۲۹ ماه عجیبی که قابل پیش‌بینی بود سرقت تریلی حامل ۸ دستگاه خودرو در نیشابور (۱۷ دی ۱۴۰۳) محکومیت ۳۹ میلیارد ریالی قاچاقچی ارز در مشهد (۱۸ دی ۱۴۰۳) اقدامات بهزیستی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی درخصوص معتادان متجاهر | ایستگاهی برای ته‌خطی‌ها زلزله مهیب در چین | شمار کشته‌ها به ۹۵ تن رسید (۱۸ دی ۱۴۰۳) بازسازی جنایت دسته جمعی  در صدمتری | قتل به بهانه جلب ۶۲ درصد سالمندان اضافه وزن دارند کم‌شنوایی نوزادان در هر هزار تولد، یک تا ۳ مورد است ارائه درس دوواحدی مهارت‌های زندگی به دانشجویان ترم اول، اجباری شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی، امروز (سه‌شنبه، ۱۸ دی ۱۴۰۳) | امروز و فردا هوا سرد می‌شود واگذاری ۹۰ درصد فعالیت‌های بهزیستی به بخش غیردولتی «شیر مادر»، ضامن سلامتی نوزاد و مادر از قصاص تا زندان؛ مجازات ۲ برادر جنایتکار که راننده مسافرکش را به قتل رساندند ۳ درصد مردم به انحراف ستون فقرات مبتلا هستند قتل دختر توسط پدرش به بهانه آبرو | عذاب وجدان ندارم آیا یوتیوب برای اساتید و دانشجویان رفع فیلتر می‌شود؟ آیا باید نگران شیوع ویروس جدید چینی باشیم؟ نوبت‌گیری سنجش نوآموزان بدو ورود به دبستان چگونه انجام می‌شود؟ راهکار‌های پیشنهادی کمیسیون کشاورزی مجلس برای اصلاح وضع موجود مدیریت پسماند‌ها در کشور تأکید رئیس سازمان محیط زیست بر ضرورت تصویب پیش‌نویس اصلاحیه قانون مدیریت پسماند ماجرای برداشتن عمامه روحانی در فرودگاه مهرآباد چه بود؟ + فیلم پیش‌بینی بارش برف و باران در ۱۱ استان (۱۸ دی ۱۴۰۳) باید‌ها و نباید‌های تغذیه‌ای در دوران بارداری فرصت رسیدگی به بیمار در اورژانس زیر ۶ ساعت است چه کسانی مستعد ابتلا به «زونا» هستند؟ هشدار قرمز برای بازار تجهیزات پزشکی بوشهر دوباره لرزید (۱۷ دی ۱۴۰۳) مدارس اراک فردا (سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳) تعطیل شد مدارس ابتدایی شهر و استان تهران فردا (سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳) هم غیرحضوری است قتل پدر توسط فرزند در خرم‌آباد (۱۷ دی ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

زن قاتل خواهرزاده‌ی خود بعد از ۱۴ سال آزاد شد

  • کد خبر: ۱۱۵۸۲۶
  • ۱۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۰
زن قاتل خواهرزاده‌ی خود بعد از ۱۴ سال آزاد شد
زن محکوم به قصاص که پس از ۱۴ سال از زندان آزاد شد، درحالی‌که اشک خوشحالی می‌ریخت از آرزوهایش و نذری که در دلش بود گفت.

به گزارش شهرآرانیوز، در میان زندانیانی که دیروز در دادسرای جنایی تهران مهر آزادی بر پرونده‌اش ثبت و دستبند اتهام از دستانش باز شد، زنی بود به نام نقره. او سال۸۷ خواهرزاده‌اش را به قتل رساند و دیروز درحالی‌که باورش نمی‌شد کابوس‌هایش به سر آمد و بعد از گذشت ۱۴ سال از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده‌اش برگشت. او در گفت‌وگو با همشهری از آرزوهایش و نذری که در دلش بود گفت و لابه‌لای صحبت‌هایش اشک خوشحالی ریخت.

