محمد زمان حسینی | شهرآرانیوز؛ بعد از ۱۰ماه حضور طالبان در قدرت، این گروه براساس شرایط و فشارهای جهانی قصد دارد نشستی با حضور نمایندگانی از گروهها و اقوام مختلف در افغانستان برگزار کند. نام این نشست تابهحال بهصورت رسمی بهعنوان «لویه جرگه» (مجلس بزرگان) از سوی بازیگران این گروه اعلام نشده است، ولی براساس نظر کارشناسان این نشست و نحوه برگزاری آن چیزی شبیه به لویی جرگههایی است که در تاریخ افغانستان وجود داشته است. لویه جرگه اولینبار از سوی «احمدشاه ابدالی» مطرح شد و در هر دوره مهم تاریخی برای خروج از بنبست یا تصمیمگیری درباره امور سیاسی مهم از سوی حکومتهای مختلف افغانستان برگزار میشد. حالا ظاهرا طالبان هم قصد دارد از همین سازوکار بهعنوان راهی برای خروج از بنبست سیاسی و مشروعیتبخشیدن به خودش استفاده کند.
در اینباره شهرآرانیوز با «دکتر محمد اکرم عارفی»، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی افغانستانی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم.
-لطفا تاریخچهای مختصر از پیشینه برگزاری لویه جرگه در افغانستان بگویید.
لویه جرگه در اصل بهعنوان یک سنت در جامعه افغانستان در تاریخ اقوام و قبایل افعانستان ریشه دارد. پیشینه آن به قرنهای گذشته برمیگردد، اما بهعنوان سازوکار و روشی در تعیین زعیم سیاسی بیشتر به دوران احمدشاه ابدالی ارتباط پیدا میکند. وی بهعنوان یکی از فرماندهان نادرشاه افشار زمانی که او کشته شد، به افغانستان بازگشت و در قندهار سران اقوام و قبایل قندهار و اطراف قندهار را جمع کرد و جلسهای ۹روزه با عنوان لویه جرگه برگزار کرد که بهدنبال همان جلسات احمدشاه ابدالی بهعنوان پادشاه افغانستان برگزیده شد. از آن زمان به بعد لویه جرگه بهعنوان روشی در تعیین سیاستها و برنامههای دولتها و در برخی موارد تعیین رئیس اول دولت به رسمیت شناخته و نهادینه شده است.
-آنچه مسلم است، این است که هر نشست پیامدهایی دارد. بهنظر شما پیامد برگزاری لویه جرگه چیست؟
پیامدهای لویه جرگه همیشه تصویب و تأیید سیاستها و برنامههایی بوده که دولت از مردم تقاضا داشته است. ما در دورههای «امانالله خان» و بعد از آن که شاهد برگزاری لویه جرگهها بودیم، این جلسه در راستای تأیید سیاستهای دولت بوده است. اگر واقعبینانه در نظر بگیریم، در دوران اول امانالله (۱۹۲۴) فقط یک لویه جرگه برگزار شد و همان لویه جرگه از استقلال و آزادی در رأی برخوردار بود که نتیجه آن تعدیل و تغییر سیاستهای اصلاحی بود. تاکنون هرچقدر لویه جرگه برگزار شده در جهت تأیید سیاستهای کلان دولت بوده است.
-آیا طالبان با برگزاری نشست پیشرو میتوانند مشروعیت سیاسی بهدست آورند؟
بسیار سخت است که طالبان بتواند با برگزاری نشست پیشرو در سطح ملی مشروعیت بهدست بیاورد. اما شاید برگزاری این نشست در درون طالبان بتواند باعث انسجام شود و بر نوعی چنددستگی و اختلاف دیدگاهی که (در این گروه) وجود دارد یا در بعضی موارد که سیاستهای طالبان از لحاظ پشتوانه دینی یا منبع دینی با پرسشهایی مواجه است، مهر تأیید بزند. ولی بهعنوان مشروعیت برای طالبان در سطح ملی احتمالا نخواهد بود و مشکل است چنین اتفاقی رخ دهد.
