانی چند کیسه کود به کشاورز میدهند که نوشداروی بعد از مرگ سهراب است. وفایی میافزاید: کشاورزان منطقه ما زمینهای فقیری دارند. وضعیت اقتصادی این قشر هم طوری است که حتی گاهی پول کودی را که میخواهند در زمینشان بپاشند تا محصول بیشتری برداشت کنند، ندارند. با این حال حمایتی از آنها نمیشود.
او برای اثبات این حرف که مسئولان بعد از اتمام کار کشاورزان بیدار میشوند، مثالهای بیشتری میزند و به موضوع اعلام قیمت مصوب گندم در اسفند سال گذشته و بعد از اینکه چند ماه از برنامه ریزی و آماده سازی زمینهای کشاورزی توسط کشاورزان گذشته است، اشاره میکند. این کشاورز حرف برای گفتن و ماجرا برای تعریف کردن زیاد دارد. او از کشاورزانی میگوید که مجبور شدند دانههای روغنی خود را (که اتفاقا در سال جاری با کمبود آن مواجه هستیم) با دستگاه کمباین معمولی جمع کنند و بخشی از محصولشان به همین دلیل هدر رفته است.
وفایی میگوید: ما هرچه بخواهیم بخریم، باید نقدی کارت بکشیم. دانه روغنی خود را یک هفته است تحویل داده ام، اما هنوز یک ریال نگرفته ام. درددل ما زیاد است. از کجایش برایتان بگویم؟
صحبتهایش را با این سوال شروع میکند که حرفهایم تلخ است، بگویم؟ تماس گرفتهایم که بشنویم، پس گفتوگویمان را ادامه میدهیم. آرمین اسکوئیان، دکتری تخصصی زراعت (فیزیولوژی گیاهی) دارد و مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان است که کودهای میکروبی کشاورزی را که بالاترین سطح فناوری دنیا را دارد، در خراسانرضوی تولید میکند. حرفهایش تلخ است و آنطور که خودش میگوید، خسته از بیمهریها قصد دارد بهزودی دانشش را بردارد به عمان برود؛ جایی که برایش فرش قرمز پهن کردهاند.
میگوید: مدیریت هزینه تولید، موضوع مهمی در کشاورزی است؛ بهعنوان مثال هزینه تولید سیبزمینی در هر هکتار ۱۵ میلیون تومان است، پس کشاورز نمیتواند این محصول را ارزان بفروشد. استفاده از فرایند کودهای میکروبی، قیمت را به ۴ میلیون تومان کاهش میدهد و محصولی با سلامت بیشتر تولید میشود.
صحبتهای فعال دانشبنیان در حوزه کشاورزی کشور را در چند جمله خلاصه میکنیم. بهگفته اسکوئیان، تعداد کسانی که در ایران این کود را تولید میکنند، کمتر از انگشتان یک دست است. نگاه کاسبکارانه عدهای از مسئولان به بخش کشاورزی، باعث شده است هیچ حمایتی در این زمینه از حوزه دانشبنیانهای کشاورزی نشود؛ زیرا نفع عدهای در واردات است، پس طبیعی است که از ما حمایتی صورت نگیرد.
او ادامه میدهد: ظرفیت تولید ما درمقایسهبا نیاز کشور یا حتی استان بسیار ناچیز است، اما هیچ ارادهای برای حمایت از ما در راستای توسعه بخشی وجود ندارد. مشکلات این حوزه مربوط به استان و بخش نیست، این مسائل سیستمی است.
دکتری تخصصی زراعت کشورمان میگوید: همین الان شرکت ما در طرح توسعه قرار دارد. درخواست ۱۰ میلیارد وام کردیم تا ظرفیت تولیدمان را به ۲۵۰ تن برسانیم و بزرگترین شرکت تولید کودهای میکروبی کشاورزی در خاورمیانه شویم، اما تا امروز ذرهای حمایت نشدهایم. بعد از پیگیریهای مداوم ۲ میلیارد تومان مصوب کردند، آنهم با حفظ تعهدات یعنی تولید همان ۲۵۰ تن. ولی تا همین امروز بعد از گذشت بیش از یک سال فقط ۵۰۰ میلیون تومان به ما پرداخت کردهاند. باید بگویم درمجموع هیچ حمایت جدی از این حوزه نشده است و بسیاری از شرکتهای دانشبنیان حوزه کشاورزی، کشور را با دانش فنی خود ترک کردهاند.