سرخط خبرها

فوتبال ما حرفه‌ای نیست. اما قرارداد‌ها حرفه‌ای شده است!

  • کد خبر: ۱۱۳۵۰
  • ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۱
فوتبال ما حرفه‌ای نیست. اما قرارداد‌ها حرفه‌ای شده است!
گفتگو با بازیکن وفادار تیم وفادار در دهه ۶۰
در دهه ۶۰ غیر از ابومسلم و پیام، تیم‌های زیادی در فوتبال مشهد حضور داشتند که تقریبا همه آن‌ها در واقع انجمنی از بچه‌های یک محله یا یک منطقه بودند. همان‌طور که پیام تیم بچه‌های خیابان دریادل و طبرسی بود و ابومسلم از سه‌راه کاشانی به وجود آمد تیم‌های دیگری هم در مشهد بودند که زادگاه محلی و منطقه‌ای داشتند. یکی از این تیم‌ها تیم وفادار بود که بیشتر بازیکنانش را بچه‌های خیابان نخریسی تشکیل می‌دادند، تیمی که در زمین تکنیکال آن موقع تمرین می‌کرد و مثل بسیاری از تیم‌های خوب دهه ۶۰ سال‌هاست منحل شده و دیگر نشانی از آن نیست. مهمان این هفته ستون پیش‌کسوتان فوتبال یکی از بازیکنان وفادار تیم وفادار است، علی‌اصغر جعفری که اکنون در آستانه شصت‌سالگی است سال‌ها برای این تیم بازی کرده است و خاطرات خوبی از دوران اوج فوتبال مشهد دارد.

به وقت تولد:
متولد ۷ تیر ۴۰ در خیابان نخریسی هستم.

تعدا فرزندان:
۲ پسر و یک دختر دارم که هیچ‌کدام فوتبالیست نشدند، ولی اهل ورزش هستند و والیبال و شنا کار می‌کنند.

فعالیت‌ها و افتخارات فوتبالی:
بازیکن تیم‌های نفت و وفادار بودم و تا سی‌وشش‌سالگی بازی کردم. در دفاع راست بازی می‌کردم و الگوی من مرحوم ابراهیم آشتیانی و مسیح مسیح‌نیا بود.

دوران مربیگری
به عنوان مربی هم با تیم‌های چین‌چین و خیبر کار کرده‌ام و ۳۰ سال مربی تیم بانک ملت بودم. بهترین دوران مربیگری در تیم خیبر بود. خیبر تیمی محلی بود که با کمترین امکانات، از لیگ محلات پله پله صعود کرد و به دسته اول استان رسید. این اتفاق بین سال‌های ۶۴ تا ۶۷ افتاد. تیم ما به قدری خوب بود که بدون باخت و با کمترین تعداد گل خورده، به لیگ دسته اول صعود کرد. این در حالی بود که تقریبا هیچ امکاناتی نداشتیم و هیچ‌وقت یادم نمی‌رود که مرحوم انصاری که به نوعی سرپرست تیم ما بود فرش خانه‌اش را فروخت تا پول مسافرت تیم به شهرستان را که ۲۷۰۰ تومان بود فراهم آورد. علی صنعتگر و حسین حسن‌زاده از شاگردان معروف من در این تیم هستند.

شغل در کنار فوتبال:
بازنشسته بانک ملت هستم.

خودرو و منزل:
یک منزل در خیابان بابک و یک خودرو ال ۹۰ دارم.

آخرین فعالیت ورزشی:
سال ۹۵ مربی بانک ملت بودم و بعد از آن دیگر کار نکردم.

تلخ‌ترین و شیرین‌ترین اتفاق فوتبالی:
تلخ‌ترین خاطره‌ام مربوط به تیم وفادار است. این تیم در اواخر دهه ۶۰ به شهرداری آن زمان واگذار شد با این شرط که بازیکنان استخدام شهرداری شوند، ولی فقط ۲ نفر استخدام شدند. شیرین‌ترین خاطره‌ام هم مربوط به تیم خیبر است که با دست خالی و نتایج درخشان از یک تیم محلی به لیگ دسته اول استان که بالاترین سطح فوتبال خراسان است دست یافت.

حال و روز فوتبال مشهد:
از روزی که پول وارد فوتبال شد و جای تعصب و غیرت را گرفت، همه‌چیز خراب شد. ما آن زمان با کمترین امکانات بازی می‌کردیم، ولی الان بازیکن نوجوان و جوان هنوز هیچ چیز نشده است می‌گوید: قرارداد من چقدر است؟! فوتبال ما الان حرفه‌ای نیست، اما قرارداد‌ها حرفه‌ای شده است.

درد دل و گله:
متأسفانه به پیش‌کسوتان هیچ احترامی گذاشته نمی‌شود. تاکنون یک دعوت نامه برای من یا پیش‌کسوتان دیگر نیامده است و خیلی از ما هنوز رنگ جایگاه ورزشگاه امام‌رضا را ندیده‌ایم در حالی که بسیاری از آدم‌هایی که آنجا می‌نشینند کمترین شناختی از فوتبال ندارند، چه برسد به اینکه خودشان فوتبالی باشند.

حرف آخر:
تیم شهر خودرو الان دارد خوب نتیجه می‌گیرد، اما یک عده که کارنامه مشخصی دارند و امتحان خود را در این شهر پس داده‌اند دوباره دنبال این تیم افتاده‌اند. من به عنوان یک پیش‌کسوت از آن‌ها خواهش می‌کنم دست از سر این تیم بردارند و بگذارند کار خودش را انجام دهد. هر کسی بازیکن خوبی بوده لزوما مربی خوبی نمی‌شود. مربیگری باید در ذات آدم‌ها باشد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->