-ترکیب این لویه جرگه از لحاظ قومیتی و سیاسی به چه شکل است؟
ترکیب قومیتی لویه جرگه هنوز مشخص نیست. در نامهای که منصوب به ریاست دولت طالبان در کابل است، دستور داده شده که در لویه جرگه یا جلسهای که نامش مشخص نیست که شورای علماست یا لویه جرگه، چند شرط ذکر شود. اینکه افرادی که در نشست شرکت میکنند از علما باشند. همچنین از متنفذان و بزرگان قومی و دارای گرایشهای جهادی باشند. در این نامه به ترکیب اقوام، مناطق افغانستان و تنوع زبانی اشاره نشده است و تصور میشود که ترکیبی قومیتی بهصورت ظاهری در نظر گرفته شود. بهویژه که چند ماه قبل شاهد بودیم تحرکات و تلاشهایی از سوی طالبان در ولایتهای مختلف شروع شده است و فرمهایی توزیع شد. در آنجا افرادی که همسو با طالبان بودند، فهرستشان فراهم شد که در آینده از آنها بهعنوان اعضای لویه جرگه دعوت شود. برایناساس، احتمال دارد ترکیب از لحاظ قومی متنوع باشد، ولی بیشترشان نیروهای همسو با طالبان خواهند بود.
-نمایندگان لویه جرگه به چه صورت تعیین میشوند؟
شیوه تعیینشان بدین شکل است که به ادارات دولتی در اطراف وظیفه داده شده است آن ادارات افرادی را معرفی کنند؛ مثلا به ولسوالیها (شهرستان) دستور داده شده که ولسوال (فرماندار) محل را از طریق مشورت با مردم، افرادی را تعیین و به مرکز معرفی کنند.
-آیا حکومتهای پیشین افغانستان با برگزاری لویه جرگه به اهداف خود میرسیدند؟
در گذشته حکومتها همیشه از طریق لویه جرگه به اهداف خود میرسیدند. لویه جرگهای که در زمان امانالله برگزار شد، یک لویه جرگه آزاد بود. بعد از آن یک لویه جرگه را در «جلالآباد» برگزار کردند و سپس لویه جرگه آخر را در سال ۱۳۰۷ شمسی در پغمان کابل برگزار کردند که دقیقا در راستای تأیید برنامهها و سیاستهای شاه امانالله بودند. همچنین در زمان ریاست جمهوری «داوود» نیز لویه جرگهای برگزار شد برای تأیید ریاستجمهوری داوود. هفت سال بهعنوان زمان ریاستجمهوری داوودخان و بعد از آن زمان حکومت خلقیها نشستهایی بهعنوان لویه جرگه در افغانستان برگزار شد. سپس در زمان ریاستجمهوری «حامد کرزی» نیز ما شاهد برگزاری لویه جرگه بودیم. همینطور در زمان «اشرف غنی» آخرین لویه جرگه برای حمایت از سیاستهای غنی در پیشبرد پروژه صلح برگزار شد. همانطور که گفته شد، در همه این جرگهها لویه جرگهها فقط تأییدکننده سیاستها و برنامههای حکومتها بودهاند.