فکرش را می‌کردی آزاد شوی؟
اصلا. همیشه فکر می‌کردم در زندان خواهم مرد. برای همین باورم نمی‌شود که از امروز می‌توانم آزادانه در خیابان‌ها بچرخم و هر جا که دلم می‌خواهد بروم. در این سال‌ها، بارها در زندان مردم و زنده شدم. یک روز که کاملا از زندگی و آزادی ناامید شده بودم با خدا معامله کردم. یعنی نذر کردم که اگر آزاد شوم به شیرخوارگاه بروم و برای بچه‌ها مادری کنم. دعا کردم که اگر خدا عمری به من بدهد و بتوانم کار کنم، بخشی از حقوقم را هرچند ناچیز باشد خرج بچه‌های یتیم کنم و امروز خدا جواب دعاهایم را داده و دلم می‌خواهد نذرم را به‌زودی ادا کنم.

به ۱۴ سال پیش برگردیم. روزی که باعث شد زندگی‌ات دگرگون شود. آن روز چه اتفاقی افتاد؟

از یادآوری آن روز قلبم به درد می‌آید. من جان خواهرزاده‌ام را به‌خاطر یک اشتباه و نادانی گرفتم. او ۲۵سالش بود و حدود یک سال قبل از حادثه به او ۲ میلیون تومان پول قرض دادم. در آن زمان پول کمی نبود و من همه پس‌اندازم را به او دادم، چون جشن عروسی‌اش بود. قرار بود خیلی زود پولم را برگرداند اما سر قولش نماند. حتی بر سر این موضوع با شوهرم جرو بحثم شد و از او کتک خوردم و تحت فشار بودم. تا اینکه روز حادثه با خواهرم بر سر این ماجرا دعوایمان شد. خواهرزاده‌ام نیز در حمایت از مادرش وارد درگیری شد و از پشت سر موهای مرا کشید. ناگهان چشمم به چاقویی افتاد که آن را برداشتم. باور کنید که قصد قتل نداشتم. فقط می‌خواستم ضربه‌ای به بازوی او بزنم و خودم را نجات دهم. اما همان لحظه برگشت و چاقو به قلبش اصابت کرد.

در این مدت پای چوبه دار هم رفتی؟

نه. اما زمان اجرای حکم هم معلوم شده و در یک قدمی قصاص بودم. از آن به بعد شب‌ها با کابوس چوبه‌دار از خواب می‌پریدم. نمی‌دانید زندگی در زندان چقدر سخت است. در این مدت بسیاری از هم‌بندی‌هایم قصاص شدند و منتظر بودم نوبت من هم برسد.

چه شد که خانواده خواهرت از قصاص گذشت کردند؟

شوهر خواهرم مرا بخشید اما خواهرم قصاص می‌خواست. وقتی حکمم صادر شد هم گفت نه قصاص می‌خواهد نه مرا می‌بخشد. درخواستش این بود که من تا آخر عمرم در زندان بمانم و در آنجا بمیرم. به همین دلیل در همه این سال‌ها بلاتکلیف در زندان بودم تا اینکه تیم صلح و سازش در حق من محبت و لطف بزرگی کردند. آنها خواهرم را راضی به دریافت دیه کرده و حتی مبلغ دیه را هم فراهم کردند. من در این سال‌ها عذاب زیادی کشیدم. شوهرم و یکی از فرزندانم فوت شدند و من حتی نتوانستم در مراسم آنها شرکت کنم به همین دلیل می‌خواهم حالا که آزاد شده‌ام برای نجات قاتلان از قصاص هم تلاش کنم.

مهم‌ترین خاطره‌ای که از زندان‌ داری چیست؟

یک خاطره خوب دارم، ‌زنی سال‌ها قبل به اتهام قتل شوهرش به زندان افتاد و خیلی پشیمان بود. هر روز گریه می‌کرد و می‌گفت در یک لحظه عصبانی شده و جان شوهرش را گرفته. خانواده شوهر او حاضر به بخشش نبودند. من از زندان با آنها تماس گرفتم و آنقدر با آنها حرف زدم که راضی‌شان کردم تا زن جوان را ببخشند. این اتفاق شیرینی بود که از زندان به یاد دارم و هرگز فراموشش نمی‌کنم.

منبع: همشهری

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->