نوشتن درباره شخصیت بعضیها بسیار مشکل است، ولی درباره معدودی از افراد بهواقع ناممکن، زیرا ابعاد وجودی آنان به قدری گسترده و عمیق است که راهیافتن به آن و شناخت همه ابعاد وجودیشان شاید ناممکن باشد.
شهید دکتر عبدالحمید دیالمه که اجازه بدهید به همان نامی که در آن زمان بین یاران و شاگردانش معروف بود بگوییم «وحیدآقا» از این جمله افراد بود. نشانه وسعت وجودی او همین بس که اکنون پس از گذشت چهلواندی سال از حیات کوتاه، ولی پربارش، شنونده احساس عجز در برابر او میکند و تصور میکند که شهید برای همین زمان سخن گفته است؛ لذا در نوشتاری کوتاه نمیتوان همه جوانب حیات آن شهید را بیانکرد. علیایحال بر چهار پایه و بهاختصار مطالبی را به عرض علاقهمندان میرسانیم.
اول: شهید دکترعبدالحمید دیالمه که بود؟ دوم: چه کرد؟ سوم: هدف و دلیل عملکرد او چه بود؟ چهارم: امروز تکلیف ما در مقابل میراثی که برایمان به یادگار گذاشته است چیست؟
بیشک وحیدآقا ستارهای بود که کوتاه زمانی بدرخشید و بهواقع مصداق تام فردی بود که همه تلاش و سعی خود را به کار برد تا به وصیت پیامبر (ص) عملکند که «إنی تارک فیکم الثقلین: کتاب ا... و عترتی» و امروزه آنان که به نوارهای سخنرانی او گوش میدهند یا کتب چاپشدهاش را میخوانند، از خود میپرسند: او چگونه چهل سال پیش، امروز جامعه ما را میدید؟ به نظر ما پاسخ این سؤال را باید در روایات همان عترتی یافت که او با تمام سلولهایش به آنها عشق میورزید و به عمل به دستورهایشان ملتزم بود. نمونهای از این روایات در کتاب «المحاسن» آمده است.
بسیار مطالعه میکرد. بسیار فکر میکرد و هنگامی که تکلیف الهی خود را تشخیص میداد، شجاعانه به آن عمل میکرد و همچون مولایش امیرمؤمنان (ع)، در عمل به تکلیف، از ملامت هیچ ملامتگری نمیهراسید. به انجام واجبات و مستحبات ملتزم بود و بر خلاف نسبتهای ناروایی که درمورد انتسابش به تفکرات منحرفی، چون انجمن حجتیه میدادند، به امام امت به عنوان، ولی فقیه و نایب عام امام عصر (عج) عشق میورزید و انقلاب اسلامی را زمینهساز ظهور میدانست.
در یک جمله، باید گفت او تشیع و سربازی حضرت بقیةا... (عج) را در دفاع از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) میدانست و جان خود را هم بر سر همین عقیده فدا کرد.
وحیدآقا چه قبل از انقلاب، چه در بحبوحه انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در شرایطی که بسیاری از افراد راه افراط یا تفریط را میپیمودند یا بهتر بگوییم بسیاری از افراد و گروههای غیردینی و التقاطی تمام تلاش خود را میکردند که مفاهیم خودساخته بیپایهواساس را در فضای غبارآلود انقلاب، بهجای تفکر اسلامی به مردم بهویژه به نسل جوان تحمیل کنند، از دانشگاه مشهد برخاست و علم احیای تفکرات شیعی را برافراشت، زیرا معتقد بود باید همه افکار و اعمال ما با محک قرآن و عترت سنجیده شود، و در این راه از هر وسیلهای که شرع مقدس به او اجازه میداد استفاده میکرد که عمدهترین آنها برگزاری جلسات سخنرانی و پرسشوپاسخ در فضای دانشگاه و مدارس مشهد بود.
وحیدآقا با جو فرهنگی و اعتقادی آن زمان بهخوبی آشنا بود و در انتخاب محتوا و قالب و حتی نام و محل برگزاری سخنرانیها به آن توجه میکرد. او با در نظر گرفتن عوامل و شرایط حاکم بر جامعه آن روز، با این هدف که بتواند بیشترین اثر را در احیا و ترویج تفکرات شیعی بین جوانان آن موقع داشته باشد، مسیر خاصی را انتخابکرد. تأکید و وسواسش بر استفاده از اصطلاحات ناب دینی مبتنی بر آموزههای قرآن و عترت از دیگر ویژگیهای مباحث این شهید بزرگوار است. ماحصل آن تلاشها بیش از ۴۰۰ ساعت نوار صوتی است.
فردی که طبق این الگو آموزش ببیند، محک ذهنی و فکری به دست میآورد که بتواند با استفاده از آن، مطالبی را که بعدها از دیگران میشنود یا در کتابی مطالعه میکند، ارزیابی و ارزشیابی کند و سره را از ناسره تشخیصدهد و در نهایت بتواند پیرو واقعی مکتب اهلبیت (ع) باشد و در زمینهسازی شرایط برای ظهور آخرین نفر از عترت طاهره صلوات ا... علیهم اجمعین مؤثر باشد.
امروز ماییم و میراث گرانبهایی که از ۲۸ صفر سال دهم هجری به ما رسیده و بعد از ما هم ادامه خواهد داشت.
یکی از راههایی که میتوان در این مسیر قدم برداشت، پیروی از تعالیم بزرگانی، چون شهید دکتر عبدالحمید دیالمه است. دریافت تعالیم او و نشر آن با شجاعت و درایت، همانگونه که وحیدآقا بود که صد البته در شرایط کنونی همانگونه که در رأس آموزههای او بود، پیروی و پشتیبانی از ولایت فقیه زمان تا سرحد شهادت.
به نظر بنده چنین میآید که ابتدا خودمان با کتب و سخنرانیهای این شهید عزیز آشنا شویم و همانگونه که توصیه میکرد، تفکر بسیار و روشنگری هر اندازه که مقدورمان است و به هرتعداد که امکان دارد در بین اطرافیانمان داشته باشیم. بدین شکل، میتوان بهآرامی مکتب اهلبیت (ع) را منتشر کرد.