-چه جریانهایی در درون طالبان بهدنبال برگزاری نشست هستند؟ این نشست در شرایط فعلی چه معنایی دارد و چرا طالبان در پی برگزاری چنین نشستی هستند؟
در درون طالبان دو جریان وجود دارد؛ یک جریان بسیار تندرو و دوم جریان اعتدالی. بخش زیادی از اعتدالگرایان طالبان علاقهمند به برگزاری لویه جرگه هستند و افراطیها علاقهمند به برگزاری نشست علما. آنها علما را منبع مشروعیت و سیاستگذاری میدانند و اعتبار یک نظام و سیاستهای آن را به تصمیم عالمان دین واگذار میکنند. اگر چه از لحاظ تئوریک میگویند که شورای اهل حل و عقد را گسترش بدهیم که شامل کل متنفذان شود. البته ممکن است از لحاظ نظری تندروها هم لویه جرگهای را که در آن علما اکثریت داشته باشند و متنفذان و کارشناسان اجتماعی در اقلیت باشند، بپذیرند. ولی در مجموع باتوجهبه اندیشههای سختگیرانه و رویه اجتماعی آنها در پاکستان و جاهای دیگر که در همه سیاستها فقط مرجع و منبع فرمان، فتوا و سیاست را علما میدانند، به دیگران خیلی بها نمیدهند. اما جناح اعتدالی سعی میکند از این نشستها بهعنوان یک منبع مشروعیت سیاسی استفاده کند و به عرف و رویههای سیاسی اهتمام بیشتری میورزد تا صرفا به منابع دینی اتکا داشته باشد.
-مشاهده میشود که طالبان تأکیدشان بیشتر بر دعوت از علماست. آیا علما نماینده همه اقشار جامعه افغانستان هستند و این بهمعنای نادیدهگرفتن سایر اقشار جامعه نیست؟
براساس نامهای منسوب به رئیس دولت طالبان که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، تنها علما در ترکیب نیستند، اما علما اکثریت را تشکیل میدهند. حتی بهنحوی در آن نامه اشاره شده بود که از ولایت و ولسوالی از هر ولسوالی سه نفر، دو نفر عالم و یک نفر متنفذ باشد. اما در شهرها این ترکیب برعکس است. در داخل مرکز ولایتها و شهرها دو نفر از متنفذان و شخصیتهای اجتماعی و ملی و یک نفر عالم هستند. بنابراین بهنظر میرسد براساس نامهای که صادر شده است، هم از علما در جلسه هستند و هم از غیر علما. ولی قبل از این طالبان بارها گفته بود که ما یک جلسه بزرگ از علما را تشکیل دهیم تا درباره مشروعیت و دینیسازی سیاستهای دولت یک تصمیم کلان بگیرند. هنوز یک مقدار سردرگمی وجود دارد، اما بهنظر میرسد، براساس آن مکتوب صادرشده، این نشست مرکب از علما و غیرعلما باشد.
-در پایان، باتوجهبه صحبتهای شما و اقدامات طالبان در برگزاری این نشست، همچنین فشار جامعه جهانی و کشورهای همسایه مبنی بر برگزاری نشست فراگیر و تشکیل دولت فراگیر، آیا این نشست به کسب مشروعیت بیناللملی و سیاسی طالبان در خارج از کشور منجر خواهد شد یا خیر؟
این نشست میتواند بهصورت نسبی جایگاه طلبان را در عرصه بینالمللی بهبود ببخشد، اما این نشستها انتظارات جامعه بینالمللی را فراهم نخواهد کرد؛ زیرا آنچه عرف بینالملل، کشورهای بزرگ و کشورهای همسایه انتظار دارند، این است که در افغانستان باید یک شورای واقعی و یک لویه جرگه واقعی برگزار شود که در آن نماینده جریانهای مختلف سیاسی، گروههای قومی و مختلف از لحاظ جنسیت و تنوع جنسیتی مرد و زن باید حضور داشته باشند. بهویژه کشورهای خارجی بر فراگیری جنسیتی، قومیتی و سیاسی این جرگه پافشاری میکنند. اگر این ترتیب در نظر گرفته نشود و این تنوع در این جرگه متوازن نباشد، بیگمان پذیرفته نخواهد شد و بیشتر به یک نوع گردهمایی محدود اعضا و هواداران طالبان تبدیل خواهد شد که برای تأیید سیاستها کاربرد خواهد شد. این پدیده جدید نیست و این امر هیچ نیازی به برگزاری جرگه ندارد و هماکنون همه اعضا و رهبران طالبان و فعالان طالبان با همه سیاستهای این گروه همسو هستند.